نصیر بوشهر – حسین حشمتی – پریشب همین طور که داشتم پیامک های واصله را مرور می کردم با دیدن قبض ۷۲۴هزار تومانی برق، یکه خوردم و آنچنان آهی از ته دل کشیدم که اهل خانه دورم جمع شدند وپرسیدند چی شده؟ومن نمی توانستم حرف بزنم، فقط گوشی را بدست یکی ازآنها دادم، پیامک را […]

نصیر بوشهر – حسین حشمتی – پریشب همین طور که داشتم پیامک های واصله را مرور می کردم با دیدن قبض ۷۲۴هزار تومانی برق، یکه خوردم و آنچنان آهی از ته دل کشیدم که اهل خانه دورم جمع شدند وپرسیدند چی شده؟ومن نمی توانستم حرف بزنم، فقط گوشی را بدست یکی ازآنها دادم، پیامک را که خواند گفت بابا نگران نباش۷۰هزار تومانه، آن یکی که دقیق تر خوانده بود نهیب زد که حواست کجاست یک صفر کم خواندی، سومی چشم غُره ای به آن دوکرد و گفت حالا شما به جای این که مراقب حال بابا باشید درمورد یک صفر کم وزیادبحث می کنید؟ خلاصه با مصرف یک قرص آرامش بخش و مقداری صحبت های متفرقه حالم بهتر شد اما خواب ازسرم پریده بود، بعداز نماز صبح هم دیگر خوابم نبرد و همین طور به دعاگویی مسئولان اداره برق مشغول بودم تا ساعت ۸صبح که به اداره امور۲برق بوشهر رفتم.
پشت میز خدمت آن اداره خانم و آقایی به پاسخگویی مراجعین مشغول بودند،چند نفر ازپشت پرده پلاستیکی با لحنی التماس آمیز تظلم می کردند،گفتگوها درمورد مبالغ نجومی قبض هابود که ازحداقل ۳۰۰هزارتومان شروع می شدوحداکثر تایک میلیون و ۲۰۰هزارتومان می رسید، عاقله مردی خوشرو داشت با اقای پاسخگو حرف می زدواز مبلغ غیرمتعارف قبض برق منزلش شاکی بود،پاسخگو با سکرمه های درهم نگاهی سرسری به تلفن همراه او و نگاهی سطحی نیز به مانیتور روی میزش انداخت و گفت مصرفت بالاست، باید مصرف برق خانه ات را مدیریت کنی،مراجعه کننده لبخند زنان جواب داد که نرخ برق استان های گرمسیر تا پایان آذر ماه مشمول تخفیف تعرفه بهای برق است،این قبض هم بابت مصرفی مردادوشهریور یعنی اوج گرمای بوشهر است،چرا مبلغ آن این قدر گران شده است؟جوان پاسخگوبا تندی گفت،نوبتت تمام شد. نفر بعدی نگارنده بود که روی صندلی داغ نشست و همان حرفها را زد و همان جوابها را شنید با این تفاوت که پرسید چرا در قبض های اینترنتی ،اطلاعات لازمه مثل شماره مصرفی قبلی و فعلی کُنتور را درج نمی کنید؟مگر قرار نبود نحوه محاسبه برق خانگی برای مشترکین منتشر شود تا خودشان محاسبه کنند؟ این حرفها انگار به مذاق پاسخگو خوش نیامدوسکوت کرد و گفت، نفر بعدی، فهمیدم که جوابی ندارد یا مجاز نیست به حرف حساب من بدهد، برخاستم وبه اتاق رئیس رفتم،مشکلم با خانم منشی درمیان گذاشتم، فرمی داد و گفت این را تکمیل کن،فرم را پُر کردم،توسط رئیس ارجاع شد بود به مسئول مشترکین، که او هم ارجاع داد به همان آقای پاسخگو،وقتی فرم را دید لبخند ملیحی زد و گفت، عمو جان خودت را اذیت نکن، چون خواه ناخواه باید مبلغ را پرداخت کنی، گفتم کنتور خراب است،مامور بفرستید چک کند،دیگر هیچ نگفت، آدرس و شماره موبایلم را گرفت و تلفنی به ماموری سپرد تااقدام کند، مامور اما فردا صبح زنگ زد که من در محله هستم بیا فلان جا و مرا راهنمایی کن، رفتم و حضرت مامور را که سوار بر موتور سیکلت راهوار بود راهنمایی کردم،او با نیش گازی روان و من از پی اش دوان،دُرُست درب خانه توقف کرد،انگار آدرس خانه را میدانست اما میلش کشیده بودکه درآن نیم روز گرم، این پیرزهوار دررفته، مقداری
ورزش دوی استقامت انجام دهد،هن هن کنان خودم را درب منزل رسانیدم،اشکال کنتور را برایش توضیح دادم ، بدون این که کنتور را تست کند،فقط نگاهی به صفحه کنتور کردوگفت،،حاجی،، کنتورت سالم است،حتما مصرفت زیاداست، گفتم من سه ماه مسافرت بودم و کسی خانه نبوده چطور مصرفم بالا رفته؟،بدون این که جوابی بدهد به مسئولش زنگ زد و گفت، کنتور سالم است و مشکلی ندارد ورفت، بعد از رفتن او،به خودم گفتم، حتما جوانک پاسخگو پس از شنیدن گزارش مامور خندیده و خطاب به من گفته حاجی نگفتم خودت را عاجز نکن؟ واز باب تسلی خاطر ادامه دادم،، دستی که حاکم قطع کند دیه ندارد،، حالا برو قبض ۷۰۰هزار تومانی را بپرداز تا مشمول جریمه دیر کرد نشوی، به قول حافظ
گر تیر بارد در کوی آن ماه
گردن نهادیم الحُکم لله.

  • منبع خبر : نصیر بوشهر