ستاد حسن زنگنه را بدون شک میتوان یکی از شهیرترین مترجمان معاصر و برترین مترجم جنوب ایران نامید. استاد مرحوم حسن زنگنه با نوعی شیوه ترجمه منحصر به فرد در میان مترجمان عصر خود قلم می زد و آن هم شیوایی ترجمه برای مخاطب بود و همانگونه که ویلم فلور ایرانشناس برجسته هلندی در باب […]

ستاد حسن زنگنه را بدون شک میتوان یکی از شهیرترین مترجمان معاصر و برترین مترجم جنوب ایران نامید.

استاد مرحوم حسن زنگنه با نوعی شیوه ترجمه منحصر به فرد در میان مترجمان عصر خود قلم می زد و آن هم شیوایی ترجمه برای مخاطب بود و همانگونه که ویلم فلور ایرانشناس برجسته هلندی در باب ایشان چنین میگوید :” حسن زنگنه نه فقط یک فرد ،یک پدر،یک پدر بزرگ،یک ایرانی،یک بوشهری،یک کارمند و … است بلکه او یک مترجم است اما نه فقط مترجمی ساده بلکه مترجمی است که به زبان انگلیسی او را word smith -متخصص کاربرد واژه ها – می نامند،یعنی کسی که نه فقط واژه ها را ترجمه می کند بلکه او کسی است که به واژه ها معنی ،مفهوم و جان می بخشد.”
و یا در جایی دیگر ویلم فلور اشاره می کند که “مترجم خوب و شایسته کسی نیست که فقط به اصل وفادار باشد بلکه کسی است که کتب و مقالات را ضمن امانت داری به طرزی شیوا و دلنشین و رعایت سبک و سیاق نویسنده ترجمه می کند،زیرا یک کتاب نه فقط حاوی واژه هاست بلکه کتاب ها پیام هایی دارند و این پیام ها هستند که بسیار حائز اهمیت می باشند مترجمان واسطه هایی هستند که ما انسان ها از طریق آنها با یکدیگر ارتباط برقرار می کنیم مترجم خوب نه تنها کتاب را برای خواننده به گونه ای قابل فهم ترجمه می کند بلکه خواننده را به مؤلف علاقه مند می سازد و این هنری است که حسن زنگنه به خوبی از عهده آن بر می آید او نه تنها مترجمی جمله ساز است بلکه هنرمندی است که خردمندانه آثار را ترجمه می کند و خواننده را جذب و به خود می کشاند.”
استاد زنگنه علاوه بر ترجمه بیش از بیست و پنج اثر مهم و تاثیرگذار در حوزه های مختلف سیاسی،فرهنگی،اجتماعی ،خلیج فارس شناسی و نیز ترجمه مقالات گوناگون در زمینه های مختلف، انسان مهربان ،جذاب و دوست داشتنی بود که هر فردی با هر سلیقه ای را شیفته خود می کرد
بنده با وجود اینکه سعادت این نداشتم که سالیان زیادی در محضر ایشان تلمذ کنم ولی همان زمان کوتاه هم پر از درس و اندوخته های فراوان بود.ایشان به همه احترام می گذاشت کوچک و بزرگ را تفاوت قائل نبود و یکسان مهر می ورزید.
به یاد دارم روزی در سالهای پایانی حیات پربرکتشان در محوطه مجتمع فرهنگی بوشهر به همراه ایشان بودم،کودکی در مسیر ایشان قرار گرفت و ناخواسته سد راهش شد چون به دلیل تاخیر در حضور به موقع برای رفتن به سالن عجله داشتند من سعی کردم پسر بچه را کنار بزنم که استاد زنگنه مانع شدند و فرمودند برای زود رسیدن نباید کسی که جلوتر است را کنار زد بلکه باید وقت شناس بود و سر وقت آمد این برخورد ایشان برای من بسیار پندآموز بود.
یاد و نامش مانا و روحش قرین رحمت الهی باد

سخن را با شعری از نیمای جنوب (محمدرضا نعمتی زاده) به پایان می برم :

در دل منی و باز دور و بیکرانه ای
دور از منی و با دلم هم آشیانه ای
دل به بیکرانه ها به دیدن تو پر زند
با صدای بالها،میان لب ترانه ای

  • منبع خبر : نصیر بوشهر