منطقه دشتی با مردمانش سراسر خاطره وماجرا است.اواخر قاجار تا سالهای اوایل پهلوی دوم که تقریبا نظام فعودالی وارباب رعیتی برکل منطقه ی دشتی حاکم بود،حکومت مرکزی کمتر تسلطی بر منطقه داشت.منطقه دشتی زمانی وسیع تر از امروز بود.فارسنامه ناصری هم وقتی از دشتی می گویدتا نواحی کنگان گله دار ،جم وریز را جز بلوک […]

منطقه دشتی با مردمانش سراسر خاطره وماجرا است.اواخر قاجار تا سالهای اوایل پهلوی دوم که تقریبا نظام فعودالی وارباب رعیتی برکل منطقه ی دشتی حاکم بود،حکومت مرکزی کمتر تسلطی بر منطقه داشت.منطقه دشتی زمانی وسیع تر از امروز بود.فارسنامه ناصری هم وقتی از دشتی می گویدتا نواحی کنگان گله دار ،جم وریز را جز بلوک دشتی می داند.این تقسیمات زمان قاجار بود.باروی کار امدن رضا شاه وخلع قاجاردرسال ۱۳۰۴،رضا شاه سعی وتلاش خود را ابتدا صرف بوجو د اوردن امنیت درکشور نمود.اوتوانست به کمک امیر لشکرهایش که حالا بودجه مملکت کاملا در دست داشتند ،امنیت نسبی درسراسر کشور بوجود اورد وحکومت مرکزی را به رخ قدرت های محلی بکشاند، که از حالا به بعد اوضاع فرق کرده وهمه باید تابع حکومت مرکزی باشند.منطقه دشتی هم از این قاعده مستثنی نبود.سروان اسفندیاری ،مامور خلع سلاح منطقه گرمسیرات فارس یعنی دشتی ،دشتستان،وتنگستان بوده واین کار مهم به عهده داشت.این سروان هم طبق گفته معمرین ومطلعین ،همان خلق وخوی امیر لشکرهای رضاه شاه در استان های دیگر داشت.مثل سرلشکر امیر احمدی،ضرغام،ایرم و….با شدت وخشونت هرچه تمامتر مبادرت به خلع سلاح درسه منطقه دشتی،دشتستان،وتنگستان نمود.تکیه کلام اسفندیاری که معمرین هنوز به یاد دارند ،که میگفت ،ای مردم اگر اطاعت امر نداشته باشید بیگناه را میگیرم بجای گناهکار،،درمنطقه دشتی سروان اسفندیاری درجمع اوری سلاحها خشونت زیادی به خرج داد تا انجا که کدخدا ها وخوانین هرگاه دررقابت ها واختلافات محلی علیه همدیگر کم می اوردند یکدیگر رابه داشتن سلاح نزد اسفندیاری متهم میکردند.درمنطقه دیر هم عده ای از خوانین وحاکمان محلی با امدن اسفندیاری متواری شده وبه کوهها رفتند.وماهها در کوهای شرقی ابدان تا جم وریز پناه برده وانجا زندگی میکردند.اگر اسم کسی در دفتر اسفندیاری در می امد اودیگربدبخت وبیچاره بود.یاباید اسلحه ای که داشت تحویل می داد یا اینکه بایدبرود وبخرد وبیاورد.به همین خاطر تا سالها این ضرب المثل توسط مردم روستاهای جمرک،رهدار،و…ازتوابع دیرهنوز مانده که می گویند،،فلانی جونت دربیادولی اسمت تو دفتر دولت درنیاد ،،که تا اخر عمر ول کن معامله نیستند.اسفندیاری با شکنجه های وحشتناک

از مردم اعتراف واقرار می گرفت.مثلا یکی از شکنجه ها این بود که متهم را میخواباندند وتنگ(تنه)نخلی روی سینه او می گذاشتندواگر اعتراف نمی کردوسرباز یکی این سر چوب ودیگری ان سر چوب ،روی سینه طرف می نشستندو الا کلنگ بازی می کردند تاسینه واستخوان طرف می شکست.ان وقت مجبور بود که اسلحه اگرنداشته هم بیاورد،یا با کسانی که حاضر نمیشدند وفرار نمی کردند دستور غارت وتخریب منازل انان توسط سربازان صادرمی کرد یا ازروش زمین سوخته استفاده میکرد.خانه ها را خراب،باغات ونخیلات که تنها در امد مردم در سالهای قحط وخشکسالی بود قطع می کردوهیچ چیز باقی نمی گذاشت
اما اصل ماجرا:درمنطقه دشتی بعضی چیزها سر زبانها می افتاد وحتی جنبه افسانه ای پیدا میکرد ،که این بواسطه کارهای شخصی ،مثلا درنجات شهری یا دفاع یا شجاعت ونترسی از فردی سر می زد که باعث معروفیت وی می شد.البته در تاریخ ایران فراوان داریم که مشهوریت افراد و وسایل انها مثلا رخش رستم،شبدیز خسرو،غران اسب لطفعلی خان زند،همینطور درمنطقه دشتی هم بعضی چیزها یا به واسطه صاحبش یا به هر دلیلی دیگرمشهور بود.به عنوان مثال هولند ریس غلام رزمی،مجنون اسب ریس غلام،تفنگ طیاره زن علی سمیل فخرایی،تفنگ بو شمس عبدو جمالی،هر کدام از این ها مشهور بودند، که دراین مقال ما فقط درباره بوشمس عبدو جمالی وهولند ریس غلام رزمی اشاره می کنیم.
بوشمس وهولند هردو هر دو نام دو تفنگ بود، که اواخر قاجار تا اوایل پهلوی اول در منطقه دشتی سر زبان ها بود.درمنطقه دشتی بخصوص دربنادر دیر وکنگان ،بوشمس و هولند جنبه افسانه ای وضرب المثل پیدا کرده بود که هنوز هم بعضی وقت ها گفته می شود.مثلا اگر کسی تفنگ خوبی یاماشین خوبی یا هرچیز قیمتی وبا ارزشی داشته باشد وبخواهد بفروشد یا بخرد وبعدا پشیمان شودبه او می گویند چرا ناراحتی ؟مگه بوشمس عبدو جمالی از دست داده ای ؟یا اینکه چرا این همه خوشحالی،یا گاهی به طعن می گویند:نه بوشمس عبدو جمالی ،نه هولند ریس غلام.تا قبل از سال ۱۳۰۴ارتش رضا خان وساخلوها بیشتر تقلیدی از روس وقزاقها بود واسلحه ها هم اسلحه های روسی بود.اما بعد از ان رضا شاه به خاطرنو کردن ارتش با المان معامله ای کرد،وهزاران قبضه اسلحه برنو که پیشرفته تر بود وارد کردواز ان زمان به بعد اسلحه برنو که اسلحه ای بسیار محکم ،خوب وبا دوام بود،ازطرف مردم از کشورهای عربی وارد بنادر جنوبی بخصوص دشتی گردید.مردم به راحتی تفنگ وفشنگ از بحرین وارد می کردند.

  • منبع خبر : نصیر بوشهر