*باز هم مرگ در جاده ی مرگ یک ریحان دیگر چید*.
(قابل توجه فرماندار گرامی تنگستان )

باز هم حکایت جاده ساحلی تنگستان است که چون اژدهای آدمخوار فقط دارد جان می گیرد و مسوولین شهرستانی و‌استانی هم اگر دنیا را آب ببرد انها راخواب برده .
نماینده و وکیل مان در مجلس را خطاب قرار می دهیم می گویند چرا حرفی به استاندار و‌فرماندارتان نمی زنید و فقط به ما گیر داده اید ؟ هر چند که این امر نمی تواند منافی  بار مسوولیت ایشان باشد ولی بیراه هم نمی گویند.
این بار مخاطبمان فرماندار محترم است .
جناب آقای فرماندار می دانی که در حوزه ی تحت امر شما مرگ یک امری عادی شده است ؟
می دانی هنوز هفته ی جوانی در باشی تنگستان  نشده که باز در همان نقطه فرد دیگری قربانی این جاده گردید و‌شما و‌هیات همراه در نقطه و‌جاده ای دیگر مشغول بازدید میدانی بودید تا ان جاده را تعریض نمایید .
ما نمی گوییم به جاده های دیگر نرسید ولی نمی دانم  الاهم فی الاهم ،اولویت بندی طرح ها و‌برنامه ها ،رسالت  معاونت توسعه و‌برنامه ریزی و‌مطالعه در این زمینه چرا به فراموشی سپرده شده است ؟
جناب فرماندار!ا
تمام بزرگراه بوشهر ،دیر پیشکش وجودتان .حداقل تعریضی  در جاده ی جنوب بخش دلوار انجام دهید واولویت را به این جاده بدهید تا ما کمی از دست مرگ بیاساییم .
جناب بخشدار محترم دلوار آخر شما چرا ؟!
اگر فرماندار محترم از  اولویت ها و‌درد مردم این منطقه که با خون عزیزانشان عجین شده بی خبر هستند شما چرا به جای جنوب بخش که می دانی از اولویت های نه تنها بخش وشهرستانی
بلکه استانی می باشد ایشان را به جای دیگری می برید؟
و‌روی سخن آخرم با دوست عزیزم جناب آقای بنجویی نماینده ی محترم شورای بخش می باشد .
جناب آقای  بنجویی!
من از بیگانگان اگر ننالم سزاست شما دیگر چرا ؟شمایی که مرتب در  جاده  ای رفت و‌آمد دارید که بوی خون گرفته و‌زادگاهتان آنجاست چرا هیاتی را همراهی می کنید که جنوب بخشتان را فراموش کرده است .حداقل به عنوان اعتراض هیات را همراهی نمی کردید .یا شما هم به مرگ این مردم بی سرپناه عادت داده شده اید ؟
ای مسوولان خرد و‌کلان استان وتنگستان !
به خدا اگر به فردای قیامت معتقدید همین لاله هایی که در این جاده پرپر شدند سر پل صراط یقه ی همه ی شما را خواهند گرفت .کمی به خود آیید و‌ مردم این منطقه را از بلای بی مسوولیتی که گریبانشان را گرفته است نجات بخشید.
ما که سنگ پای قزوین شده ایم از بس که گفته ایم و‌نوشته ایم شما را دیگر نمی دانم .
*برادران بزرگوار !این راه که شما می روید به ترکستان است* .

• منبع خبر : نصیر بوشهر