وقتی تاریخ جنوب را ورق میزنیم و میخوانیم، درمی‌یابیم حوزه جنوبی در سالهای نه چندان دور با چالش‌های عظیمی روبرو بوده است که دولت مردان آن روزگار و در آن عصر نه اینکه برای آن حوزه ، قدمی بر نداشته اند و کاری نکرده اند، بلکه آنها را از حقوق اولیه خود هم در تنگنا […]

وقتی تاریخ جنوب را ورق میزنیم و میخوانیم، درمی‌یابیم حوزه جنوبی در سالهای نه چندان دور با چالش‌های عظیمی روبرو بوده است که دولت مردان آن روزگار و در آن عصر نه اینکه برای آن حوزه ، قدمی بر نداشته اند و کاری نکرده اند، بلکه آنها را از حقوق اولیه خود هم در تنگنا وسختی قرار داده و حقوق آن دیار تضییع کرده اند .دران میان و آن همه تحمیل قصور از طرف دولتمردان، بزرگ زاده هایی در آن مناطق ظهور می کردند شاید به گفته حضرت مولانا، آسمانی بودند که خلاء ها را تا حدودی با داشته های اولیه خود پر کرده و به مردم آن دیار خدمت می کردند . شاید کمتر کسی خاطرات تلخ و شیرین بجا مانده از آن روزگاران را از یاد برده باشد و آن دوران ، سختی‌ها و رنج های آن را از یاد برده باشد اما خدمات ارزشمند والیان آسمانی آن دیار پنهان نمانده و بقول بزرگان اهل قلم تاسالها ماندگار و استوار خواهد ماند. نام مبارک مرحوم شیخ سلیمان نصوری را کمتر کسی هست که نشنیده باشد و مطمئن هستیم همه استان علی الخصوص حوزه جنوب از خوشنامی و بذل بخشش این بزرگوار خاطرات خوبی در ذهن دارند .
در پایان حکومت احمد شاه قاجار و شروع حکومت رضا خان (پهلوی اول) بود که مریضی هایی همچون کرونای امروزی و بی نام نشان و لاعلاج آن روزها ، ایران را به یکباره در نوردید و شیوع پیدا کرد و فوری به تمام نقاط ایران رسید.شاید در آن دوران کمتر کسی با ابتلا آن مریضی جان سالم در میبرد . در آن سالها از حکومت مرکزی کاری ساخته نبود و خیری کما فی السابق به مردم آن دیار نرسید و همچون گذشته تاریخ آن شهر و دیار، قهرمانان از دل همانجا برخواسته و بداد آن دیار و مردمانش رسیدند . شاید با شناختی اندک از طبابت و علم پزشکی ، قرنطینه کردن را پیشه کرده و مداوای اولیه در این دیار دور افتاده را شروع کردند .شاید در باور ذهن مخاطب و خواننده نباشد که در آن سالها تلفات ناشی از ان مریضی منحوس در کنگان از الباقی استان نسبت به جمعیت کم خود در آن دوران تلفات کمتری داشت و جالب اینجاست با مدیریتی مدبرانه و اندیشه خلاقانه و صحیح، کنگان و زیر مجموعه آن را از مریضی تا حدودی مصون نگه داشتند .

بعد از مریضی و پشت سر گذاشتن آن دوران ،قحط سالی بر ایران حاکم گشت .گویند این قحطی آنچنان بر این سرزمین حاکم گشت که دسته دسته آدم از گرسنگی جان خود را از دست میدادند و حکومت مرکزی کاری از دستش ساخته نبود که برای مردم خود انجام دهد. پایتخت مملو بود از اجساد یعنی همان اجسادی که از گرسنگی در گوشه کنار و در خیابانها و گذرگاهها بحال خود رها شده بودند.
در جنوبی ترین نقطه کشور، باز فرشتگانی از جنس اسمان ،یعنی برادران نصوری، که در راس آنها برادر ارشدشان ، تدبیر شیخ سلیمان حاکم وقت کنگان، باز چاره ساز شد و خلاء دولتیان را پر کرده و بداد مردم خویش، با اندک داشته ای که در دولت سرای خود داشت ، رسیدگی کرد و تمام مردم حوزه خود را از داشته های اولیه خود یعنی ، دادن تیکه ای نان و خرما سیر نگه داشت و نگذاشت تا مردم از گرسنگی تلف شوند نه فقط به مردم دیار خود بلکه به بلاد اطراف هم این خدمت را انجام داد.

مهمترین بناهای که از سلیمان نصوری برجاست

احداث مدرسه سلیمانیه ، تا مدرسه شهید شعبانی کنونی و پارکینگ اتومبیل در مرکز شهر

اغراق نیست بگوییم اولین مدرسه در حوزه جنوب استان توسط جناب شیخ سلیمان نصوری به اسم مدرسه سلیمانیه ساخته شد.این بنای مهم فرهنگی و آموزشی از املاک شخصی این بزرگ زاده محسوب میشود و امروز با گذشت زمان هنوز که هنوز است نام مدرسه سلیمانیه بر سر زبان مردم قدر شناس این دیار جاریست. گفته شده هزینه های معلمین این مدرسه تا چندین سال از جیب ایشان و بصورت شخصی اداره میشد ، با این تفکر که کنگان و مردمان این شهر و اطرافش همگی سواد خواندن و نوشتن را فرا بگیرند و این علم ویادگیری روزی عصای دست این شهر و شهرستان گردد. امروز نه از مدرسه سلیمانیه اثری بجا مانده و نه از اسم آن خبری هست، آن اثر تاریخی تبدیل به پارکینگ ماشین آلات شهری و منبع در آمدی برای اداره آموزش پرورش کنگان شده است .

ازمسئولین شهرستان کنگان که در راس آنها فرماندار می‌باشد توقع می‌رفت بناهای تاریخی را با همان اسم و القاب تاریخی زنده نگه دارند ،یعنی اگر پارکینگی آنجا هست با نام پارکینگ مبارک سلیمانیه استوار گردد

  • منبع خبر : نصیر بوشهر