نصیر بوشهر – ماشاالله زنگنه – خدرو آدمی نبید که حرف تو کومش جا بگیره تو زمونه بی اینترنتی و واتساپی خدرو کار ای دو تا انجام میداد و وقتی خبری می فهمید مثل باد تو ولات می پیچوند ووقتی هم خدرو امن می دیدن و خبری می دادنش و سیش می گفتن سی کسی نگو […]

نصیر بوشهر – ماشاالله زنگنه – خدرو آدمی نبید که حرف تو کومش جا بگیره تو زمونه بی اینترنتی و واتساپی خدرو کار ای دو تا انجام میداد و وقتی خبری می فهمید مثل باد تو ولات می پیچوند ووقتی هم خدرو امن می دیدن و خبری می دادنش و سیش می گفتن سی کسی نگو و جنب خومون باشه زودتر از خبر های دیگه پخش میکرد هر چی هم بزرگون نصیحتش می کردن که سر دار و راز دار مردم باش نصیحتکو سی دو دقیقه بید گناهی نداشت دس خوش نبی ایطور گوت شده بید .
زائر حسن گپ ولات ظهر او گوشت خورده بید و باد معده بد طور اذیتش میکرد و سی هضم شدن بهتر دم سراشون قدم میزد و گهگاهی هم باد معده صدا دار و بی صدا ازش ول میشد از شانس بدش همیطور که قدم میزد دچار خدرو شد و خدرو هم بخاطرایکه رسم ادب بجا بیاره سلام احوالپرسی با زائر حسن کرده و چند قدمی هم باهاش همراه وابید تو همی همراهی باد سر دل زائر حسن زیاد وابید و انگاری خدرو می شناخت که شریک خدرو شد سی ابرو زائر حسن بردن و خوش نگرفت با صدای بم زشتی از معده اش در رفت زائر حسن که اوضاع را به نفعش ندید و فهمید معده اش چه دسه گلی به او داده او هم جنب خدرو سر نگه ندار شروع کرد به دشنام دی بچه هاش دادن که زن تو می فهمی مو معده ام با نخود و حبوبات ناسازگارن اما باز او گوشت ساخت و ما خوردیم و دس کرد تو جیبش یه نوت ( اسکناس) خشک بیست تومنی در اورد و داد سی خدرو که دهنش بسه بشه و اگر هم بخواد بگه به اسم کسی دیگه ای بگه نه زائر حسن گپ ( بزرگ) ولات خدرو بیست تومن کو اسد و بخاطر قولی که داده بید یه راست رفت خونه تا کسی نبینه و سیش بگه تو خونه خدرو مجبور شد اتفاقی که زائر پیش امده بید سی در و دیوار بگه خوش زندونی کرد که تعهد به راز داریش داشته باشه اما داشت می ترکید داشت از بین می رفت تا پسین خوش بیشتر نگرفت و پنچ تومنی هم تو جیبش نهاد یه راست رفت در خونه زائر حسن تا زائر حسن دید بیست تومنش داد و پنچ تومن هم خوش نهاد ریش و گفت زائر حسن ببخش زائر مو حلال کن دارم می پکوم دارم می میرم دارم از بین میرم باید بگوم اگه خوم هم نگوم جومه ای (پیراهن) برم می گود که تو باد در کردی او هم باد صدا دار خونه لرزون

  • منبع خبر : نصیر بوشهر