هانس بارون برای نخستین بار مفهوم اومانیسم مدنی را در ۱۹۲۸ بکار گرفت. سپس در سال ۱۹۵۰ در کتابش با نام بحران در رنسانس اولیه به شرح و تفسیر این مفهوم پرداخت. در واقع بارون در صدد است تفسیری یکسره سیاسی از رنسانس دوره اول یعنی در سال‌های اول قرن پانزدهم میلادی تا آغاز قرن […]

هانس بارون برای نخستین بار مفهوم اومانیسم مدنی را در ۱۹۲۸ بکار گرفت. سپس در سال ۱۹۵۰ در کتابش با نام بحران در رنسانس اولیه به شرح و تفسیر این مفهوم پرداخت. در واقع بارون در صدد است تفسیری یکسره سیاسی از رنسانس دوره اول یعنی در سال‌های اول قرن پانزدهم میلادی تا آغاز قرن شانزدهم با بررسی تحولات سیاسی، نظامی و فرهنگی به دست دهد.

در آن زمان برای شبه جزیره ایتالیا (با پایان یافتن دوران قرون وسطی) با دولت شهرهای مستقل دو پروژه سیاسی وجود داشت : پیوستن به مونارشی محلی و تحت سیطره خاندان مستبد ویسکونتی حاکم میلان که تا دروازه های شهر فلورانس پیش آمده و قصد تصرف آن شهر را داشت و با ماهیتی مستبدانه و بصورت فردی اداره می‌گردید؛ یامتشکل شدن این دولت شهرها و اداره آنها توسط اکثریت یا جمهوری! فلورانسی ها با اینکه شانس کمی در مواجهه با میلانی ها برای خود متصور بودند راه جمهوری‌خواهی را برگزیدند.
مرگ ویسکونتی پروژه تصرف فلورانس را خنثی نمود اما قبل از آن جنبشی متشکل از خطبا، شاعران، فلاسفه، هنرمندان و نویسندگان برعلیه تسلط حکومت استبدادی میلان و تلاش آنها برای براندازی جمهوری فلورانس شکل گرفت. تا آن زمان این گروهها هیچ علاقه ای به حضور در سیاست نداشتند و حتی قرار گرفتن در کنار جمهوریخواهان را نیز پسندیده نمیدانستند ولی وحشت از دست دادن آزادی، میدان عمل جدیدی برای آنها گشود که اومانیسم مدنی نامیده شد. توجه این جماعت به حرکت‌های مدنی و فرهنگی بود که بصورت مکتوب و غیر آن ارائه میشد. در واقع این گروه‌ها در موقعیت بحرانی و برای حفظ آزادی‌های مشروعی که در این شهر داشتند زندگی غیر فعال جدای از فعالیت‌های مدنی را به نفع زندگی فعال و با دخالت در فعالیت‌های مدنی تغییر دادند. همین مسئله مورد توجه هانس بارون قرار گرفت.
او برای تبیین تز خود از نوشته های لئوناردو برونی و ماتئو پالمیری استفاده می‌کند تا نشان دهد این مفهوم با اولویت زندگی فعال مشخص می‌شود که به امور مربوط به عموم اختصاص دارد. نوشتن به زبان محلی یا ایتالیایی بجای زبان لاتین و اهمیت آزادی های دولت شهر و ارجحیت جمهوری بر فرم‌های دیگر خصوصا حکومت تیرانی از شیوه های این جنبش بود. درواقع همواره نوعی تنفر از نوع حکومت تیرانی با فرهنگ جامعه آن زمان قابل مشاهده است. بنا به تفکر اومانیستها خصوصا لئوناردو برونی یکی از دلایل نابودی امپراطوری روم همین حکومت فردی در سال‌های آخر امپراطوری بوده پس همواره آنرا برای نابودی یک حکومت کافی می‌دانستند و از آن دوری می‌گزیدند. بارون اعتقاد دارد که برونی تجسم این انتخاب به سوی آزادی بود و از همینجا برونی سمبلی برای جمهوری‌خواهی گردید. بارون همچنین ماکیاول را نیز در این بررسی مورد دقت قرار می‌دهد.
لئوناردو برونی متولد سال۱۳۷۰ در شهر ارتزو یکی از برجسته ترین اومانیستهای ایتالیایی است که زندگی چند وجهی پیشه کرده و همین او را در میان اومانیستها برجسته می‌سازد. اومانیسم اصولا با توجه به آثار دوران قدیم و ترجمه آن آثار ریشه گرفته است. برونی یکی از کسانی است که در این زمینه نقشی پیشرو داشته و از نظر فلسفی آثار افلاطون و ارسطو را ترجمه کرده هر چند نسبت به عقاید افلاطون بی تفاوت می‌ماند. احتمالا اولین مورخی است که آثاری از دوران مدرن (تاریخ فلورانس) منتشر ساخته ضمن اینکه به گذشته زمانی نیزپرداخته است.
از نظر سیاسی می‌توان او را جزو اولین سیاستمداران جمهوریخواه دانست و از سوی دیگر حضورش در فلورانس از سال ۱۴۲۷ و بعنوان صدراعظم که بالاترین مقام جمهوری فلورانس بوده زندگی او را از تئوریسین به یک عملگرا در حوزه سیاسی تغییر داده است. برای او جمهوری‌خواهی، کلاسیسیسم، آزادی، بهداشت اجتماعی و دوری از انقلاب اهمیت فراوانی داشته و خصوصا هیچ چیزی به اندازه استبداد فردی برایش ترسناک نبوده است.
در نوشته هایش برای برتری حکومت مردمان (حکومت اکثریت) بر حکومت تک نفره استدلال می‌آورد و بر این عقیده است که نظام جمهوری می‌تواند بهترینها را در صدر نشاند و مشروعیت نظام سیاسی بر مبنای آرا اکثریت را وابسته به این می‌داند.
اومانیسم مدنی مفهومی از جمهوری خواهی را متولد کرد که زیربنای آن فضیلت‌های مدنی است و بر مبنای آن افراد بعنوان شهروند می‌توانند و باید در تحولات نقش داشته باشند. در یکی از کتابهایش به ستایش از جمهوری می‌پردازد که در آن هر کسی آزاد است بر مبنای شعائر خود عمل کند و این دقیقا تمایز بین جمهوریت و استبداد از نظر اوست. برای برونی همچون دیگر اومانیستها آزادی یک ارزش سیاسی و اخلاقی است که حفظ آن در حکومت‌ها، نوع آن را مشخص می‌سازد. وجود اومانیسم مدنی ( که عملگرایی درذات مفهومش نهفته است) شکل جدیدی ازعمل سیاسی در قرن پانزدهم را به روشنفکران آموزش میدهد.

  • منبع خبر : نصیر بوشهر