عبدالرحیم کارگر
جناب رویین خوش آمدید… ۰۱ آذر ۱۴۰۲
عبدالرحیم کارگر

جناب رویین خوش آمدید…

جناب رویین خوش آمدید… (برای حر مهاجر) عبدالرحیم کارگر بیگناهی کم گناهی نیست در دیوان عشق یوسف از دامان پاک خود به زندان میرود!! صائب تبریزی حر عزیز !!دوست گرانسنگ من !! که آزادگی برازنده ی نام توست؛ با شنیدن آزادیت هم خوشحال شدم و هم غمگین . خوشحال که از حبس بیرون آمده ای […]

برای مریم باشی،گردآفرید شاهنامه/ در حاشیه ی شب شعر دلوار ۱۲ خرداد ۱۴۰۲
عبدالرحیم کارگر

برای مریم باشی،گردآفرید شاهنامه/ در حاشیه ی شب شعر دلوار

عبدالرحیم کارگر: *هر آن کس که شهنامه خوانی کند* *اگر زن بود پهلوانی کند* . حرف از شاهنامه است و نقالی، و شب شعر دلوار. مجری نام باشی را صدا می زند ،دختری نوجوان از وسط راهرو با صدای شاهنامه ای خود با این بیت سالن را می ترکاند. *به نام خداوند جان و خرد* […]

کُنار آغا / یک توتم یا باور مقدس و یا یک دوستداری طبیعت ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۲
عبدالرحیم کارگر

کُنار آغا / یک توتم یا باور مقدس و یا یک دوستداری طبیعت

نصیربوشهرآنلاین – عبدالرحیم کارگر:   در زادگاه من بوالخیر تنگستان امامزاده و قبرستانی که آنرا آغ میردیون می خوانند در کنار خود درخت کُنار کهنسالی را جای داده است که سال ها با کنارهای به اصطلاح غولی خود بچه ها را مشغول می داشت. این کنار اکنون پیر و فرتوت باز به امامزاده تکیه داده […]

آنچه که بر ما می رود…… ۲۰ فروردین ۱۴۰۲
عبدالرحیم کارگر

آنچه که بر ما می رود……

نصیربوشهرآنلاین – عبدالرحیم کارگر: با این حکایت زیبا از شیخ اجل آغاز می کنم . پادشاهی را شنیدم بکشتن اسیری اشارت کرد بیچاره در آن حالت[۱] نومیدی ملک را دشنام دادن گرفت و سقط گفتن که گفته‌اند هرکه دست از جان بشوید هر چه در دل دارد بگوید وقت ضرورت چو نماند گریز دست بگیرد […]

دو صد گفته چون نیم کردار نیست(حکایت بزرگراه بوشهر ،دیر و سفر رییسی به این استان ) ۲۵ بهمن ۱۴۰۱
عبدالرحیم کارگر

دو صد گفته چون نیم کردار نیست(حکایت بزرگراه بوشهر ،دیر و سفر رییسی به این استان )

نصیربوشهرآنلاین – عبدالرحیم کارگر: جناب استاندار بوشهر در دهه ی فجر به بندر عامری تنگستان می آید و با سوال از فرد میانسالی نظام پهلوی را با جمهوری اسلامی به مقایسه می نشیند . حال با تمسک به همین قیاس بنده هم از رییس جمهور و استاندار سوالاتی را می پرسم . در کدام کشور […]

(داستانک) زندگی در کویت ،مرگ در خرده گر ۱۶ تیر ۱۴۰۱
عبدالرحیم کارگر

(داستانک) زندگی در کویت ،مرگ در خرده گر

نصیربوشهر – عبدالرحیم کارگر:   روزگاران، در پیچ و‌خم بهارانِ عمر و‌ بارشهای سهمگینِ  بارانِ زندگی و‌امواج پر تلاطم دریای معیشت  سرنوشت  هر مرد بندر را چون مهری بر پیشانی اش  حک می کرد . ضرب المثلی میان مردم بندر رواج داشت با این مضمون که هر کس روزگار بیشتر بر وفق مرادش بود  می […]

مسوولین محترم تنگستان! زمین های محدود بندر بوالخیر را دریابید..(زمین خواری در بوالخیر) ۱۴ تیر ۱۴۰۱
عبدالرحیم کارگر

مسوولین محترم تنگستان! زمین های محدود بندر بوالخیر را دریابید..(زمین خواری در بوالخیر)

  نصیربوشهر – عبدالرحیم کارگر ،مطالبه گر اجتماعی از بندر بوالخیر:   متاسفانه زمین خواری و‌فساد  از شهرها به روستاها کشیده شده است .چند سالیست بندر بوالخیر و‌ کلا خطه ی ساحلی زمین مسکونی  قیمت جهشی قابل ملاحظه ای داشته است .بندر بوالخیر که باریکه ای با طول وعرض  تقریبی ۱۵۰۰متر می باشد شدیدا از […]

یک بانوی ایرانی شهردار فرانکفورت(افتخار یا تاسف) ۲۵ فروردین ۱۴۰۱
عبدالرحیم کارگر

یک بانوی ایرانی شهردار فرانکفورت(افتخار یا تاسف)

نصیربوشهر – عبدالرحیم کارگر:   بعد از مدت ها دوری اختیاری از سیاست به خاطر حفظ سلامت روانی ام اتفاقی پای صحبت برندامه ی به “عبارت دیگر”با محوریت عنایت فانی در بی بی سی  نشستم . فرد روبروی عنایت  فانی بانویی تحصیلکرده ی ایرانی به نام خانم اسکندری و‌روان پزشک بود که از سال ۸۰میلادی […]

تورم از آسمان اقتصاد ایران می بارد ۲۳ فروردین ۱۴۰۱
عبدالرحیم کارگر

تورم از آسمان اقتصاد ایران می بارد

نصیربوشهر – عبدالرحیم کارگر: ای انقلابیون ،ای ائمه ی جمعه ‌و جماعات ،ای به اصطلاح  دلسوزان نظام و ای کسانی که  آسمان ریسمان می بافتید،از کاهی کوهی می ساختید تا بگویید دولت روحانی نالایق و ناکارامد است .به خدا کمر مردم به خصوص مستضعفانی که تا دیروز شعارشان می دادید و‌کارمند جماعت زیر چرخ دنده […]

داستان دریانوردان تنگسیر(قسمت بیست و یکم) ۲۳ بهمن ۱۴۰۰
عبدالرحیم کارگر

داستان دریانوردان تنگسیر(قسمت بیست و یکم)

  نصیربوشهر – عبدالرحیم کارگر:   اقتباسی از حوادث و داستان های واقعی دریانوردی   ( پایان هجر پدر و‌پسر)   با امدن زن به زندگی کریشنا زنگار غم هم ارام ارام از جسم وجانش زدوده گشت و  افسردگی او بر طرف گردید و یک خلا اساسی تا حدی در زندگیش پر شد واین ازدواج […]