کشتار راه بوشهر – ساحلی – دیر همچنان قربانی می گیرد پروژه بزرگراه بوشهر – ساحلی – دیر در سال ۸۹ توسط وزارت نفت برای پشتیبانی از بزرگراه سیراف ، در کریدور قرار گرفتن پارس شمالی و نزدیکی به مرکز استان و کاهش بار ترافیکی از جاده فعلی ساحلی بوشهر – دیر شروع گردید این […]

کشتار راه بوشهر – ساحلی – دیر همچنان قربانی می گیرد

پروژه بزرگراه بوشهر – ساحلی – دیر در سال ۸۹ توسط وزارت نفت برای پشتیبانی از بزرگراه سیراف ، در کریدور قرار گرفتن پارس شمالی و نزدیکی به مرکز استان و کاهش بار ترافیکی از جاده فعلی ساحلی بوشهر – دیر شروع گردید این پروژه که دارای ۱۴ قطعه بود بعد از مراحل اولیه تراشه ، خاک برداری ، خاک ریزی زیر سازی ، و بیس ریزی و ساخت ابنیه ها طول مسیر اجرایی و وارد فاز عملیاتی شد که متاسفانه با شروع و فشار تحریمها مانند سایر پروژه های کلان در سال نود یک پروژه بطور کامل متوقف گردید البته پیشرفت فیزیکی پروژه در اکثر قطعه ها خوب پیش رفت فقط دو قطعه صعب العبور در مرحله تراشه باقی ماند و به اتمام نرسیدن این پروژه بار ترافیکی بر جاده موجود تشدید نمود راه فعلی که حاصل مطالعه مشاوره دهه پنجاه بود و براساس شاخص های تعریف شده آن زمان مطالعه و اجرایی گردید بود به هیچ عنوان جوابگوی ازدیاد وسایط نقلیه چندین برابری حال که با توسعه و پیشرفت مناطق ساحلی همجوار این مسیر همراه شده بود نبود که نتیجه جزء افزایش تصادفات جاده ای و از دست رفتن جان انسان ها در پی نداشت جاده موجود ساحلی که برای سال های دهه شصت و هفتاد پیش بینی شده بود با پیشرفت توسعه اقتصادی بنادر ساحلی و همچین فعال شدن مسیر شهرستان های جنوبی استان به مرکز استان توان و کشش این حجم ترافیک وسایط نقلیه سبک و سنگین نداشت و ندارد و آمار تصادفات روز به روز افزایش می یافت که اگر آمار این سال ها دقیق اعلام شود بسیار تکان دهنده و وحشتناک خواهد بود. ولی هیچ فریاد رسی نیست از همان سال های ۹۲ و ابتدای تعطیلی پروژه بزرگراه فعالین عرصه رسانه و اجتماعی شهرستان و استان به میدان آمده و هشدار های لازم نسبت عواقب و تعطیلی این پروژه و بی توجهی به تعریض و اصلاح مسیر کنونی به گوش مسوولین رساندند که بعد از اصرار اصحاب رسانه و فشار افکار عمومی

 

دو قطعه ۱۳ و ۱۴ شمالی از بوشهر تا چاه تلخ تکمیل به مرحله بهره برداری رسید و تعریض مسیر فعلی تا دلوار نیز انجام شد همه این ها در دولت قبل و در شرایط سخت تحریمی و اعتباری صورت پذیرفت که متاسفانه اگر نگاه تبعیض امیز مدیریتی به این پروژه نبود باید شاهد پیشرفت بیشتری می بودیم
که اکنون وقت آن است که ادامه و تکمیل این پروژه بایستی با جدیت و اهتمام بیشتری دنبال شود که متاسفانه تاکنون شاهد آن نیستیم و مدیران انقلابی این دولت از طرح کوچکترین نقد در این حوزه سخت براشفته می شوند و ما را به مدیران قبل حواله می‌دهند که نمونه بارز آن برخورد و جواب جناب استاندار در هفته دولت دولت با تعدادی از فعالین اجتماعی که خواهان تسریع در شروع پروژه یا تعریض و اصلاح مسیر کنونی برای جلوگیری از کشتار و از دست رفتن جان انسان های بیشتری بودند که با عصانیت جناب استاندار روبرو شدند و دولت قبل را به کم کاری در این بخش متهم کردند
چند سوال اساسی اینجا وجود دارد هر چند که تاخیر و نگاه تبعیض بعضی مدیران قبلی نسبت به این پروژه مهم که نسبت به همه پروژه های جاده ای برون شهری استان دارای اولویت بیشتری بود غیر قابل توجیه و پذیرفته نیست ولی حجم کار انجام شده توسط آن دولت و تکمیل و بهره برداری دو قطعه در تنگنای شدید مالی بودجه ای که تا حدودی توانست از تصادفات شمال بخش بکاهد جای تشکر قدردانی دارد
حال چرا مدیران به اصطلاح جهادی دولت انقلابی اراده و اهتمامی از خود حداقل برای تکمیل تعریض جاده موجود از خود نشان نمی دهند جای بسی تعجب است مدیریت جهادی که دوستان مداوم شعار آن سر می دهند چیست آیا بجای آستین همت بالا زدن و وارد میدان عمل شدن حواله به مدیران قبلی است
جناب بخشدار – فرماندار – معاونت عمرانی استاندار – استاندار و نماینده مردم ‌ و سایر مدیران متولی مرتبط با این پروژه چقدر باید کشته شوند تا شما برای تکمیل پروژه و یا تعریض آن قانع شوید و اقدام کنید
شما را به شاخص های علمی فنی تعریف شده برای اولویت بندی پروژه ها ارجاع میدهیم اگر این پروژه در مقایسه با سایر پروژ ها جاده ای استان با هر شاخص متری که تعریف مشخص شده دارای اولویت اول نبود اصلا نیازی نیست کاری کنید ولی اگر همه اولویت ها دارا بود و اقدامی بایستی صورت می گرفت و تا حالا انجام نشده چه کسی باید جوابگوی از دست رفتن این همه جان مردم باشد