اموزش و پرورش محور توسعه یک کشور توسعه یافته است. لوکوموتیو و قوه محرکه است که واگن های توسعه در یک نظام رابه دنبال خود می کشد. انتقال تجارت و ارزش های فرهنگی جامعه از یک نسل به نسل دیگر بر عهده آن قرار دارند .این وظیفه آموزش و پرورش هر جامعه ای است.اگرمسیر واقعی […]

اموزش و پرورش محور توسعه یک کشور توسعه یافته است. لوکوموتیو و قوه محرکه است که واگن های توسعه در یک نظام رابه دنبال خود می کشد. انتقال تجارت و ارزش های فرهنگی جامعه از یک نسل به نسل دیگر بر عهده آن قرار دارند .این وظیفه آموزش و پرورش هر جامعه ای است.اگرمسیر واقعی توسعه انسان باشد در این مجموعه بخش عظیمی از سرمایه انسانی اشتغال دارند که متاسفانه از بی سامانی در زمینه های مختلف معیشت و برخوردهای دو گانه از طرف مسئولین در رنج و عذاب هستند. دانشمندان بزرگ می گویند ظرف و اندیشه هیچ جامعه ای از ظرف و اندیشه معلمانش بالاتر نخواهد رفت . پس تصمیماتی که در حوزه فرهنگ یک کشور گرفته می شود همواره در طول دوران نظام از حساسیت بالایی برخوردار است ،لذا نباید در اموزش و پرورش سیاست ها و تصمیم گیری ها همراه با ارزش های جانبدارانه و بخشی نگری باشد.

رقابت و چشم طمع دوختن بر سر چنگ اندازی بر حوزه فرهنگ میان تمامی اهالی سیاست و کدخدامنشی مآبانه اداره کردن نهادی که باید در زیر چتر عقلانیت مبتنی بر خردورزی اداره گردد باعث شده تا فرهنگیانی که باید خود در جرگه تصمیم سازی و تصمیم گیری برای اصلاح یک جامعه باشند عملا درگیر بازی ها و مطامع سیاسی اشخاص و افراد مختلف گردیده و فرهنگیان امروزه امنیت و آسایش شغلی خود را باید در زیر سایه دخالت‌ها و بقدرت رسیدن آنان ببینند ‌و شوربختانه فرهنگیان امروز با دخالت و دست اندازی افراد و گروهی خاص از وظیفه و رسالت اصلی خود به دور شده به جای تولید علم و فناوری و حتی تولید ایدئولوژی سیاسی ، خود قربانی سیاسی کاری شده اند . در سرزمین ما بدبختانه آموزش و پرورش که به عنوان یک نهاد بسیارقوی و عریض و طویل می تواند تاثیر گذار بر سیاست ها و تصمیم سازیها باشد و اقتدار بیش از اندازه خود را در مسایل انتخابات و گزینش افراد در جامعه نشان دهد آن طور که باید و شاید عمل نمی کنند یعنی دست ها و جریاناتی وجود دارد که نمیگذارد آموزش و پرورش به رسالت اصلی و ماهوی خود عمل کند ، به همین دلیل به محض انتخاب افراد مورد نظر که از اعتبار فرهنگ و معلم و دانش آموز افکار عمومی را به سمت خود جلب نموده خود را به بالا برکشیده راهی بهارستان شدند زین پس به ولی نعمتان خود پشت کرده حاضر نیستند قوانین و دستورالعملی به نفع این قشر عظیم زحمت‌کش وضع نمایند. بدین لحاظ حضور سیاسی آموزش و پرورش در جامعه خصوصاً در مسایل انتخابات این است که مردم را توجیه و تشویق به حضور یکپارچه و با دید کلان در انتخابات سرنوشت ساز خود کننده و خود قربانی انتخابات شوند. پس نتیجه این بی توجهی به محور توسعه و بررسی عوامل افت وخیز ها ی این نهاد همان کژ راهه یا رکود خواهد بود .در پروسه توسعه یافتگی و تولید علم و فناوری که متولی اصلی آن از ابتدای ترین مرحله تا آموزش های عالی نهاد مقدس آموزش و پرورش می باشد
پس این نهاد ستون و محور اصلی آن جامعه می‌باشد اینجاست که اعمال سیاست و برنامه‌ریزی متناسب با رشد و توسعه، آگاهی دادن به قشر عظیم فرهنگی لازمه هر کشور در حال توسعه است و نه اینکه صرفاً از یک نهاد ی بهره‌برداری سیاسی به نفع شخص خود و گروه خود بنماییم
ضرورت ایجاب می‌کند که گروه‌های سیاسی و فعالان عرصه سیاست از اعمال سلایق سیاسی در امر تصمیم گیری در این نهاد مهم و موثر در آینده نظام و جامعه اسلامی جداًبپرهیزند زیرا آموزش و پرورش نهادی فرهنگی و آموزشی می باشد که قانون و شرع نیز حکم می‌کند که عرصه فرهنگی جولانگاه سیاست بازان طماع حیله گر نباشد . سیاست زدگی به این معنا نیست که ساحت فرهنگ می بایست به دور از مسائل سیاسی و سیاستگزاری برای نظام ما باشد و یا اینکه جامعه نبایستی سیاسی بوده و از سیاست و جامعه انسانی بی اطلاع باشد و صرفاًً کاری علمی و فرهنگی کندچه بخواهیم و چه نخواهیم متولیان فرهنگی یک جامعه و اساتید محترم و دانش آموزان فی نفسه دست به گریبان سیاست خواهند شد و باید در عرصه سیاسی جامعه و تصمیم‌گیری‌ها مشارکت داشته باشند زیرا اساس تحول یک ملت از نظر اقتصادی و اجتماعی دیگر شئونات کشور از تعلیم و تربیت درست و پایدار ملت نشات گرفته و تصمیم‌گیری‌های کلان باید از از دلان فرهنگیان یک جامعه عبور کند لاکن شوربختانه جریاناتی در سیستم پیدا می شود که در نظر دارد از پتانسیل نیرومند جامعه فرهیخته فرهنگیان به سود اهداف جناحی خود بهره برداری کرده زان پس که بر خر مراد سوار شد و به اهداف پلید ش نائل آمد دیگر ذره ای حرمت و قداست آنان را مراعات نمی کند، این سیاست زدگی در آموزش و پرورش چونان سمی مهلک عمل می کند که نه تنها باعث پیشرفت هماهنگ و همگون کشور نیست که موجبات ازهم پاشیدگی، شیرازه و استخوانبندی اتحاد و همبستگی نیروهای ملی در عرصه سیاست و اجتماع را فراهم نموده باعث انسداد اجتماعی و اقتصادی و منجر به رکود و عقب ماندگی از قافله تمدن خواهد بود . پس رعایت یک نکته اساسی در اینجا لازم است و آن این است که هر چند ورود فرهنگیان به عرصه سیاست و حضور مسائل سیاسی و لوازمات آن در مجامع فرهنگی لازم و غیرقابل انکار است اما رعایت اصل اجتناب از منافع حزبی و گروهی ، شگردهای رانتی برخی مراکز ذینفوذ قدرت و اندیشیدن به منافع ملی و عمومی الزامی است چرا که شایسته نیست منافع دراز مدت ملی کشور قربانی امیال سیری ناپذیر ، گذرا و آنی حزبی و فردی گردد که در غیر این صورت باعث یاس و نا امیدی در فرهنگیان که منتج به عدم کارائی و توجه کامل آنان به اهداف و آرمانهای بنیادین و فلسفه وجودی آموزش و پرورش پویا می شود.بی تردید با دلائل مذکور ورود آموزش و پرورش به فضای قومی وسیاسی با عدم رعایت موازین مصرح ضایعه بزرگ و خسران غیر قابل جبران برای نظام تعلیم و تربیت خواهد بود.

  • منبع خبر : نصیر بوشهر