عبدالرحیم کارگر: *هر آن کس که شهنامه خوانی کند* *اگر زن بود پهلوانی کند* . حرف از شاهنامه است و نقالی، و شب شعر دلوار. مجری نام باشی را صدا می زند ،دختری نوجوان از وسط راهرو با صدای شاهنامه ای خود با این بیت سالن را می ترکاند. *به نام خداوند جان و خرد* […]

عبدالرحیم کارگر:

*هر آن کس که شهنامه خوانی کند*
*اگر زن بود پهلوانی کند* .

حرف از شاهنامه است و نقالی، و شب شعر دلوار.
مجری نام باشی را صدا می زند ،دختری نوجوان از وسط راهرو با صدای شاهنامه ای خود با این بیت سالن را می ترکاند.

*به نام خداوند جان و خرد*
*کزین برتر اندیشه برنگذرد*

با چند بیت حماسی از نبرد رستم و اسفندیار خود را به سن می رساند .حرکات موزون دست و اشعارتماشاگر را بیشتر به شاهنامه نزدیک می کرد .
او باز حماسه را با علم و خرد می آمیزد و با این بیت تالار را مترنم می سازد .

*توانا بود هر که دانا بود*
*زدانش دل پیر برنا بود*

با ابیاتی دیگر رندانه حماسه ی فردوسی را به حماسه دلوار و رییس علی پیوند می زند.
با نثر و نظم و به زیبایی رشادت ،مقاومت و دلیری شیران جنوب را به تصویر می کشد .رییس علی و خالو حسین و همه مدافعان وطن را با صحنه آرایی به مبارزه ی استکبار می کشاند .
نقالی را با این بیت فردوسی که پر از حس وطن دوستیست به پایان می برد .
*چو ایران نباشد تن من مباد*
*بر این بوم و بر زنده یک تن مباد*

با یک دلنوشته و درکمال ادب و متانت با حاضرین خداحافظی می کند .و باز تشویق حضار است که دخت شهنامه را تا صندلی اش مشایعت می کند.
مریم محصول تربیت یک زوج فرهنگی ایران دوست از دیار بندر بوالخیر است که از خردسالی با شاهنامه مانوس بوده است .
زها و هزاران آفرین بر این زوج و براستی که :
از کوزه همان برون تراود که دروست .
در این بلبشوی درد معیشت که بوی ته لنجی از در و دیوار منطقه می بارد التفات به مقوله ی فرهنگ کاری بس سترگ است .
امید که نقالی و شاهنامه خوانی این هنر دیرپای ایران زمین و هم چنین عنایت به مقوله شعر و ادب در این گستره ی جغرافیایی بیش از بیش مورد توجه قرار گیرد .

در پایان جا دارد از دکتر علوی ،خانم خلیلی و شهردار محترم دلوار که برای این نشست ادبی سنگ تمام گذاشتند نهایت سپاس و تشکر به عمل آورم ..

  • منبع خبر : نصیر بوشهر آنلاین