توسون ها، ساعت ۱۱ که می شد دستور از دیم میومد که بچه بدو برو از چاه، هندونه کو که سی خنک شدن تو چاه انداخته بیدش بیارش تا بخوریم ، تک گرمای دلتون بشکنه. می رفتم هندونه از چاه در می اوردم کارد و سینی و قاشق ها هم از مطبخ که تو کنج […]

توسون ها، ساعت ۱۱ که می شد دستور از دیم میومد که بچه بدو برو از چاه، هندونه کو که سی خنک شدن تو چاه انداخته بیدش بیارش تا بخوریم ، تک گرمای دلتون بشکنه. می رفتم هندونه از چاه در می اوردم کارد و سینی و قاشق ها هم از مطبخ که تو کنج سرا بید ور میداشتم تحویل دیم که بعد از بوام رئیس ستاد خونه شده بید می دادم دیم هم هندونه کو دو گپه ( دو نیم) میکرد و هر کدام با قاشق می افتادیم سر بخت هندونه ،بلای سرش در می اوردیم نه کرد روزگار که سفیدی یا سوزی پوس پیدا می شد، تا انجا که جا داشت می کروندیمش ( تراشیدن) خونه ما جاشوئی و کارگری بید اما خونه همساده مون زائر قنبر که بالا خونه ( دو طبقه به سیاق قدیم) داشت و توسو نها کوچ می کردند تو اتاق های بالا که از نعمت باد بر خوردار بشن هندونه و بالنگ ( خیار) که می خریدن سی فیس و باد هندونه قاچ میکردند بیشتر گوشتاش جا می نهادند و یه گپه اش با دو سه تا بالنگ ور می دادن تو کیچه که یعنی ما داریم و اصلا زائر قنبر بادو وفیسو بید تو کیچه که رد میشد چنان شق رو میکرد انگاری از لشگر سان می دید حالا فکر نکنین کاره ای بید ها نه ناطور شرکت اتی پی ام بید .
پسین هم که می شد دیم بساط چای و لیمو ترش را می انداخت می گفت نمی زاره گرما اذیتتون بکنه او موقع یه جعفری داشتیم که بغل دست خونه اش خس ( طویله) درست کرده بید و بز و بره نگهداری می کرد و بچه هاش صبحگه با صدای بلند تو کیچه های شیر های شیر می کردند و شیر می فروختن دختر جعفری هم هر روز طرف های یک بعد از ظهر در خونه ها تک تک میزد که پوس هندونه دارین سی بره هامون مو هم هر روز منتظرش بیدم یه روز که پوس هندونه ایقد کرونده بیدیمش که از سفیدیش رد شده بیدیم به سوزی رنگ هندونه رسیده بیدیم امد سی پوس مو هم جنگی پریدم دو تا گپه هندونه کو ور داشتم اوردم دادمش خوب سیل پوسکو کرد و بعدش غضبناک انگاری کار زشتی کرده بیدم سیل تو چیشام کرد و گفت نه شما نه خونه زائر قنبر عمو سی دیت بگو هاشما هم یه کمی از زن زائر قنبر یاد بگیر ه ها که چه قشنگ‌ و با قائده هندونه میخورن و دوتا پوس هندونه کو با جهل پرت کرد تو سینه ام و گفت ای دوتا گپی کو هم خوتو می خوردینش برو عمو سی دیت بگو بره های ما قشنگ خوردن و چریدن مثل شما گند خور نیسن برو بره های ما اگه ای پوس ها بخورن می ترسم شیر که هیچ بشکل هم سی مو نیلن

  • منبع خبر : نصیر بوشهر