▪️در سبک‌شناسی اصل صورت است و لاغیر. ادبیات و هنر قلمروِ صورت‌هاست، معنایی وجود ندارد. ▪️در عالم صورت با نُرم (norm) و انحراف از نُرم (deviation from the norm) سروکار داریم. ▪️در تعریف نُرم: نُرم یعنی هنجار. صورت‌هایی که هر شی در عالم خارج یا در ذهن می‌تواند به خود بگیرد. ▪️آنچه در انحراف از […]

▪️در سبک‌شناسی اصل صورت است و لاغیر. ادبیات و هنر قلمروِ صورت‌هاست، معنایی وجود ندارد.

▪️در عالم صورت با نُرم (norm) و انحراف از نُرم (deviation from the norm) سروکار داریم.
▪️در تعریف نُرم: نُرم یعنی هنجار. صورت‌هایی که هر شی در عالم خارج یا در ذهن می‌تواند به خود بگیرد.
▪️آنچه در انحراف از نُرم اهمیت دارد و آنچه صورت‌ها را معیار تمایز سبک‌ها از هم می‌کند، فرکانس یا بسامد (frequency) است.
▪️صورت، ملازم معنی است و معنیِ مجرد از صورت قابل تصوّر نیست. در عالمِ ذهن ممکن است چیزی به نام معنی تجربه کنیم، ولی وقتی به حاقّ‌ مطلب توجه کنیم، معنای مجرد و منفکّ از صورت در ذهن، به صورت تبدیل می‌شود. مثل هیولای اولی. فلاسفهٔ قدیم در طبیعیات هیولای اولی تصوّر می‌کردند قبل از اینکه صورتی، عارضِ بر هیولا شود. هیولا وجود دارد و بعد، صورت عارض بر هیولا می‌شود.
▪️هیولای اولی، هیولای ثالثه و رابعه و خامسه و… که درست کرده‌ بودند امکان ندارد هیولا باشد و صورتی بر آن عارض شده باشد چه در عالم خارج و در ذهن، مجرد نیست از صورت. هیولای ملازم صورت و بدون صورت وجود ندارد.

تا از آن جامه اثر گیرد خمیر
حبّذا نان بی‌هیولای خمیر (بلخی)

▪️اسلوب معادله: اسلوب معادله را منِ شفیعی کدکنی جا انداختم و ساختم. با تمثیل متفاوت است. دو مصراع از لحاظ نحوی جدا اما یک حرف را می‌زند. دو نوع صورت روبروی هم با هم بده‌بستان سِمانتیک (معناشناسانه – semantics)
دارند.
صورت نبست در دلِ ما کینهٔ کسی
آیینه هرچه دید فراموش می‌کند

▪️نقدی بر کتاب مکتب وقوع گلچین معانی:
اینطور نیست که وقوع فقط خاصِ شعر قرن یازده و دوازده باشد. وقوع یعنی سخن‌ گفتن از روابط عاشق و معشوق که در شاعران ادوار دیگر هم دیده می‌شود.

▪️کتاب حیات‌النفوس [ فلسفهٔ اشراق به زبان ساده] اسماعیل بن محمد ریزی به کوشش استاد مرحوم محمدتقی دانش‌پژوه:
با توجه به اصطلاحات و‌ تعابیری که باید مبنای اندیشهٔ اشراقی باشد در کتاب حیات‌النفوس نیست. یک نوعی فلسفهٔ مشاء است.

▪️هیولا:
احتمالاً از سُریانی گرفته‌اند. اکثراً ترجمه از طریق زبان سُریانی بوده است و مترجمان اولیّه به جای ماده و صورت «هیولا» به کار برده‌اند و یحتمل ریشهٔ سُریانی دارد. مترجمان ایرانی به سُریانی و از سُریانی به عربی.و
زان می‌نگرم به چشم سر در صورت
کز عالم معنی است اثر در صورت
این عالم صورت است و ما در صُوریم
معنی نتوان دید مگر در صورت

◾️چند نکته با توجه به سؤال‌های مخاطبان:
این جلسه‌ها هر سه‌شنبه ساعت ۱۰ صبح با محوریت سبک‌شناسی نظم منتشر می‌شود. فایل صوتی‌ این جلسه‌ها در کانال می‌ماند و هر زمان در دسترس است. لایوی در اینستاگرام نخواهیم داشت. این کلاس‌ها چون نیم‌قرنِ گذشته ثبت‌نامی ندارد و رایگان است. هیچ کلاسِ حضوری در جایی برگزار نمی‌شود و استاد شفیعی کدکنی کلاسِ درسِ امسال را بدون حضور فیزیکی مخاطبان پیش خواهند برد.
همهٔ پیام‌های پرمهر، درسی و نقد و نظر‌های شما را می‌خوانیم؛ از همه جای دنیا.
از توجه و لطف همگان سپاسگزاریم.