رحیمو تو بازی گل کوچیک تو کیچه پای چپش در رفت شو درد امانش بریده بید، دی اش تشت پر اوگرم و نمک اورد و شروع کرد پای رحیمو ماساژ دادن ولی افاقه نکرد و رحیمو تا صبح پلک بر هم نزد و بواش مجبور شد بره سر خیابون تاکسی نمکی بگیره و رحیمو ببره […]

رحیمو تو بازی گل کوچیک تو کیچه پای چپش در رفت شو درد امانش بریده بید، دی اش تشت پر اوگرم و نمک اورد و شروع کرد پای رحیمو ماساژ دادن ولی افاقه نکرد و رحیمو تا صبح پلک بر هم نزد و بواش مجبور شد بره سر خیابون تاکسی نمکی بگیره و رحیمو ببره بیمارستان نیروگاه اتمی جنب دکتر رائو هندی دکتر رائو تا پای رحیمو دید دستور عکس و رادیو لوژی داد و رحیمو بردن عکس از پای چپش گرفتن و اوردن سی رائو . رائو هم خوب عکس ورانداز کرد و شروع کرد نسخه نوشتن بوای رحیمو نسخه دکتر رائو را تو همو بیمارستان نیروگاه پیچوند امدن خونه طبق دستور دکتر دوا سی رحیمو دادن اما بعد از ۱۲ ساعت از خوردن دوا حال رحیمو که خوب نشد هیچ بدتر هم شد دی رحیمو با غر و لوند می گفت ای هندی چه میفهمه عمو و سی کل ابریم بوای رحیمو گفت بر هر طورن نمکی پیدا کن تا بچه صبح ببریم روستای … جنب بیتال( شکسته بند محلی) تا انها پای رحیمو خوب کنن کل ابریم سر ایستگاه تاکسی وایساد تانمکی پیدا کرد با هم امدن خونه و هر دو زیر بغل رحیمو گرفتن و بلندش کردن تو تاکسی نهادنش بردنش … جنب بیتال که زن و مرد چاقی بیدن و رحیمو خوسوندن . زنک بیتال ری کوم رحیمو نشس تا تکون نخوره و شوهرش هم دو دسی تو پای چپ رحیمو گشت و صدای بوا بوای رحیمو تو … بلند وابید رحیمو از درد غش کرد اوو سر و صورت رحیمو زدن حالش که جا امد اوردنش خونه اما درد رحیمو که نخوسید هیچ بدتر هم شد و شو با اه و ناله سر کرد صبح باز کل ابریم رفت ایستگاه تاکسی نمکی پیدا کرد و باز رحیمو ری کول نهادن انداختنش تو تاکسی بردنش بیمارستان نیروگاه جنب دکتر رائو و سی دکتر گفتن که بردنش روستای … جنب بیتال دکتر دستور عکس رادیو لوژی داد عکس گرفتن و اوردن سی رائو، عکس قبلی هم که روز اول گرفته بید اسد دوتا عکس ها جنب هم نهاد و شروع کرد به سی کردن و با جهل گفت روز اول پای اقا رحیم در رفته بید حالا که بردینش روستای …. پاش اشکسن

  • منبع خبر : نصیر بوشهر