نصیربوشهر – عبدالرحیم کارگر – سلام بر قانونی که مادرت گویند واساسی ، ولی قانون اساسی جان با‌عرض معذرت گاهی فکر ‌می کنم نه قانون هستی و نه اساسی . سردمداران‌ما هرجا منافعشان اقتضا کرد مستمسکت می کنند و از ۱۴فصل و ۱۷۷ اصلت بالا می روند .گاهی هم دورت می زنند و تفسیر به […]

نصیربوشهر – عبدالرحیم کارگر – سلام بر قانونی که مادرت گویند واساسی ،
ولی قانون اساسی جان با‌عرض معذرت گاهی فکر ‌می کنم نه قانون هستی و نه اساسی .
سردمداران‌ما هرجا منافعشان اقتضا کرد مستمسکت می کنند و از ۱۴فصل و ۱۷۷ اصلت بالا می روند .گاهی هم دورت می زنند و تفسیر به رای می شوی تا باز خرشان را برانند.مانند واژه ی رجال که معلوم نیست زن است یا مرد؟و یا هر دو ..
اختیارات رهبر و رییس جمهور را در اصلهای ۱۱۰و ۱۱۳الی ۱۵۵نوشته ای ولی همین محل دعوا شده است .تو رو خدا آنها را از هم تفکیک کن تا ما هم بدانیم رییس جمهور تو این مملکت چه کاره است ؟
و زمانی دیگر نیز   له و لورده می شوی و به هیچت می انگارند مثلا تو در اصل۲۷ می گویی  :
“برای تشکیل اجتماعات موقتی یا عمومی، دو شرط «عدم حمل سلاح» و «عدم اخلال به مبانی اسلام» ضروری است” .
ما ملت هم به حمایت از تو همین را می گوییم ولی گوشی بدهکار نیست و مجریان و‌ناظران راه خود را می روند.و ما صم بکم می مانیم ..
یا اینکه ما عاجزانه از قوا و ارکان می خواهیم که نظر ما ملت را هم در مسائل اساسی مملکت جویا شوید زیرا تو یعنی  قانون اساسی در اصل ۵۹ می گوید:
در مسائل بسیار مهم اقتصادی, سیاسی, اجتماعی و فرهنگی ممکن است اعمال قوه مقننه از راه همه پرسی و مراجعه مستقیم به آرا مردم صورت گیرد. در خواست مراجعه به آراء عمومی باید به تصویب دو سوم مجموع نمایندگان مجلس برسد.
ولی باز هیچ کس گوشه ی چشمی به تو و‌ما  نمی کند .
این  اصلها  را برای مثال و یاد آوری بهت گفتم تا جایگاه خودت را بهتر وبیشتر بدانی و بشناسی.
خلاصه گاهی دورت می زنند،گاهی کجت می کنند و‌گاهی نیز می شکنندت .
آری قانون جان،
زینتی شده ای زینتی !!.میفهمی ؟
در میان کلمات و عبارات،فصول و اصول زندانی ات کرده اند.توهم بدتر از ما زوری نداری تا از این حبس کذایی بیرون بیایی .ما شاید همدرد هم باشیم .هر دوناتوان و‌مفلوک . بی مصرف و نا امید .
راستی گفتم که تو را مادر قوانین می نامند ،البته مادری که او را به خانه ی سالمندانش فرستاده اند و شاید ماهی یکبار هم  به سراغش نمیایند..
قانون اساسی دلبندم ،بیا برو ثبت احوال و اسمت را عوض کن ،بگذار “بی قانون غیر اساسی ”
اینجور هم خودت ،هم ما و هم حاکمان ما را راضی کرده ای .
دیگر عذاب وجدانی نداری که کسی به تو‌مراجعه کند وشرمنده اش باشی.
ما هم دیگر به تو استناد نمی کنیم و روی سرت غر ولند نمی زنیم .
حکام هم از شرت، واصل وفصل هایت خلاص می شوند.
شاید آنارشیسم از تو بهتر باشد و مراد بیشتری بدهد ..
من زحمت را کم می کنم وامیدوارم که تو هم  زحمتت را کم کنی ،که “ما را به خیر تو امیدی نیست ”
خداحافظ بی قانون غیر اساسی.

  • منبع خبر : نصیر بوشهر