با هزار عجز و التماس ومتعهد به رعایت پروتکل بهداشتی و دستکش تو دست کردن و زدن ماسک با دو برگ دستمال کاغذی اضافی دی بچه ها اجازه داد با همراهی دخترم یه دور دم دریا بزنم شرط هم کرد هر کی دیدی سلام نمی کنی جواب سلام کسی نمی دی بر عکس قدیم که […]

با هزار عجز و التماس ومتعهد به رعایت پروتکل بهداشتی و دستکش تو دست کردن و زدن ماسک با دو برگ دستمال کاغذی اضافی دی بچه ها اجازه داد با همراهی دخترم یه دور دم دریا بزنم شرط هم کرد هر کی دیدی سلام نمی کنی جواب سلام کسی نمی دی بر عکس قدیم که میگفتن راست بیو راست برو سیم گفت سر کج برو سر کج هم واگرد انگاری بالا سونی ( ادم های از شیراز به بالا ) هسی و هیچکی نمی شناسی شرط قبول کردم امدیم دم دریا رفیقام که دیدم مثل برق سرم کج کردم دیدم او هم انگاری ادم جذامی دیده مثل تیر شهاب سرش کج کرد خوم نگرفتم امدم سرم واگردونم سلام کنم یاد پروتکل الحاقی بین خوم و دی بچه ها افتادم که نباید سلام کنم و حرف بزنم گفتم دی بچه ها خو نی سری سی رفیقم بعلامت سلام تکون بدم که دست بازرس که دخترم بید تو دسم حلقه زد وکشیدم هنی چند متری نرفته بیدم که تلفنم زنگ زد تا رفیقمن گفت سرت کج میکنی گفتم نه تو سر راست کردی زد زیر خنده گفت بی دماغی و ناراحت کسی بینمون فتنه کرده گفت بی دماغ و ناراحت نیسم ولی ها بینمو و تو همه فتنه راس کرده گفت کی گفتم همو که سیت گفته تا رفیقات دیدی سرت کج کن جناب کرونا هم خوش بدن هم پند و اندرش که میگه دیر هم بگردین از هم فرار کنین خونه هم نرین با هم سلام نکنین ای دیگه کجا بید پیدا شد و باید ازش بدوی .

یه مدت تو یه شرکتی کار می کردم‌ که بیش از ۲۰‌ دستگاه حموم داشت که همش تو یه سالن مسقف بید ولی حموم ها سقف نداشتند و حمام که میکردی میتونسی با کسائی که سمت راس و چپت بیدن گپ بزنی و صابونی یا شامپوئی رد و بدل کنی ساعت یه ربع به ده شو از کار دست می کشیدیم دوش می گرفتیم ساعت ده هم سوار سرویس می شدیم‌میو مدیم خونه وسایل حموم بر داشتم رفتم طرف حموم ها لخت شدم رفتم زیر دوش دیدم از حموم بغل دسیم صدای شر شر اوو میاد یکمی دلوم قرص شد شامپو زدم همیطور که تو سرم و مینام‌چنگ میزدم سی حمومی بغل دسیم گفتم تو مرداد ماه و جرینگ گرمادوش هم خشن ها خواسم سر حرف واز کرده باشم دیدم جوابم نداد گفتم همشهری آفتو گرم امروز اثری ری اوو کو ننهاده و خنکن دیدم جواب نداد اما صدای شر شر اوو و هر از گاهی صدای فیکه ( سوت) از حمومکو میاد سیش گفتم بدنم عرق سوز زده صابون کالبالیک ( لایف بوی) داری دیدم جوابم نداد اما فیکه زد و لگدی هم سی در حموم‌ ترسیدم شو تو حموم تنها یاد حرف قدیمی ها افتادم که میگفتن حموم ها جن دارن حموم جنی مشهور بید خیلی زهلم رفت جنب خوم گفتم تا کمی خش باشش ( چاپلوسی) کنم شاید به حرف امد گفتم شامپو میخای جوابم نداد اما صدای پا امد خیلی ترسیدم یقین پیدا کردم جنن بدن صابونی خوم نشسته لباسها ری کولوم انداختم لخت وسبه از در حموم در امدم و با دو فرار کردم همیطور که فرار میکردم کور سو چراغی دیدم رفتم طرفش دیدم کارگرین داره والف ها و شیر ها میبنده سیلم کرد سیلش کردم دوباره سیلوم کرد دید مو لخت و سبه روبروش وایسادم بلند شد و دوید مو هم پشت سرش دویدم او میدوید مو میدویدم تا رفت تو دفتر یا افیس شرکت مو هم رفتم تو افیس تا مو دید رو کرد به کارمند شرکت گفت ایناشا ایناشا مو هم با هسگ هسگ مال دو زدن گفتم دیدیش دیدیش که میدویدی گفت عمو مو تو دیدم توی لخت سبه دیدم ها که میدویدم ها

  • منبع خبر : نصیر بوشهر