نصیر بوشهر – محمد غمخوار – حدود چند ماه پیش احساس کردم حساس ترین دوره تاریخی مملکت است . از یک طرف چپ و راست و میانه داشتند  به هم لبخند می زدند  و از طرفی دیگر دولت تمام شرکت های زیان ده را وارد صف بورس کرده و چراغ ها همه سبز و قابل عبور […]

نصیر بوشهر – محمد غمخوار – حدود چند ماه پیش احساس کردم حساس ترین دوره تاریخی مملکت است . از یک طرف چپ و راست و میانه داشتند  به هم لبخند می زدند  و از طرفی دیگر دولت تمام شرکت های زیان ده را وارد صف بورس کرده و چراغ ها همه سبز و قابل عبور و از طرفی هم کارگزاری ها آنقدر شلوغ بود که مثل پزشکان متخصص تلفنی نوبت می دادند .این بود که فکر کردم دولت واقعا به فکر بازآفرینی ثروت و افزایش کارایی سرمایه های خرد جهت رونق تولید در سال جهش تولید است .

مثل پرنده گیرها کوخت نشستم تا ببینم رئیس محترم جمهور کی با ملت همیشه در صحنه  صحبت می کند .ببست و چهار ساعت پای شبکه های داخلی منتظر شدم که جمال بی مثال روحانی در قاب تلویزیون نمایان شد . همین که گفت امروز الحمدالله  شرایط اقتصادی ما آهنگش به سمت آهنگ مطلوب داره پیش میره  معطل نکردم و بدون آنکه تحلیل کنم هرچه نقدینگی سرگردان داشتم رفتم سهام خریدم …به دو علت ….شرکت در روند افزایش تولید و مشارکت در اقتصاد پویا و کمک به آهنگ مطلوب اقتصاد  و افزایش سرمایه خودم ….

چهار ماه گذشت و سرمایه من پنجاه درصد اضافه شد …دوباره ناجی اقتصاد ظاهر شد و گفت امروز مردم ما از شش ماه پیش از یک سال پیش آرامش بیشتری دارند ….ناگهان همه جا قرمز شد و صف فروش …به سراغ تحلیل تکنیکال رفتم و نمودارها را کشیدم و مقایسه کردم …دیدم اصلا به تحلیل ربطی نداره و صف فروش شروع شده …رفتم تو صف فروش ..ببست روز چنان صف فروش بود که اصلا امکان فروش وجود نداشت ..بهر زحمتی که بود با ده درصد زیان نسبت به سرمایه اولیه  فروختم و رفتم تحلیل کردم که الان سکه بخرم ..نصف سرمایه را سکه خریدم و نصف دیگرش خودرو ثبت نام کردم …شاخص بورس همچنان می آمد پایین و خدا را شکر می کردم که خوب شد فروختم ….سکه یه پانصد هزار تومانی بالا رفته بود و تقریبا پنج درصد از زیان مرا پوشانده بود …از ایران خودرو پیامک آمد که در قرعه کشی برنده نشدید و اگر دوست دارید پول خود را پس بگیرید که یهو ظاهر شد و گفت مسیر, مسیر درستی است, آینده روش است …شاخص بورس شروع کرد به بالا رفتن …

از خدا خواسته سریع سرمایه اندکم را از ایران خودرو گرفتم و چند عدد سکه را هم با سود فروختم و یه تحلیل تکنیکال و یه مشورت هم از میوه فروشی سر کوچه گرفتم و رفتم صف خرید ….اما مگه میشد خرید کرد .. همه مردم هجوم آورده بودند بورس و چه غوغایی بود …تمام نمادها پنج درصد روزانه بالا می رفتند و هیچ کس فروشنده نبود و خریدار تا دلت بخوات …..خلاصه بعد ده روز کاری موفق شدم با قیمت بالا بخرم ….حساب کردم سرمایه ام به نسبت روز اول تقریبا نصف شده بود… خوشحال بودم که بلاخره تونستم سهام بخرم ….شب زنگ زدم به یکی از دوستانی که کارشناس بازار سرمایه است …گفتم فلان سهم را خریده ام ….می تونی یه تحلیل بکنی که وضعیت چگونه خواهد شد …ساعتی بعد زنگ زد …گفت کار خوبی کردی …این یک سهم خوب است که تا آخر سال رشد صد در صدی داره و اصلا منفی نمی خوره ….نگران نباش .. باز رئیس تو اخبار  شبانگاهی ظاهر شد و من نگران تا صبح بیدار  ….اولین کاری که فرداش انجام دادم رفتم سراغ بازار سرمایه  …صف فروش و سرتاپای نمادها مثل لشکر یزید قرمز ….رفتم صف فروش …تا الان که این یادداشت نوشته میشود تو صف فروش هستم و فروش نمی رود …دیگر توان جنگیدن با دولت را ندارم و توان نگاه کردن به پورتفو هم ندارم ….نمی دانم چقدر بیچاره و فقیر تر شده ام ..احساس می کنم رئیس جمهور  مثل کریس آنجل توان غیب کردن همه چیز را داره …امروز دلار اندکی ارزان شده …دعا می کنم بتوانم سهام را بفروشم بروم چند دلار بخرم …

این داستان و سرنوشت خیلی از مردم در این روزگار تلخ است …یادم رفت بگویم به دوست کارشناسم زنگ زدم و گله کردم ….اما جواب قانع کننده ای داد …گفت نمودارهای تحلیل تکنیکال و همچنین تحلیل بنیادی تماما درست هستند و نباید الان صف فروش باشه ….اما اصلا هر کاری می کنیم نمی توانیم افکار هیات دولت و دلالان را تجزیه و تحلیل کنیم ….به نظر می رسد علاوه بر تحلیل های  رایج در بازار سرمایه به تحلیلی دیگر نیز نیاز باشد و آن وضعیت جیب گشاد هیات دولت , وزرا . وکلا و  دلالان عرصه اقتصاد است . تو همین افکار بودم که وزیر اقتصاد مصاحبه کرد و گفت در شش ماهه نخست امسال موفق شده ایم از محل فروش سهام شرکت های دولتی مبلغ ۳۳ هزار میلیارد تومان در آمد کسب کنیم و مقداری از کسری بودجه را جبران نماییم ….اینجا بود که فهمیدم نصف به علاوه یک سرمایه خرد من هم تو دل همین مبلغ در آمد دولت است و از اینکه توانسته ام سهمی در کاهش کسری بودجه مملکت داشته باشم به خود بالیدم و خود را سرزنش کردم که چرا به دولت پاکدستان تهمت و افترا زده ام …خدایا از گناه من در گذر

 

 

  • منبع خبر : نصیر بوشهر