الکسی دوتوکوویل بر علیه دخالت دولت در اقتصاد ( نیم نگاهی به تجربه دولتی شدن تیمهای فوتبال پرسپولیس و استقلال) در پی انقلاب ۱۸۴۸ مفاهیم جدیدی وارد مباحث‌ سیاسی، اقتصادی و اجتماعی فرانسه قرن نوزدهم گردید. اگر انقلاب کبیر ۱۷۸۹ بدنبال بالا نشاندن فرد و والا دانستن آزادیهای فردی را، هم در شعار و هم […]

الکسی دوتوکوویل بر علیه دخالت دولت در اقتصاد
( نیم نگاهی به تجربه دولتی شدن تیمهای فوتبال پرسپولیس و استقلال)

در پی انقلاب ۱۸۴۸ مفاهیم جدیدی وارد مباحث‌ سیاسی، اقتصادی و اجتماعی فرانسه قرن نوزدهم گردید. اگر انقلاب کبیر ۱۷۸۹ بدنبال بالا نشاندن فرد و والا دانستن آزادیهای فردی را، هم در شعار و هم در عمل پیگیر بود و در نهایت اعلامیه حقوق بشر و شهروندی را به تصویب رساند، انقلاب ۱۸۴۸ در تلاش بود وجوه دیگری از زندگی فرد را مورد توجه قرار دهد که به آن حقوق اجتماعی گفته میشد. نخست حق کار و سپس به مرور حق بهداشت و بیمه، حق اعتصاب، حق داشتن سندیکا و سپس حق تحصیل رایگان و اجباری، جزو بدیهیات یک جامعه نوین و مدرن قرار گرفت. البته چالش های زیادی نیز در پی داشت و بمانند هر ایده جدید مخالفان و موافقانی را برانگیخت.
حق کار یکی از اولین مباحث مجلس نمایندگان در فرانسه میانه قرن نوزدهم بود که نشان دهنده دو دیدگاه پر تنش در تاریخ عقاید اقتصادی است: طرفداران دخالت دولت در همه ابعاد زندگی فرد برای ایجاد برابری و مخالفان دخالت دولت در زندگی فرد!

در تاریخ دوازدهم سپتامبر سال۱۸۴۸ الکسی دو توکوویل نماینده منطقه مانش به مخالفت با نماینده سوسیالیست منطقه دروم یعنی آنتوان فیلیپ ماتیو پرداخت که پیشنهاد میکرد اصلاحیه ای بر قانون افزوده شود مبنی بر حق کار؛ که بر طبق آن دولت موظف میشد برای افراد بیکار شغل ایجاد کند.
سخنرانی دوتوکویل در این تاریخ به دلایلی میپردازد که باید دولت را از دخالت در حیطه زندگی فرد و اقتصاد دور داشت، این سخنرانی جزو درخشانترین متنهای لیبرالی میباشد که بعدها بعنوان کتابی مستقل و با عنوان « بر علیه حق کار » به چاپ (۲۰۱۵)رسید.

از نظر دوتوکوویل اگر این « حق داشتن کار » برای احاد جامعه شوخی و سمبلیک نباشد و اگر میخواهیم که دولت برای افرادی که بیکار شده اند و یا بیکار هستند کار پیدا کند طبیعی است که باید مالکیت کارخانه ها را به دولت بدهیم تا بتواند موفق شود! در اینصورت این شیوه را باید کمونیسم بنامیم. ( آلن لوران و… ۲۰۱۵ ص۴۲۲)

دوتوکوویل در بحث دوم به نظرات دیگرانی اشاره میکند که خواهان نقش پذیری دولت بعنوان مدیر و ارگانیزاتور در اقتصاد، محصولات اقتصادی یا جامعه مدنی اقتصادی میباشد و آنرا هم سوسیالیسم خوانده و رد میکند!
دوتوکوویل چگونه نقش دولت در اداره اقتصاد را منفی دانسته و تلاش دارد آنرا رد نماید؟ از نظر او یا دیگر اندیشمندان لیبرال مثل بنجامین کنستان، اتفاق غیر متعارفی که رخ میدهد این است که دولت اندک اندک مالک صنایع شده و آزادیهای فردی را محدود مینماید. دخالت دولت در اقتصاد یعنی همان رژیم استبدادی که قبل از انقلاب ۱۷۸۹وجود داشته است! در این نظر ساقط شدن استبداد مطلقه بخاطر این است که آزادیهای فردی تامین شده و چنانچه این آزادیها رعایت نگردد باز برگشتی است به همان شیوه حکومت استبدادی! ( آلن لوران و … ۲۰۱۵ ص ۴۲۳-۴۲۴)
رژیم پیشین ( قبل از انقلاب کبیر ) نیز شکل کمال یافته ای از دخالت در همه ابعاد زندگی فردی داشت و همین بی توجهی به آزادیهای فردی بود که به نابودی نظام استبدادی لویی شانزدهم انجامید!
دوتوکوویل فراتر از این میکوشد دلیل مهم دیگری را نیز مطرح نماید که بر آن اساس عده ای اعتقاد دارند که عقلانیت کامل زمانی در یک جامعه مسلط میشود که تسلط دولت بر همه ارکان زندگی انسان امکانپذیر باشد؛ زیرا فرد توانایی اداره کردن خود را ندارد و همین ضعف و ناتوانی دلیل دخالت دولت قهار در ابعاد مختلف زندگی انسان میباشد.

طبیعی است که از نظر دوتوکوویل این دقیقا نادیده انگاشتن حقوق فردی، حقوق مالکیت و حقوق دیگری که در اعلامیه حقوق بشر و شهروندی بصورت روشنی تاکید گردیده، میباشد.

حتی اگر دغدغه عدالت برای انسانها را داشته باشیم و ایده دوتوکوویل را نتوانیم بپذیریم میتوانیم با متفکران لیبرال در این عقیده همرای باشیم که مدیریت دولتی ارمغانی جز فساد و عقب گرد و خرابی سیستم به وجود نخواهد آورد. نمونه مبرهن و آشکار این ایده را در نحوه مدیریت دولتی در تاریخ اقتصاد خودمان میتوانیم ببینیم که یک مورد بسیار ساده آن اداره تیمهای ورزشی پرسپولیس و استقلال، دو تیم پر طرفدار ایران توسط دولت میباشد.
این دو تیم در دهه هفتاد بالاجبار جامه دولتی شدن را بر تن خود دیدند و از آن زمان تاکنون ورزشی که میتواند درآمد زایی داشته باشد و مالیات بدهد، نه تنها درآمدی از لیگ داخلی ندارد بلکه دولت هزینه های آن را متقبل میشود.
دولت در ایجاد هیئت مدیره به افراد بدون تخصص میدان میدهد و همینها تاکنون بار مضاعف مالی بر دوش همان دولت نهاده اند. دولت حتی در آوردن و بردن مربیان نیز دخالت میکند و بخاطر بکارگیری افراد غیر متخصص ضررهای هنگفتی را متحمل شده است. ( بدیهی است که دولت نیروی وفادار میخواهد و نه متخصص ) آیا ما( بعنوان هوادار) میتوانیم از ریز هزینه ها و درآمدها در این دو تیم آگاهی داشته باشیم؟ آیا ما میتوانیم نسبت به وضعیت اسفناک مالی این تیمها اعتراض داشته باشیم؟ آیا هیئت مدیره ها را میتوان بر حسب تخصص و آگاهی انتخاب نمود؟ هیئتهای مدیره چگونه شکل میگیرند؟ و …
تا به حال فکر کرده اید وقتی در ورزش شاهد اینهمه ضرر و زیان هستیم در وزارتخانه های دیگر چه اتفاقاتی میافتد که ما بعنوان شهروند هیچ اطلاعی پیدا نمیکنیم؟ چگونه میتوانیم از درآمدها و هزینه های وزارتخانه های ثروتمند دیگری چون نفت یا صنایع مطلع گردیم؟
سهم درآمد نفتی در دولت احمدی نژاد بیش از ۶۰۰ میلیارد دلار بوده است!( ایرنا ۲۴ تیر ۱۳۹۹)طرح مارشال برای بازسازی اروپا و خروج از دوران جنگ دوم جهانی، معادل ۱۴۵ میلیارد دلار با ارزش دلار در سال ۲۰۱۷ هزینه داشته است!( لوموند ۲۱ ژوئن ۲۰۱۷) همه این بلبشوی اقتصادی و مالی در نتیجه تسلط دولت بر زندگی فردی و اقتصاد حاصل میآید! و تا زمانیکه دست دولت از این دو مرز کوتاه نگردد هیچ معجزه ای اتفاق نخواهد افتاد.

  • منبع خبر : نصیر بوشهر