«بسم الله الرحمن الرحیم هست کلید در گنج حکیم» «فلسفه ی یادگیری داشته باشیم!» مقدمه: شهسوار خرد و ادب حضرت علی علیه السلام؛ در باب علم و فلسفه ی یادگیری؛ تعابیری متعالی دارد که در ابتدای این نگاشته، به صورت چکیده؛ تبیین و نقل به مضمون خواهد شد: • علم؛قدرت است. • علم؛سلطنت است! • […]

«بسم الله الرحمن الرحیم
هست کلید در گنج حکیم»

«فلسفه ی یادگیری داشته باشیم!»

مقدمه:

شهسوار خرد و ادب
حضرت علی علیه السلام؛ در باب علم
و فلسفه ی یادگیری؛ تعابیری متعالی دارد که در ابتدای این نگاشته، به صورت چکیده؛ تبیین و نقل به مضمون خواهد شد:

• علم؛قدرت است.
• علم؛سلطنت است!
• علم؛ میراث انبیاست.
• علم؛نگهبان توست!
« علم تو را حفظ می‌کند»
• علم؛ با بخشش افزایش می یابد!
«علم خاصیت افزایشی دارد»
• علم؛باعث تازگی و طراوت است.
• علم؛مایه ی سلامت و صلابت است!
• علم و حکمت؛مایه ی عزت است و…..

__برای چه یاد می گیریم ؟

• یادگیری؛یکی از راه های حیاتی سارژ وجودی انسان می‌باشد!
«شارژ اعتبار_شارژ انرژی»

• یادگیری؛ باعث خود بهبودی می‌شود که در پرتو آن، حال جان و جهان ما بهبود می یابد..

• یادگیری؛بزرگترین سرمایه گذاری زندگی است..
«بزرگترین سرمایه گذاری؛سرمایه گذاری بر روی خویشتن است»
«وارن بافت»
•یادگیری؛قدرت انتقال انسان را بالا می برد!
• با یادگیری؛قدرت تصویر سازی انسان ارتقاء می یابد!
• یادگیری باعث احساس مرجع بودن و مرجعیت علمی می شود!
•کشورهای شاد و آرام جهان؛
جزو کشورهای پرمطالعه ی جهان هستند!

__چگونه بیاموزیم؟

• در فرایند یادگیری؛صیاد باش!
«صیاد ایده ها»
ذهن شکارچی داشته باشیم!
یعنی اینکه:
«نرم،آهسته،پیوسته،مصمم و با هدف حرکت نماییم!»
همچون یک شیر؛ که وقتی می خواهد شکار کند؛با تمام وجود برمی خیزد،باتمام وجود حرکت می نماید و به دست می آورد!

• در نظام تربیتی ما؛شاگردان باید دفترچه داده ها داشته باشند.
یعنی قدرت«ثبت دانش» داشته باشند و مدیریت دانش را محقق نمایند..

• حلقه ی یادگیری و ارتباطی مثبت؛ موثر و مفید داشته باشیم!
تحقیقی که در دانشگاه هاروارد آمریکا انجام پذیرفته است مؤید این مطلب می باشد که ۹۵ درصد شکست ها و موفقیت های انسان؛به حلقه ی ارتباطی انسان برمی گردد، به همین علت است که جیمز ران بیان می کند:
«دوستانت را به من نشان بده تا آینده ات را به تو نشان دهم!».
عارف بزرگ مولانا در باب حلقه‌ی ارتباطی انسان می فرماید:
«نارخندان باغ را خندان کند/
صحبت مردانت از مردان کند/
گر تو سنگ صخره و مرمر شوی/
چون به صاحبدل رسی گوهر شوی/
مهر پاکان در میان جان نشان/
دل مده الابه مهرسر خوشان»

• نکته ی اول:

یادگیری قلب زندگی است!
چرا؟

زیرا؛همان گونه که قلب و ضربان قلب، باعث حیات انسان است؛یادگیری نیز مایه ی حیات و سرزندگی انسان می باشد!
در فرآیند یادگیری انسان؛جریان اثربخش:
«تغییر؛ تحول؛ توسعه و تعالی»
رخ می دهد، ازهمین باب است که افصح المتکلمین سعدی جاودانه می سراید:
«زندگی زیباست ای زیبا پسند/
زنده اندیشان به زیبایی رسند/
آنقدر زیباست این بی بازگشت/
کز برایش می توان از جان گذشت»

• نکته ی دوم:

سرآغاز سفر زندگانی با«اقرأ»
و سرانجام این سفر دنیوی با «افهم»

در آیین اسلام ما معتقدیم که اولین آیاتی که بر رسول مکرم اسلام حضرت محمد«ص» نازل شد در باب «تربیت علمی» می باشد و اولین گل واژه ای که برلسان حضرت رسول نقش بسته است«اقرأ»
« قدرت خواندن و خوانش» بوده است!
«اقرأ باسم ربک الذی خلق»
همچنین در مذهب تشییع نیز؛ در واپسین لحظه های هجرت از عالم فانی به جهان باقی؛ مهر واژه ی
«افهم»«فهمیدن» جهت تلقین بر زبان
تلقین دهنده جاری می شود!
بنابراین شروع و عروج؛ همچنین آغاز و پرواز بر «خواندن و فهمیدن» تکیه دارد!
به تعبیر حکیم ناصر خسرو قبادیانی:
«بدان خود را که گر خود را بدانی/
زخود هم نیک و هم بد را بدانی/
شناسای وجود خویشتن شو/
پس آنگه سرفراز انجمن شو »

• نکته ی سوم:

در فرایند یادگیری؛تمام عالم هستی را یک «کتاب» بدانیم و ببینیم!

به تعبیر زیبا و مانای فریدون مشیری:
«ای باغ پرطراوت اندیشه های ناب/
پنهان ز برگ برگ تو اعجاز آفتاب/
جان من و تو یک نفس از هم جدا مباد/ ای خوب جاودانه،ای دوست،ای کتاب! »
انسان بیدار و هوشیار؛تمام عالم هستی را یک کتاب می بیند که دارای فصل های متعدد و همچنین سطرهای جذاب و خواندنی می باشد که با یک نگاه تعمقی، تأملی،تبیینی،تفسیری و تحلیلی؛ قابلیت خوانش عالم وجود را می یابد!
به زبانی دیگر تمام ذرات عالم هستی در طول شب و روز با انسان های هوشیار؛ در حال مفاهمه می باشند؛
به همین سبب عارف بزرگ مولانا جاودانه می سراید:
«جمله ی ذرات عالم در نهان/
با تو می گویند روزان و شبان/
ما سمیعیم و بصیریم و هشیم/
با شما نامحرمان ما خاموشیم »

یا اینکه انسان های صاحبدل و اهل دل به واسطه ی گنجایش و افزایش ظرف درون؛ قابلیت «سماع» را می یابند و زمزمه های عناصر هستی را استماع می نمایند! زمزمه هایی که شنیدنش از قوه ی آدم های توسعه نیافته، خارج است!
به تعبیر مانای مولانا:
«چون شما سوی جمادی می روید/
غلغل اجزای عالم نشنوید/
نطق آب و نطق خاک و نطق گل/
هست محسوس حواس اهل دل »

بنابراین انسان می تواند با دو منبع عظیم معرفتی «جان و خرد» اسرار و شگفتی های عالم هستی و سرزمین وجودی خویش را «اکتشاف؛ استخراج؛استنتاج و استنباط…» نماید!
از همین باب است که حکیم ابوالقاسم فردوسی در سرآغاز شاهنامه بیان می کند:
«به نام خداوند جان و خرد/
کزین برتر اندیشه بر نگذرد»
• نکته ی چهارم:

«راز جوان ماندن، در یادگیری است»

از سولون فیلسوف یونانی پرسیدند راز جوانی تو در چیست؟
بیان داشت:
«راز جوانی من در این است که هر روز چیز تازه ای می آموزم!».
از همین نظرگاه می باشد که هنری فورد؛ مؤسس شرکت فورد؛
بیان می نماید:
«هر کسی که آموختن را متوقف کند پیر است؛خواه در ۲۰ سالگی یا ۸۰ سالگی؛ هرکسی که به آموختن ادامه دهد جوان است،مهمترین چیز در زندگی این است که ذهن خود را جوان نگه دارید!».

• نکته ی پنجم :

«یادگیری مادام العمر»

بیل گیتس در همین باب بیان می نماید :
«عشق و علاقه ی زیاد به تداوم در امر یادگیری؛ عامل بسیار مهمی است!
من در دوران کودکی آموختم که بسیار کتاب بخوانم»

در مدیریت ژاپنی فلسفه ای دارند با این عنوان:
«تمام عمر شاگرد بمان»

یعنی اینکه انسان در جریان زندگی دائم در حال آموختن باشد و در تمام عمر«خودآموز» باشد و در کنار سفر رسمی و کسب علم به صورت نظام مند و آکادمیک؛سفر رشد شخصی و شخصیتی را آغاز نماید!
از باب مثال،جان سی مکسول از بزرگان علم مدیریت نوین، بیان می نماید که در کنار سفر رسمی،بالغ بر سه دهه می باشد که سفر رشد شخصی را آغاز نموده و هر روز ایده و مطلب تازه ای را آموخته است.

• نکته ی ششم:

ستون های یادگیری داشته باشیم
«بدانیم برای چه باید بدانیم»

برخی از دانش آموزان در فرایند آموزشی نمی دانندبرای چه در حال فراگیری این مطلب آموزشی هستند و اساسا فلسفه ای برای یادگیری خود ندارند!
مثلا در روابط مثلثاتی در علم ریاضیات؛ با توابع مثلثاتی نظیر:
سینوس؛کسینوس؛تانژانت؛کتانژانت و… آشنا می شویم اما ممکن است کاربرد آن را در دنیای واقعی و به تعبیری فلسفه ی یادگیری آن را ندانیم در حالیکه این مؤلفه ها در طراحی؛معماری؛شهرسازی؛عمران و همچنین حیطه‌های رباتیک و مکانیک و… کاربرد عملیاتی دارند…
حال سؤال اساسی و حیاتی این است که برای چه باید بیاموزیم و یادبگیرم؟

•• یادگیری برای «دانستن»
ما یادمی گیریم که بدانیم؛ چرا؟
زیرا که، اگر بدانیم می توانیم «بمانیم» و راه ماندن در «ساختن»
نیز هست! پیتر دراکر از بزرگان علم مدیریت بیان می کند:
«اگر می خواهیم بمانیم؛باید بسازیم»

•• یادگیری برای «توانستن»
انسان می داند برای آن که بتواند!
انسان هایی که قدرت دانایی بالاتری دارند قدرت توانشی آنان افزایشی خواهد بود؛از همین منظر حکیم ابوالقاسم فردوسی جاودانه می سراید:
«فرستاده گفت آن که دانا بود/
همانا بزرگ و توانا بود»

•• یادگیری برای «بکاربستن»
بعد از دانستن و توانستن باید یک فضا و میدانی جهت بکار بستن تعریف کنیم از باب مثال در سیستم های آموزشی کشور انگلستان و فرانسه، دانش آموزان از سنین ۱۴ الی ۱۵ سالگی تا ۱۹ سالگی، یک مهارت می آموزند و از بعد حرفه ای تربیت می شوند!
در کشور های ژاپن و سنگاپور که جزو آموزش و پرورش های پیشرفته ی جهان است،شاگردان تا پایان مقطع ابتدایی؛یک فن و مهارت را می آموزند! در حقیقت در این نظام های آموزشی؛به تعبیری «جانمایی شغلی»
به زیبایی صورت پذیرفته است و آموزش های شغلی دقیقا متناسب با نیازها و فرصت های شغلی می باشد..
جانمایی شغلی و اشتغال پایدار؛ باعث می شود که سطح «تاب آوری اجتماعی،امید اجتماعی و خوشبینی و خودکارآمدی اجتماعی»
افزایس یابد!

•• یادگیری برای «خواستن»

خواستن های ما ریشه در دانستن های ما دارد،هراندازه که سطح دانشی و دانایی انسان والاتر باشد، سطح
خواستن های وی نیز ارتقاء می یابد!
در مبحث خواستن،مؤلفه ی اساسی آن است که ابتدا بدانیم چه می خواهیم و سپس بدانیم که چه نمی خواهیم؛چرا که خواستن های ما در رشد شخصیتی ما نقش بسزایی دارند از همین باب است که عارف بزرگ مولانا مانا می سراید:
«گر در هوس لقمه ی نانی،نانی/
گر در طلب گوهرکانی کانی/
من فاش کنم حقیقت مطلب را/
هر چیز که در جستن آنی،آنی »

و در گام بعدی«شوق خواستن» داشته باشیم،به تعبیر زیبای لسان الغیب حافظ:
«در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن/شرط اول قدم آن است که مجنون باشی»
بنابراین انسان باید با تمام وجود و حضورش، خواسته ی نیک و مثبتش را بخواهد و دنبال نماید و به قولی «اهل طلب» باشد تا به کام دل برسد!
«دست از طلب ندارم تا کام من برآید/
یا تن رسد به جانان یا جان زتن برآید»
«لسان الغیب حافظ»

••یادگیری برای برخاستن:
یک جمله ی معروف در اصطلاح عامه است با این عنوان:
«خواستن؛توانستن است!»
پس چرا برخی ها می خواهند اما نمی توانند؟
چونکه؛ در فرایند خواستن و توانستن، مؤلفه ی «برخاستن» حلقه ی مفقوده است..
بنابراین خواستن،سرآغاز توانستن است!

•• یادگیری برای «زیستن»
در سفر زندگانی،فرم های گوناگونی جهت زیستن وجود دارد!
برخی از انسان ها، نگاه تک زیستی را انتخاب می نمایند؛برخی از انسان ها،
همزیستی را انتخاب می کنند اما بهترین ها بهزیستی را…
به تعبیر شاعر:
« آری،آری زندگی زیباست/
زندگی،آتشگهی دیرنده پابرجاست/گر بیفروزیش رقص شعله اش در هر کران پیداست/ورنه خاموش است و خاموشی گناه ماست»

نکته ی هفتم:

در جریان یادگیری؛نظریه ها را بخوانیم و بدانیم!

نظریه های یادگیری نقش بسزایی در توسعه و تعالی انسان دارند، چرا که پشت هر عملی،نظری هست!
انسان به طور کلی دارای دو ساحت نظر و عمل می باشد..
برای آنکه صاحب نظر و نظریه پرداز شود ابتدا باید نظریه خوان و نظریه دان شود و سپس نظریه آزما و در پرتو آن نظریه پرداز گردد!
در فرایند یادگیری،باید نظریه های نوین یادگیری همچون نظریه های نظریه پردازان شناخت گرا؛رفتار گرا؛نظریه پردازان اجتماعی و… را فرا بگیریم،زیرا که در رشد شخصی و شخصیتی ما تأثیر گذار هستند…
به تعبیر افصح المتکلمین سعدی:
«ما گدایان خیل سلطانیم/
شهر بند هوای جانانیم/
هر گلی نو که در جهان آید/
ما به عشقش هزار دستانیم»

  • منبع خبر : نصیر بوشهر