هنگامی که مقدرات بندر لاور در دستان حسن زارسین صفر قرار گرفت، جنگ جهانی اول نیز آغاز شد و نیمه جنوبی کشورمان توسط سپاه مستعمراتی کمپانی هند شرقی انگلیس معروف به سیپوی به اشغال درآمد. بندر بوشهر مبدأ ورود سیپوها بود. حضور آن‌ها در بوشهر و لنگرگاه آن، تجارت آن شهر را مختل کرد و […]

هنگامی که مقدرات بندر لاور در دستان حسن زارسین صفر قرار گرفت، جنگ جهانی اول نیز آغاز شد و نیمه جنوبی کشورمان توسط سپاه مستعمراتی کمپانی هند شرقی انگلیس معروف به سیپوی به اشغال درآمد. بندر بوشهر مبدأ ورود سیپوها بود. حضور آن‌ها در بوشهر و لنگرگاه آن، تجارت آن شهر را مختل کرد و ورود کالا را غیرممکن ساخت. تجار برای تخلیه کالاهای خود به بندر لاور روی آوردند. مدت کوتاهی بعد، بنادر کوچک تنگستان نیز تعطیل شدند، زیرا تنگستانی ها به کمک مردم بوشهر به پا خاسته و این باعث شد تا دسته‌هایی از سپاهیان هندی به این بنادر نیز وارد شده و امور تجاری آنها را مختل نمایند. به همین دلیل لاور در شرایط بی سابقه‌ای قرار گرفت و با کاردانی بزرگان بندر از جمله حسن زارسین صفر آغوش خود را بر روی تمام فعالان تجاری گشود. از طرف دیگر راه بوشهر-برازجان به شیراز نیز توسط قشقایی‌ها مسدود شد و این موضوع بر رونق راه دشتی به فراشبند و فیروزآباد افزود. همه این عوامل باعث شد تا بندر لاور وارد دوره‌ای سریع از رونق اقتصادی و شکوفایی شود. آوازه ثروتی که هر روز در لاور رد و بدل می‌شد تا دوردست‌ها رفت و تجاری از نقاط مختلف را بدانجا کشاند. بدین ترتیب لاور یکباره پذیرای گروه‌های مختلفی از نقاط و دور و نزدیک شد. در میان تازه‌واردان به لاور، می‌شد تاجرانی را دید که از شهرهای استان فارس مثل کازرون و فراشبند و فیروزآباد برای انجام امور حرفه‌ای خود به لاور آمده بودند. معروفتر از همه تاجران، یکی حسین فراشبندی بود و دیگری حسن شمالی کازرونی. در لاور برای پذیرایی از این افراد یک سالن پذیرایی سنتی توسط علی بن یحیی افتتاح شد. این سالن علاوه بر پذیرایی، چند اتاق هم داشت که برای بیتوته و استراحت مسافران اجاره می‌داد. (مکان این مسافرخانه بعدها به مرکز بهداشت تعلق گرفت.) همزمان گروه‌هایی از اصناف اقتصادی مانند آهنگرها و کوزه‌گرها نیز این بندر را مکان مناسبی برای عرضه فعالیت‌های اقتصادی خود یافته بودند. آن‌ها نیز در گوشه‌ای از بندر مأوا گزیده و مشغول به کار شدند.
بررسی اسناد بازمانده از آن روزگار نشان می‌دهد که کارگران دشتی ساکن بوشهر در اثر بروز حوادث ناشی از ورود سپاهیان استعماری به این شهر، ناچار به ترک این بندر و بازگشت به آبادی‌های خود شدند. با رونق لاور آن‌ها نیز گروه‌گروه به این شهر وارد شدند. برخی از آنان در این سفر، خانواده خود را نیز به همراه داشتند. محل سکونت گروه‌های کارگری در لاور، بخشی از ساحل دریا به نام «مره» بود. قحطی و ملخ‌خوارگی گسترده‌ای که در این ایام در آبادی‌های داخلی دشتی به وجود آمد بر شدت مهاجرت به لاور افزود.
این تحولات دوره‌ای بی‌سابقه از رفاه عمومی را در لاور رقم زد. ثروت زیادی در لاور انباشته شد و جمعیت شهر افزایش یافت، تا جایی که رمی وادالا، نایب‌کنسول فرانسه در بوشهر جمعیت لاور در این دوران را بالغ بر 700 نفر برآورد کرده است. انباشت ثروتی انبوه در لاور، چشم طمع بسیاری را بدان سوی کشاند. این افراد ممکن بود مأموران دولتی شاغل در این بندر، حکام آبادی‌های همسایه یا یاغیانی باشند که هر از گاهی در روستاهای دشتی تاخت‌وتاز می‌کردند …

ادامه دارد…

با من بمان…
مهدی حاج‌حسین محمودی
.

  • نویسنده : مهدی حاج حسین محمودی نصیر بوشهر