«بسم الله الرحمن الرحیم هست ز گلزار الهی شمیم» «مدیریت کلید موفقیت…» «خود رهبری و خود مدیریتی» «بخش اول» + مقدمه: «بالاترین سطح مدیریت؛مدیریت بر خویشتن است!» شهسوار خرد و ادب حضرت علی علیه السلام در تعابیری فاخر و فخیم خطاب به مالک اشتر نخعی در باب «مدیریت بر خویشتن» جاودانه می فرماید: « ای […]

«بسم الله الرحمن الرحیم
هست ز گلزار الهی شمیم»

«مدیریت کلید موفقیت…»
«خود رهبری و خود مدیریتی»
«بخش اول»

+ مقدمه:

«بالاترین سطح مدیریت؛مدیریت بر خویشتن است!»

شهسوار خرد و ادب حضرت علی علیه السلام در تعابیری فاخر و فخیم خطاب به مالک اشتر نخعی در باب «مدیریت بر خویشتن» جاودانه می فرماید:

« ای مالک؛مالک خویشتن باش!

مالکا؛مهم آن نیست که همه ی ثروت های زیر زمین و روی زمین در اختیار تو باشد؛چه اهمیتی دارد که مالک همه ی قدرت ها و امتیازات دنیا باشی؟!
چه ارزشی دارد که سرنوشت مشتی انسان های ناتوان در سلطه ی مالکیت تو باشد، گیرم که همه ی مردم جوامع دنیا تحت فرمان تو باشند،حتی نفس کشیدن آنان مربوط به اجازه ی تو باشد، با این حال اگر تو مالک خویشتن نباشی،آن امتیازات و امور جالب تو را مملوک خود خواهند ساخت..
کسی که مالک خویشتن نیست،عمر او در تخیلات و اوهام سپری می گردد و نگاهش به جهان هستی و انسان ها؛
نگاهی بی مبنا و ارتباطات چهار گانه اش”ارتباط انسان با خویشتن؛ارتباط انسان با خدا؛ ارتباط انسان با جهان هستی و ارتباط انسان با همنوع خویشتن” بی اصل و احمقانه خواهد بود».

++ چند نکته ی اساسی در باب
مدیریت خویشتن و خودرهبری:

+ نکته ی اول:

« یکی از حیاتی ترین راه های رسیدن به مالکیت و مدیریت خویشتن؛خویشتن شناسی و خویشتن داری است…»

«هرکس خویشتن را شناخت؛ شأنش بزرگ خواهد شد».
« حضرت علی”ع”»
چرا که عارف به نفس می تواند عارف به رب هم باشد…

امیربیان حضرت علی علیه السلام در همین باب می فرماید:
«مالکا؛خویشتن دار باش تا تدریجا به مالکیت خویشتن موفق شوی…
این حقیقت را بدان تا به مالکیت بر خویشتن دست نیابی، اولین گرداب مهلک تو گرفتاری در تشخیص هدف ها و وسیله هاست و این گرداب آن قدر تو را به دور خود تو خواهد پیچید که خدا را فراموش خواهی کرد و این فراموشی باعث می شود موجودیتت را فراموش کنی و کسی که موجودیت خود را فراموش کند و به فراموشی بسپارد لیاقت مدیریت بر دیگران را دارا نخواهد بود..».

+ نکته ی دوم:

« خود ارتقایی و توسعه ی خود؛
راهی جهت خود مدیریتی!»

رالف والدو امرسون در تعبیری زیبا بیان می نماید:
«یکی از محاسن زیبای زندگی؛این است که بدون کمک کردن به خود؛
هیچ کس نمی تواند از روی اخلاص به دیگری کمک کند».
در اینجا به جهت روشنگری و روشن بینی بیشتر، با طرح سؤالاتی مبحث را واکاوی می نماییم:

کسی که خودش به جایی نرسیده است، چگونه می خواهد دیگران را به جایی برساند؟!
کسی که خودش به سطوح بالایی نرسیده است، چگونه می خواهد دیگران را ارتقاء سطح دهد؟!
شخصی که قله ها را فتح ننموده است، چگونه می خواهد دیگران را از دره ها حرکت و به قله ها رهنمون سازد؟!
کسی که حال ذهن و دلش خوب نیست چگونه می خواهد حال دیگران را خوب کند؟!
کسی که زخم های عدیده‌ای بر پیکر روح،روان و ذهن دارد،چگونه می خواهد و می تواند مرهمی برای زخم های دیگران باشد؟!
کسی خودش را نفهمیده است چگونه می خواهد دیگران را بفهمد؟!
شخصی که خودش را دوست ندارد،چگونه می تواند دیگری را دوست داشته باشد؟!
کسی که خودش را باور ندارد،چگونه می تواند دیگری را باور داشته باشد؟!
وقتی با خودت نامهربان هستی،چگونه انتظار داری با دیگران مهربان باشی؟!

بنابراین همه چیز از خودت آغاز می شود و همه ی آغاز ها در سفر زندگانی؛ با انسان و درانسان آغاز می شود؛به تعبیر زیبا و مانای عارف بزرگ مولانا:
«ای نسخه ی نامه ی الهی که توئی/
وی آینه ی جمال شاهی که توئی/
بیرون زتو نیست آنچه در عالم هست/
در خود بطلب هرآنچه خواهی که توئی»

حاصل سخن آنکه:

تا به جایی نرسیده باشی نمی توانی کسی را به جایی برسانی!
__اگر نمی توانی انسان ها را هدایت کنی به این دلیل است که راهبر خوبی برای خودت نبوده ای!

به دنبال قهرمان و نیمه ی گمشده ات
نباش! خودت به تنهایی کاملی و تمام عیار؛قهرمان و منجی زندگی خودت باش؛احترام به دیگری را با احترام به خود آغاز کن!

+ نکته ی سوم:

«خویشتن دوستی راهبردی جهت خود مدیریتی! »

مؤلفه های حیاتی «دوست داشتن خود» عبارتند از:

• هنر دیده شدن و تلاش برای دیده شدن:
«تلاش برای دیده نشدن از دوست داشتن خود بسیار فاصله دارد»
یکی از عواقب تأسف بار عشق نورزیدن به خود؛ندیدن زیبایی ها،نکویی ها و بی همتایی وجودی خویش است!».
حضرت علی علیه السلام در تعبیری والا می فرماید:
«شخصیت انسان در زیر زبان خویش نهفته است سخن بگوئید تا اینکه شناخته شوید».

•پذیرش کامل و بی قید و شرط خود:
«آدمی متأسفانه گاها در سفر زندگانی،بخشی از دوران حیات خویش را عامدانه برش تاریخی می زند و این عمل آسیب زاست چرا که هماره تلخی ها و شیرینی های زندگی توأمان هستند..».

•دوست داشتن خود یعنی قبول داشتن خود؛یعنی اینکه من خواستنی هستم… و به نوعی احترام و حرمت گذاشتن به خود؛ که تکلیف نهایی زندگی است.

•دوست داشتن خود یعنی قدر دان خود بودن و قدر خود را دانستن!

•دوست داشتن خود یعنی توجه به خود و همدلی نمودن با خود
«گاهی به دیدار خودت برو!»
•دوست داشتن خود، یعنی خود را ارج نهادن و پرچمدار ارزشگذاری خویشتن بودن…
«هرکسی که پرچمدار ارزشگذاری خویشتن است در حقیقت علمدار ارج نهادن و ارزش گذاری دیگران نیز خواهد بود..».
به تعبیر مولای متقیان حضرت علی علیه السلام:
« نفس خویشتن را از گرایش به هر پستی گرامی دار و بزرگوارتر از آن باش که تن به پستی دهی؛ هرچند که تو را به مقصودت برساند،زیرا نمی توانی در مقابل آن چه از آبرو و شخصیتت در این راه از دست می دهی،بهایی به دست آوری…».

+ نکته ی چهارم:

« خود بهبودی؛ راهی جهت
خود رهبری! »

بعد از جنگ جهانی، یک نوع تفکر فلسفی در کشور ژاپن رواج یافت با عنوان«کایزن» یا بهبود مستمر؛
که در معانی؛تغییرات مثبت،بهبود و پیشرفت دائمی و مداوم به کار می رود…
در واقع کایزن بر این فلسفه استوار است که برای ایجاد بهبود و بهتر شدن؛نیازی نیست که تغییرات انفجاری یا ناگهانی انجام دهیم بلکه
هرنوع بهبود یا اصلاح به شرط آنکه
پیوسته و مداوم باشد ارتقای بهره وری را در پی خواهد داشت!
در دین مبین اسلام و سیره ی نظری و عملی پیشوایان معصوم علیهم السلام نیز این «چرخه ی بهبود» به روشنی تبیین گردیده است؛فلذا اندیشمندان عارف و عارفان نیک اندیش ما،که در فضای معارف نبوی و علوی تنفس می کنند سلوک مستمر و مؤثر آدمی را در چهار مرحله تبیین نموده اند:
•مشارطه
•مراقبه
•محاسبه
•معاتبه

• «خود هدف گذاری_مشارطه»
مشارطه؛ عبارت است ازقصد و نیت آدمی در داشتن چشم انداز، طرح اولیه و شرط و قرار گذاشتن و همچنین برنامه ریزی جهت یک اقدام..
انسان وقتی بداند چرا اینجاست،چرا خلق شده و برای چه زنده است؟
می خواهد رسالتش را به انجام برساند!
درست مثل این است که جای گنج
«گنج خویشتن» را روی نقشه بدانی!
وقتی جای گنج را روی نقشه بدانی و ببینی دیگر مشکل می شود از آن چشم پوشی کرد!مشکل می شود به دنبال آن نرفت…

• «خود مشاهده ای _مراقبه»
این بدان مفهوم است که آدمی پس از داشتن قصد اولیه و ارائه طرح و برنامه مشخص و مدون؛ اقدام عملیاتی داشته باشد و با مشاهده ی نقاط قوت و مثبت و همچنین تشخیص ضعف ها؛ با سازماندهی منابع شخصیتی و سرمایه های وجودی دست به اقدام بزند!

• «خود ارزیابی_محاسبه»

محاسبه در حقیقت بر مرحله ی بازبینی در چرخه ی بهبود منطبق است…
بنابراین لازم است انسان،گاه بایستد،
تأمل کند،به اطراف خوب بنگرد؛گذشته ای را که طی کرده است از نظر بگذراند تا بتواند به خوبی متوجه شود که تا چه حد در مسیر قرار دارد…
آیا برنامه ی رشد شخصی و شخصیتی به همان نحوی که در طرح اولیه در نظر گرفته شده بود اجرا می شود؟
آیا پایبندی به شرط و قرار های اولیه در نفی بدی ها و تثبیت خوبی ها برقرار است!

• «خود اصلاحی_معاتبه»

معاتبه یعنی اقدام اصلاحی..
خود اصلاحی نوعی خودمدیریتی برای افزایش رفتار مطلوب و کاهش رفتار نامطلوب است!

+نکته ی پنجم:

«خود انتظاری مثبت؛ راهی جهت خودمدیریتی!»

معمولا آنچه را انتظار داریم به دست
می آوریم؛یکی از بارزترین و چشمگیر ترین نشانه های یک انسان موفق،
خود انتظاری مثبت است…
خود انتظاری مثبت باعث خوش بینی؛ تاب آوری؛ خودکارآمدی؛ تفکر فرآوانی و… می گردد.

بنابراین انتظار بهترین ها را داشته باشید…..

بدانید به آنچه که باور و انتظارش را دارید، خواهید رسید.
البته در کنار خواستن؛ «هنربرخاستن»
نیز مکمل حرکت می باشد!
بدانید، تنها انتظارات است که تفاوت بین افراد “خوش‌شانس” و “بدشانس” را بوجود می‌اورد.
بدین سان، همواره انتظار بهترین‌ها را داشته باشید تا آنها به سمت شما روی آورند.
به کائنات با حالتی پیشگویانه بلند بگویید؛
«من لایق بهترین‌ها هستم!»

«انتظار» یکی از زیباترین مفاهیم زندگی است.
انسان هایی که در انتظار خوبی ها می نشینند،
خوبی ها را به دست می آورند،
چرا که انسان ها جذب کننده ی انتظاراتشان می باشند.
قانونی در این عالم وجود دارد به نام «قانون افزایش و جذب»
که این قانون بیان کننده ی این مفهوم است که هر چیزی را که حرفش را بیشتر بزنی و به آن بیشتر بیاندیشی برای تو محقق می شود.
به تعبیر مولانا:
«خوش باش که هرکه راز داند/
داند که خوشی،خوشی کشاند/
شیرین چو شکر تو باش شاکر/
شاکر هر دم شکر ستاند»

  • منبع خبر : نصیر بوشهر