نصیر بوشهر – ماشاالله زنگنه:

بعد از اکتشاف نفت تو کویت و رونق اقتصادی اش تو دهه گذشته بخاطر نزدیکی اش به بوشهر و تردد لنج ها بین بوشهر و کویت مرتب از شهر کرد و بهبهون میومدن بوشهر تا قاچاقی برن کویت کار کنند وقتی میومدن جا و مسکن شون بیشتر تو مسافرخونه کسری بید و محل جمع شدنشون هم قهوه خونه عبدل و مسلم بید و یه نفر گپتر سی خوشون انتخاب می کردن تا ناخدا یا دلال پیدا کنند و تا مقدمات سفر و نول و کرایه شون مشخص کنه محمدو کارش همی بید و مسافر کویت می برد اما بعضی ها هم بیدن پول و نول از مسافر ور می داشتن و بجای کویت انها را اطراف گناوه یا بندر ریگ نزدیک ساحل پیاده میکردن حتی یکیش تعریف کرد شو که پیاده شدیم و خوشحال از اینکه چراغ های کویت دیدیم از ساحل تا نزیک های کویت دویدیم که صدای ایست امد ما هم داد زدیم یا ایها ای شرطه انا کارگر انا ایرانی که صدا مقابلمون گفت چه ایکی سی خوت گفت تا فهمیدیم شرطه و پلیس کویت ایرانی ان و زبونمون می فهمه خوشحال تر شدیم نزیک که شدیم دیدیم لباس ژاندار های خومون برشن گفتیم مگه نه کویت هسیم گفت تو کجا کویت کجا اینجا گناوه ان و فعلا بجای کویت بریم بازداشتگاه القصه ای بلا هم سرمسافر ها هم می اوردن و بعضی هم تو دریا غرق می شدند ولی محمدو مسافر میبرد کویت و بندر احمدی پیاده میکرد تا یه بار خیلی از مسافر های محمدو نزدیک کویت غرق شدن و شرطه و پلیس کویت ناخدا محمدو و جند تا از جاشو هاش گرفت و بعد از ده روز جاشو ها عبر کردن ( مرحبا شیخ کویت که محمدوش ازاد کرد ) و محمدو به یکسال زندان محکوم شد تو کویت و کشور های عربی شبانه روز دو روز حساب میشه بعد از ۶ ماه خبر اوردن که محمدو ازاد شده و سه شنبه با جهاز حاج حسین فهیمی عبر کردن داره میاد بوشهر ننه و خواهراش شیرینی خریدن و سی ما بچه ها هم دادن و با خوشون پیاده بردن کمرگ جلو محمدو وقتی محمدو از جهاز پیاده شد کل و شپ در گرفت جلوش بز کشتن و ری سرش شیرینی پخش کردن و خواهرش میخواند مرحبا شیخ کویت که محمدو ما ازادش کرد و ما هم باهاش میخوندیم مرحبا شیخ کویت که محمدو ازادش کرد تا ظلم اباد و شپ می زدیم

• منبع خبر : نصیر بوشهر