محمدرضا شفیعی کدکنی▪️یکی از ظریفترین نکاتی که دربارهٔ مسئلهٔ شطح به آن توجه نشده این است که بیشترین نمونههای درخشانِ شطح در ادبیاتِ عرفانیِ اسلامی دارای ساختار انشایی است و نه خبری. شاید همین داشتن ساختار انشایی سبب شده است که تحمّلپذیر شود و اگر ساختار خبری میداشت مایهٔ دردسر میشد هم از آن گونه […]
محمدرضا شفیعی کدکنی▪️یکی از ظریفترین نکاتی که دربارهٔ مسئلهٔ شطح به آن توجه نشده این است که بیشترین نمونههای درخشانِ شطح در ادبیاتِ عرفانیِ اسلامی دارای ساختار انشایی است و نه خبری. شاید همین داشتن ساختار انشایی سبب شده است که تحمّلپذیر شود و اگر ساختار خبری میداشت مایهٔ دردسر میشد هم از آن گونه که «انا الحق» حلّاج با داشتن ساختار خبری مایهٔ آنهمه آشوبها شد ولی «سبحانی ما اعظمَ شأنیِ» بایزید چون ساختار انشایی داشت به آرامی تحمّل شد و هیچ کس به آن اعتراض نکرد.
برای آنکه تمایز بیان انشایی و خبری را در تحمّلپذیریِ شطحها و شطحوارهها احساس کنید تنها به دو نمونهٔ بسیار مشهور و مخاطرهآمیز شطحوارههایِ حافظ از این چشمانداز اشاره میکنم و این بحث را به فرصتی دیگر وا میگذارم. در اسنادی که از زندگینامهٔ حافظ به جای مانده، سرگذشت دوبیت افسانهساز شده است، یکی این بیت:
گر مسلمانی از این است که حافظ دارد
وای اگر از پیِ امروز بود فردایی!
و دیگری این بیت:
پیر ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت
آفرین بر نظرِ پاکِ خطاپوشش باد!
برای حل مشکل فکری حاصل از بیت نخست، داستانی ساختهاند که یکی از عارفان معاصر حافظ به خواجهٔ شیراز پیشنهاد کرد که بیتی قبل از آن وارد غزل خویش کند:
این حدیثم چه خوش آمد که سحرگه میگفت
بر در میکدهای با دف و نی ترسایی:
گر مسلمانی از این است…
که «نقلِ کُفر» باشد و نه «خلقِ کفر». در مورد بیت دوم شارحان به تکلّفهای بسیار پرداختهاند، چندان که اگر کسی تمام آراء شارحان قدیم و جدید را، درین باره، گردآوری کند، خود میتواند مقالهای یا رسالهای مستقل شود.
غرضِ ما یادآوری این نکته بود که ساختار انشایی شطحْ آن را تحمّلپذیرتر میکند. شاید اگر خبری بود دردسرهای بسیاری برای او میآفرید تا آنجا که کاتبان ناگزیر به حذفِ این ابیات از نسخههای دیوان شاعر شوند. هم زیبایی ابیات در گروِ ساختارِ انشایی شعرهاست و هم تحمّلپذیری آنها.
- نویسنده : محمدرضا شفیعی کدکنی
- منبع خبر : این کیمیای هستی
Saturday, 12 July , 2025