«بسم الله الرحمن الرحیم هست کلید در گنج حکیم» +«این قافله ی عمر عجب می گذرد/دریاب دمی که با طرب می گذرد» «حکیم عمرخیام نیشابوری» •«برای موفقیت در سفر زندگانی؛باید حال دل و جانت خوب باشد….!!» +«چشم دل باز کن که جان بینی/آنچه نادیدنی است آن بینی/گر به اقلیم عشق روی آری/همه آفاق گل ستان […]

«بسم الله الرحمن الرحیم
هست کلید در گنج حکیم»

+«این قافله ی عمر عجب می گذرد/دریاب دمی که با طرب می گذرد»
«حکیم عمرخیام نیشابوری»

•«برای موفقیت در سفر زندگانی؛باید حال دل و جانت خوب باشد….!!»

+«چشم دل باز کن که جان بینی/آنچه نادیدنی است آن بینی/گر به اقلیم عشق روی آری/همه آفاق گل ستان بینی»
«هاتف اصفهانی»

••مقدمه:
«بهار جان و بهار جهان»

+«العبد یدبر و الله یقدر…»
«انسان ها تدبیر می کنند تا اینکه خداوند تقدیر نماید…»

+ «ان الله لایغیرما بقوم حتی یغیرو ما بانفسهم…
همانا خداوند؛حال و سرنوشت هیچ قوم و ملتی را تغییر نمی دهد تا آنکه آنان حال خود را تغییر دهند…»
«سوره رعد–آیه ی ۱۱»

+در آغاز سال و بهار نو؛ما دعای تحویل سال را خوانش می نماییم؛
خیلی از مواقع سال ما تحویل می شود اما حال ما خیر…!
بنابراین در کنار تحویل سال؛
«تحویل حال» را هم باید داشته باشیم…!

+تحویل حال یعنی:
حرکت ازسوء حال به «حسن حال» و همچنین حرکت از حسن حال به
«احسن الحال»…

+سؤال اساسی و حیاتی که در سفر زندگانی باید از خودمان پرسش نماییم :

— حال انسان؛ چه هنگامه ای تغییر می یابدتا اینکه انسان به «حسن حال و احسن الحال» دست یابد؟

••نظرگاه اول:

حال انسان هنگامی تحول می یابد که:
— انسان «مقلب» باشد…
— انسان «مدبر» باشد…
— انسان «محول» باشد…
–انسان «مبشر» باشد…

«یا مقلب القلوب و الابصار…
یا مدبر اللیل و النهار…
یا محول الحول والاحوال…
حول حالنا الی احسن الحال…»

بنابراین قبل از اینکه بهار جهان را به نظاره بنشینم و جشن بگیریم باید ابتدا «بهار جان» را به نظاره بنشینم و دریابیم…!

زیرا؛بهار در ما و با ما آغاز می شود…
از همین نظرگاه است که عارف بزرگ مولانا مانا می سراید:
«ای نسخه ی نامه ی الهی که تویی/وی آینه ی جمال شاهی که تویی/بیرون ز تو نیست هرچه در عالم هست/
در خود بطلب هرآنچه خواهی که تویی»

بهار؛ زمانی اتفاق می افتد که قلب ما؛ اندیشه ما؛ ادراک ما؛احساس ما؛ چشم ما؛ زبان ما؛ کردار ماو…
دچار تحول شود تا اینکه هم زیبا ببینیم و هم زیبا بین شویم و به یک معنا؛ اهل تماشا…!
به تعبیر فاخر افصح المتکلمین سعدی:
«روز بهار است خیز تا به تماشا رویم/ تکیه بر ایام نیست تا دگر آید بهار»
——————————
یا به تعبیر فخیم لسان الغیب حافظ:
«دیدن روی تو را دیده ی جان بین باید/ وین کجا مرتبه ی چشم جهان بین من است»

••نظرگاه دوم:

همه این مهم؛ در هنگامه ای رخ می نمایاند که انسان «مربی و معلم» خویشتن باشد …

چرا که شهریار خرد و ادب حضرت علی علیه السلام در تعببری جاودانه فرمود:
«آن کس که معلم و مربی خویشتن است به احترام سزاوار تر است از کسی که معلم و مربی مردم است».

بنابراین:
«علیکم انفسکم… خویشتن را بپایید؛
مراقب خود باشید! » «مائده–۱۰۵».
«بازگشت به خویشتن»

••نظرگاه سوم:

حال خوب حاصل دانش؛ بینش و کنش خوب است…!
شهریار خرد و ادب حضرت علی علیه السلام؛علم را قدرت و سلطان می داند؛از همین نظرگاه مانا می فرماید:
«علم؛قدرت است…
علم؛سلطنت است…
هر کس آن را بیابد با آن یورش برد
و هر کس آن را از دست دهد بر او یورش برند…!»

در سیستم های پیشرفته و توسعه یافته ی آموزش و پرورش جهانی نیز بر روی:

+تولید دانش ومحتوا
+تسهیم دانش
+تثبیت و ذخیره ی دانش
+توسعه ی دانش
و…
بسیار اهتمام و التزام دارند و این جریان سازی شناختی را با «کتاب»
آغاز نموده اند از باب مثال:

•ایسلند:
+در کشور ایسلند؛ یکی از دلایل شادمانی مردم را فرهنگ مطالعه و کتاب خوانی می دانند…
+در این کشور حدود ۱۰ درصد از مردم در طول عمر خود دستکم یکبار کتاب نوشته اند…

کتاب نوشتن به مردم ایسلند حس خوبی می دهد و خودشان هم اذعان دارند که این کار آن ها را شاد می کند؛به همین علت به چاپ و نشر کتاب اهمیت زیادی می دهند…
برای ۱۰سال پیاپی؛ایسلند آرام ترین و امن ترین کشور جهان محسوب می شود؛چرا که در کنار همه ی مؤلفه های موفقیت و توسعه؛
نظام دانشی و شناختی شان
را ارتقاء داده اند…!

•فنلاند:

+مردم فنلاند بسیار اهل کتاب و مطالعه هستند…
+مردم این کشور حتی در پمپ بنزین هم کتاب خانه های خصوصی دارند…
+آن ها شادی و خوشبختی را در صفحه های گوشی موبایل جستجو نمی کنند بلکه شادی را علاوه بر کتاب های نویسندگان؛ در کتاب طبیعت و در دل طبیعت جستجو می نمایند…!
چرا که خوانش اسرار و رموز طبیعت و همچنین خواندن سطر سطر و فصل فصل کتاب هستی به انسان؛ احساس معنا می دهد و از گم شدگی،تنهایی و احساس رها شدگی می رهاند…
از همین منظر است که فریدون مشیری در تعبیری جاودانه در باب کتاب هستی؛ می سراید:
«ای باغ پر طراوت اندیشه های ناب/پنهان ز برگ برگ تو اعجاز آفتاب/جان من و تو یک نفس از هم جدا مباد/ای خوب جاودانه،ای دوست،ای کتاب »

• نروژ:
+در سال ۲۰۱۴ جزو ثروتمند ترین کشور های جهان شناخته شد…
در سال ۲۰۱۲ از جمله کشور هایی بوده است که راضی ترین شهروندان دنیا را داشته است…

+نروژی ها بسیار اهل مطالعه هستند؛اگر کتابی در نروژ تألیف شود، دولت هزار نسخه از آن را می خرد و به کتابخانه ها هدیه می دهد…
خیلی ها بر این باورند که مردم نروژ؛شادترین و راضی ترین مردمان جهان هستند…

•ژاپن:
+مردم ژاپن دارای سرانه ی مطالعه ی بالایی در سطح جهانی هستند…
تا پانزده سال پیش،
سرانه ی مطالعه ی چندان بالایی نداشتند اما با دو راهبرد و استراتژی، سرانه ی مطالعه را ارتقاء دادند:
–در مدارس شان
«ساعت مطالعه» تعریف نمودند و هر شاگرد ژاپنی در طول کلاس روزانه باید یک ساعت مطالعه ی کتب غیر درسی داشته باشد…!

–همچنین قبل از وارد شدن به مدرسه و سیستم آموزشی؛دو ساعت
مطالعه ی صبح گاهی خواهند داشت…!

+از باب مثال برای خرید اثر جدید هاروکی موراکامی نویسنده ی ژاپنی که در تیراژ یک میلیون نسخه چاپ شده بود، مردم ژاپن در صف های طولانی در شب هنگام؛ به انتظار خرید کتاب ایستاده بودند…!

•• نکته ی قابل تأمل و تعمق:

در فرهنگ و آیین ایرانی؛ مردم در لحظه ی سال تحویل و آغاز سال نو؛ در کنار سفره ی هفت سین می نشینند؛این در حالی است که علاوه بر سین های هفت گانه؛هماره سفره ی هفت سین ایرانی مزین و منور به زینت «کتاب» می باشد…!
این کتاب؛یا منشور زندگانی «قرآن حکیم» است و یا اینکه دیوان حافظ؛ مثنوی معنوی مولانا؛دیوان حکیم فردوسی و…
حال آنکه وجود کتاب در سرآغاز بهار نو؛ دارای پیام و پیام های بسیار والایی می باشد…!
+یکی از پیام های حیات بخش و اثربخش، آن است که انقلاب در قلب ها و چشم ها در پرتو خوانش
کتاب صورت می پذیرد…!
«یا مقلب القلوب و الابصار…»
حضرت علی علیه السلام در تعبیری فخیم بیان می نماید:
«القلب مصحف البصر…»
«قلب آدمی؛دفتر دیده است»
و این نشانگر آن است که ارتباط معنایی بسیار بالایی بین چشم و قلب می باشد…
از همین نظرگاه است که بابا طاهر مانا می سراید:
«ز دست دیده و دل هر دو فریاد/ که هر چه دیده بیند دل کند یاد/بسازم خنجری نیشش ز فولاد/زنم بر دیده تا دل گردد آزاد »

+مطلب مهم دیگر این که؛ فرهنگ کتاب خوانی به ارتقاء سطح نگرشی و بینشی انسان؛ مدد می رساند…!

چرا که انسان به صورت کلی دارای دو ساحت می باشد؛یکی ساحت درون و دیگری ساحت بیرون…
یکی ساحت نظر و دیگری ساحت عمل…
بنابراین اگر می خواهیم عمل ما بزرگ باشد قبل از آن باید داری نظر بزرگ باشیم یا به تعبیر دیگر بلند نظر و با بردنگاه رفیع و منیع باشیم…
زیرا که پشت هر عملی؛
نظری می باشد…!
از همین منظر است که سقراط حکیم زیبا می فرماید:
«بینش درست به عملکرد درست می انجامد…!»
یا اینکه:
«نظر درست به عمل درست می انجامد…!»

سعدی سخن نیز در همین باب جاودانه می سراید:
«ما گدایان خیل سلطانیم/
شهر بند هوای جانانیم/
هر گلی نو که در جهان آید/
ما به عشقش هزار دستانیم/
تو به سیمای شخص می نگری/
ما در آثار صنع حیرانیم/
تنگ چشمان نظر به میوه کنند/
ما تماشاگران بستانیم »

«یا مدبر اللیل و النهار…»

روزان و شبان خود را چگونه تدبیر می نماییم!؟…

+دیگر آن که؛ تحول آدمی و تحویل حال انسان؛ ارتباط معنایی و تنگاتنگی با سرانه ی مطالعه و سطح کتاب خوانی افراد اجتماع دارد…!
«یا محول الحول والاحوال…»
چرا که دانش باعث ارتقاء :
«نظام داده ها؛ نظام پردازش ها و نظام ثمره ها» در آدمی می شود و در یک کلام:
ذخیره ی دانشی به قدرت توانشی انسان؛ کمک شایانی می نماید…
به تعبیر حکیم ابوالقاسم فردوسی:
«فرستاده گفت آنکه دانا بود/
همانا بزرگ و توانا بود»

رسول مکرم اسلام در تعبیری فاخر و فخیم می فرماید:
« ساعتی که دانشور بر بستر خویش تکیه زده است و در دانش خویس می اندیشد از هفتاد سال عبادت نیایشگر برتر است…»

  • منبع خبر : نصیر بوشهر