نصیربوشهر – روح الله عاشوری: سرزمینی فراتر از افسانه و روایت ، دیار تلاقی دریا و آفتاب، قلمرویی نام آشنا در تاریخ ایران زمین، ابوشهر عصر اسلامی و لیان و بخت اردشیر عهد باستان، امروز مشهور و نام آور است به آوازه *پایتخت انرژی و قطب اقتصادی کشور*. در شمالی ترین منطقه اش میادین […]
نصیربوشهر – روح الله عاشوری:
سرزمینی فراتر از افسانه و روایت ، دیار تلاقی دریا و آفتاب، قلمرویی نام آشنا در تاریخ ایران زمین، ابوشهر عصر اسلامی و لیان و بخت اردشیر عهد باستان، امروز مشهور و نام آور است به آوازه *پایتخت انرژی و قطب اقتصادی کشور*.
در شمالی ترین منطقه اش میادین نفتی بهرگان، تاسیسات نفتی بندرامام حسن و در دشت زیبای دشتستانش میادین نفتی نرگسی می درخشد، در جزیر خارک، این دُرّ یتیم خلیج فارس، پایانه عظیم صادرات نفتی، پتروشیمی خارک، میادین نفتی اسفندیار و مجموعه بزرگ فلات قاره پهلو گرفته است. مرکز استان، شهر بوشهر تنها نیروگاه هسته ای کشور را به آغوش کشیده است و شرکت ملی نفتکش ایران- بوشهر و مجموعه منطقه ده عملیات انتقال گاز را میزبانی می نماید. به وسعت پهنای مرکز تا جنوب استان، دریای نیلگون خلیج فارس محمل میادین گازی پارس شمالی سر به مهر نهفته است و بندر زیبای دیر، بزرگترین بندر صیادی ایران دربردارنده مجتمع بزرگ پتروشمی متانول کاوه است. در جم نگین سبز انگشتری استان، شرکت پالایش گاز فجر جم در امتداد چاه های گاز نار و کنگان خودنمایی می کند. در خطه جنوبی اش کلان پروژه ممتاز، با عظمت و منحصر به فرد پارس جنوبی مشتمل بر ۱۳ ابر پالایشگاه گازی، بیش از ۵۰ پتروشیمی در حال فعالیت و ساخت به همراه مجموعه نفت و گاز و سازمان منطقه ویژه شوکت و هیبت و هیمنه اش را به رخ همگان می کشد.
سرزمین و سامانی با چنین گنجینه و خزینه هایی چه رهاوردی بر اهالی و مردمانش می تواند به ارمغان آورد به جز آسایش و تنعم و نازپروردگی. اما دریغ و هیهات که در این دیر شریف، در این تافته جدا بافته جلوه ای نیست جز نشان اندوه و رنج. چه شده است که جای جای این خطه زرخیز منقوش گشته است به فقر و محرومیت و بی بهرگی و دور از انصاف نیست که او را آفریقای ایران زمین بنامیم برای مردمانی که صورت خود را با سیلی سرخ نگه داشته و در هفت آسمان از تک ستاره ای نیز بی بهره اند.
ابر سیاه شوم محرومیتی که بر بخت و اقبال این استان سایه انداخته و بدسگالیش بر اندام آن خیمه سنگین زده و از این شکوه و صولت تاسیسات نفت و گاز فقط گرد و غبار کم لطفی و بی مهری بر گونه و رخسار مردمانش نمایان و هویدا شده است.
*اشک من رنگ شفق یافت ز بی مهری یار/طالع بی شفقت بین که در این کار چه کرد*
اندیشه گران قوم بر این باورند با وجود اینکه بیش از نیمی از خزانه مملکتی پیشکش و تحفه همین خطه است اما دیگر امید و انتظار چندانی بر عایدی و تسهیمی از این خزانه کشوری در راستای محرومیت زدایی و آبادانی این استان مرزی نمی باشد. از این رو به مبحث مسئولیت های اجتماعی دلخوش و متوقع هستند که تحت لوای قوانین مصوبه دولت مردان و مجلس نشینان و در راستای نظامنامه صادره از وزارت مربوطه در تابستان ۹۸، در قبال آلودگی، آلایندگی و عوارض متعدد زیست محیطی که صنعت نفت و گاز بر آب و هوا و خاک و دریا منطقه وارد نموده است که سلامت تمامی ساکنین و احشام و آبزیان این خطه را به مخاطره و تهلکه انداخته، مدیران صنعت نفت و گاز موظف و ملزم هستند در جهت ارتقاء استان و جوامع پیرامونی به تمام معنا و از همه جهات در سطوح بهداشتی، آموزشی، رفاهی، خدماتی، اصلاح مبلمان شهری، رونق اقتصادی و کسب و کار اقدامات موثر و منتهی به نتیجه ای انجام دهند.
لیکن تا کنون به دلیل کاستی و نقصان در متن و محتوی نظام نامه ذکر شده و عدم شفافیت مطالب مندرج در آن و همچنین کم توجه ای برخی از مدیران صاحب منصب این صنایع که آب پاکی را تمام و کمال بر دست مردمان این منطقه ریخته اند این مهم آن چنان که شایسته است به انجام نرسیده است.
هر چند که از دیدگاه مدیریت اصولی و علمی در جهت افزایش تولید و ارتقاء سطح کیفی تولیدات هم که شده اجرای مسئولیت های اجتماعی لازم الاجرا می باشد و در این میان گاها” پرداخت مبالغی به صورت قطره چکانی و خیرات از کیسه همایونی قصد شده است که از مناعت و علوطبع اظهار می داریم این مقدار افاضه از بخشش قاجاری به دور از عزّ و ارجمندی مردمانی است که از سالهای دور میز همه را حساب کرده اند و چندین دهه وام خواه و طلب کار با نجابت این صنعت هستند و در عجب که این بی لطفی تا به آن حد و اندازه است که حتی در بدنه مدیریتی صنعت با نظر به وجود نیروهای توانمند، مستعد و مجاهد با سابقه و رتبه بالا در استان اما فایده ستانی و بهره گیری شایسته و بایسته از این نیروهای خدوم نظام اسلامی نشده است به نحوی که در بین صد ها سمت مدیریت عالی فقط چند مدیر به کم تر از انگشتان یک دست از این خطه و از چند صد سمت هیئت مدیره ای تعداد اندکی از منابع انسانی این استان به کار برده شده است که قدر زر زرگر بداند قدر گوهر گوهری.
اما اگر بهر چاره جویی و التیام این آلام در پی مرهمی باشیم ضماد و پماد آن تنها در مطالبه گری اصولی و متخصصانه و حق جویی علمی و کارشناسانه می توان جست که خوش سرود حضرت مولانا:
*تا نگرید کودک حلوا فروش / بحر رحمت در نمی آید به جوش*
حال معتقدیم تا ریشه در آب است امید ثمری هست لذا با عنایت به مرتبط بودن دو دغدغه و تشویش عدم اهتمام شایسته به مبحث مسئولیت های اجتماعی و عدم تقویت بدنه مدیریتی استان در صنعت، در راستای مطالبه گری کارشناسانه علمی، با باور اینکه یک گل بهار نکرده و یک دست بی صدا است از همه ظرفیت های متنفذ استان، صاحبان تربیون ، اربابان جراید و رسانه، مطالبه گران اجتماعی، سمن های تخصصی و عمومی خواستاریم که به زیر یک بیرق و درفش واحد، قدرت نطق و خطبه و بیان و توان تحریر و تصنیف و نگاشتن خویش را در جهت توجه به توانمندی نیروهای مدیریتی استان، اهتمام بیشتر مدیران نفتی به اصل مهم مسئولیت های اجتماعی، اصلاح نظام نامه مربوطه از وزارت، تکمیل و اصلاح حلقه های مفقوده قانونی در آن، لزوم ایجاد معاونت انرژی در استانداری، مهیا نمودن بستر قانونی برای گسترش ارتباطات فرمانداری های منطقه با صنعت نفت و گاز به کار بندند که ان شاءالله شاهد حصول اخذ حق و ارتقاء استان عزیزمان بوشهر در راستای پیشرفت روز افزون کشور همیشه سرافرازمان ایران باشیم.
- منبع خبر : نصیر بوشهر
Wednesday, 30 October , 2024