نصیربوشهر – پروین گلستانیان: در این فصل ، دریا خوار خوار (آرام) می باشد . اما زمانی که لنجی رد می شد آب دریا تکونی می خورد و امواج با ناز و عشوه به رقص در می آمد و ریگ های افتوخورده داغ را بوسه می زد. شالو ها( پرنده دریایی ) بال هاشون پهن […]

نصیربوشهر – پروین گلستانیان:

در این فصل ، دریا خوار خوار (آرام) می باشد . اما زمانی که لنجی رد می شد آب دریا تکونی می خورد و امواج با ناز و عشوه به رقص در می آمد و ریگ های افتوخورده داغ را بوسه می زد.

شالو ها( پرنده دریایی ) بال هاشون پهن کرده بودن روی بستر دریا با موج ها، آروم بالا و پایین می رفتن انگار هیلو ( تاب ) می خوردن چیلدون آنها پر از ماهی های گندیده لب ساحل بود بطوریکه از پر بودن می خواست بترکه ، کر بر (کنار ساحل) تا چیش کار می کرد ماهی دیده می شد ، دریا سفره پر برکتش پهن کرده بود از نعمت وسخاوتش همه سیر بودن از گولیهای(گربه ها) تو کیچه گرفته تا شالوهای دریا از تاجر تا فقیر از دارا و ندار همه به طریقی بهره مند بودند فصل ماهی گندو ، حتی کوچه‌های محله هم بوی سمعک ماهی می گرفت طوریکه غرابی از عطر جیکا هم حریف بوی گند نمی شد .

در این ایام توی خونه ها زن و مرد مشغول پاک کردن ماهی خارو و شیر بودن دله های روغن نباتی که از قبل آماده کرده بودن از پستوها بیرون می آوردن با حوصله خاصی آنها را می شستن طوری تمیز می کردن که آثار چربی از بین بره ، از یخچال و فریزر هم خبری نبود . برای جلوگیری از گند شدن ماهی ها اونها را با نمک آغشته می کردن سپس آنها را در حلب ها که از قبل آماده کرده بودند می گذاشتند و اصطلاحا آن را ماهی دله یا ماهی شور می گفتند ، یکی از مواردی که برای تهیه ماهی شور باید مورد دقت قرار می‌گرفت کشیدن قسمت استخوانی کمر ماهی (تیرکمر) بود که بایست با مهارت خاصی آن را در بیارند که اثار خون بر ماهی به جا نمونه چون باعث خرابی وگند شدن ماهی شور می شد بعد از تکه تکه کردن ماهی ها مجددا نمک زیادی به آنها می زدند و توی دله می خوابوندن و لایه به لایه نمک می ریختن و سر دله را محکم می بستن و سنگی هم روی سر حلب می گذاشتند تا هوا درون آن نفوذ نکند ضمنأ چند تا ماهی خارو هم نمک سوز کرده و به بند کشیده و زیر آفتو آویزون می کردند تا خشک شود ، در این ایام یکی از مشغولیات بچه های محله ، لوت کردن در کنار دریا بود چند تیکه لباس کهنه پیدا می کردند و به هم گره می زدند و دو سر آن می گرفتند و تا زانو توی آب می رفتند آواز مخصوصی می خواندند که آن را آواز لوت نام گذاشته بودند وفکر می کردن برای صید ماهی های ریزه موثر است و همگی زیر آب می رفتند . و مشغول می شدند

تا اینکه مقداری ماهی ریز با خودشون به ساحل می آوردن که ظاهراً آنها را ماهی موتو میگفتند و خیلی قابل استفاده هم نبود فقط یک تفریح دستجمعی بود بعضی بچه ها هم می ایستادن و پاک کردن ماهی ها را نظاره می کردند و با هیجان نگاه می کردند وقتی که کم (شکم) ماهی ها را برای دله انداختن می شکافتند تخم ماهی بیرون می ریخت و بچه ها آنها را جمع می کردند و غروب که فریمز را روی مهتابی می گذاشتند و تینک ( ماهی تابه ) را روی آتیش فریمز قرار می دادند یه اسوم روغن نباتی می ریختند و کمر ماهی و تخم ماهی ها را که با آرد و ادویه آغشته شده بود توی روغن داغ می انداختند و بعد از کلی جلز و ولز کردن می ریختن توی سینی لعابی و با نون نازک و لیمو و پرپین ، شوم سمتی می زدند و شکمی از عزا در می اوردن، مقداری از کمر و کله واضافی ماهی ها هم خوب نمک می زدند و می گذاشتند توی ملاله (ملاله ، ظرف فلزی گردی که توی حیاط آویزان بود واین ملاله حکم یخچال داشت ) تا سر و کله و قسمت های اضافی ماهی ها فاسد نشود چون اونا هم برای دمپخت چرب و چیل فردا ظهر بود که با یه کاسه ترشی بادمجون شکم پر همراهی میشد .

سر ظهر می رفتند دکون مرحوم میشت علی زار غلوم که حکم هایپر بیست و چهار ساعته داشت عامو میشت علی در هر شرایطی با حوصله خاصی مشتریها را راه می انداخت وقت و بی وقت ، حتی ماه رمضون دم دمای سحر بدون اوقات تلخی کار راه انداز می شد . روزگار ساده می گذشت . مردم هم ساده تر از روزگار ، همه بدون توقع وچشم هم چشمی با غم و شادی یکدیگر کنار هم زندگی می کردند .

بعد از چند ماه که می گذشت وسط چله تابستون کم کم نوبت خوردن ماهی شور می رسید ماهی ها توی نمک خیس خورده بودند و بقولی کاملا آماده استفاده بودن .دو تا بنگ ( تکه ) ماهی در می آوردن توی آب می گذاشتن و دو سه بار آبش عوض می کردند وبا دقت آنها را می شستن تا شوری اضافی بر طرف بشه و مثل ماهی تازه قابل استفاده شود .

انواع غذاهای خوشمزه مانند

قلیه ، دوپیازه ، دمپخت با لوبیا چشم بلبلی و ماهی شور با سرکه و پیاز و غذاهایی که خیلی طرفدار داشت طبخ می شد ضمنأ ماهیهایی که خشک کرده بودن هم خوب می کوبیدن سپس با ادویه ، فلفل هندی و پیاز و با تلیت کشک می چسبید که بعضی‌ها برای موقع چاشت (وعده بعد از صبحانه و قبل از ناهار) با پرپین و ریحون ولیمو و نون نازک عجیب نوش جان می کردن . تلخ ترین موقع زمانی بود که

اداره مالاریا و بهداشت ،برای پیدا کردن دله های ماهی شور خانه به خانه می گشتند

تا آن دله های ماهی شور به خاطر غیر بهداشتی بودن جمع آوری کند و از بین ببرند ، طوری می شد که اهالی محل دله های ماهی شور را توی باغچه خانه ها زیر خاک پنهان می کردند . اعتقاد مردم این بود که

میکروب ها چگونه بین این همه نمک میتونن زنده باشند به قول معروف (هرچه بگندد نمکش میزنند)

در حالی که در کشورهای شرقی مثل چین و ژاپن غذاهای این‌جوری مرسوم هست و جز غذاهای اعیونی و به قول امروزی ها لاکچری به حساب میاد اما حیف که در منطقه خودمون رسم تهیه ماهی شور کمرنگ شده البته به طور کل از بین نرفته و هنوز در بعضی از جاهای حاشیه خلیج فارس سنت ماهی شور یا ماهی دله هنوز پا برجاست .

 

یاد آن روزها و رسم ورسوم خوب مان بخیر

یاد باد آن روزگاران یاد باد

  • منبع خبر : نصیر بوشهر