قسمت سوم بندر لاور ساحلی در گذر زمان چگونگی پیدایش و شکل گیری لاور ساحلی تقدیم به پسر عمه ام محمود خدری. سالهاست که از لاور دورم. اما با یادش زندهام و به نامش نفس میکشم. صبحگاهم را به یاد لاور آغاز میکنم و شبها با خیالش چشم بر هم مینهم. وقتی به آن دیار […]
قسمت سوم
بندر لاور ساحلی در گذر زمان
چگونگی پیدایش و شکل گیری لاور ساحلی
تقدیم به پسر عمه ام محمود خدری.
سالهاست که از لاور دورم. اما با یادش زندهام و به نامش نفس میکشم. صبحگاهم را به یاد لاور آغاز میکنم و شبها با خیالش چشم بر هم مینهم. وقتی به آن دیار رؤیایی میاندیشم هزاران سوال در ذهنم نقش میبندد: نخستین بنیانگذاران لاور چه کسانی بودند؟ آنها از چه قوم و قبیلهای بودند؟ چرا این نقطه را برای سکونت برگزیدند؟ به چه زبانی سخن میگفتند؟ چرا دیار خود را لاور نامیدند؟ وقتی که غرق در خیالش میشوم شکی ندارم که آنجا زندگی به نرخ خون است و لاور همیشه سرزمین سختکوشان و زحمتکشان بوده است. اینجاست که از خود میپرسم نخستین مردم لاور چگونه امرار معاش میکردند؟ در این راه مجبور بودند چه مشکلاتی را تحمل کنند که سختکوشی بخشی از طبیعتشان شد؟ چه شد که به دریا روی آوردند؟ چه کسی دریانوردی را به آنها آموخت که در شمار نامدارترین ناخدایان سواحل خلیج فارس قرار گرفتند؟ زیرا از روزی که نسلهای اخیرشان رو به بوشهر نهادند، سالها میگذرد اما مهارتشان آنقدر بزرگ بود که هنوز نامشان بر زبان جاریست. چرا؟ برای پاسخ به این سئوالات بود که از جمعآوری روایات شفاهی تا پژوهش های میدانی و کتابخانهای را وجهه همت خود قرار دادم. نتیجه اولیه پژوهش تاریخی که تاکنون مورد بررسی قرار گرفته و قرائن و شواهد میدانی که از طریق بررسی شکل فیزیکی صورت مثل جمجمه، قد و بینی، مطالعات زبانشناسی و بررسی آثار بجا مانده تاریخی مانند قلعه دختر که به وسیله باستانشناس معروف ایرانی به نام دکتر سر افراز انجام شده، این فرضیه را به ذهن متبادر میکند که نخستین ساکنان این دیار، گروهی از مردم ایرانیتبار بودند.
در دیماه ۱۳۸۰ توانستم نظر موافق پدر باستانشناسی ایران، دکتر علیاکبر سرفراز (که به علت وقوع بارندگی در دشتستان وقفهای در کارش پیش آمده بود) را به دست آورم و در یک روز سرد زمستانی جهت پژوهشهای میدانی او را به قلعه دختر لاور بیاورم. ۱۵ یادداشت تاریخیام درباره قلعه را به استاد تقدیم کردم و شروع به کار کردیم. با اتمام اولین ترانشه باستانشناسی در قلعه، وی تأیید کرد که این مکان با سختکوشی و مهارت و ذکاوت فراوان انتخاب و احداث شده است. در ادامه، تحقیقات را تا دروزندو ادامه دادیم و سپس به تپه چهرنی رسیدیم. هر وجب از این خاک داستانی داشت که با نوشتنش مثنوی هفتاد مَن میشود. اما همین بس که یادآور شوم آثار به جا مانده در این تپه، امروزه به علت ساختوساز بیرویه از دید محو شده است.
تحقیقات فوق به این نتیجه منجر شد که دستکم از دوران ساسانی قومی که از ایرانیان از نواحی غربی فلات ایران با گذر از کوههای زاگرس رو به سواحل نهاده و در این حدود و نواحی اطراف ساکن شدهاند. در مورد وجه تسمیه لاور نیز دوست پژوهشگری میگفت ایرانیان قدیم به زمین کشاورزی و قابل کشت لاور میگفتهاند. چنان که هنوز در استان فارس مکانهای زیادی را میتوان با این نام و کارکرد یافت. این وجه تسمیه چندان نیز دور از حقیقت نمینماید چرا که در کنار قلعه دختر بقایای یک سد برای ذخیره آب و کاریزی برای انتقال آب به دشتهای پاییندست وجود دارد که این نظریه را تأیید میکند.
ادامه دارد …
بامن بمان
Sunday, 27 April , 2025