آن سال ها را از یاد نخواهم برد دو یار جدا نشدنی ( حاج غلامرضا منفرد و حاجیه خیری خورموجی ) در گرمای سوزان بوشهر پا به پای هم می دویدند، تا ایران جوان خورموج زنده بماند ! دقیقا سال ۱۳۸۹بود یک ظهر گرم تابستان دیدم مرد و زنی خسته، گرما زده شده بودند ! […]
آن سال ها را از یاد نخواهم برد
دو یار جدا نشدنی ( حاج غلامرضا منفرد و حاجیه خیری خورموجی )
در گرمای سوزان بوشهر پا به پای هم می دویدند، تا ایران جوان خورموج زنده بماند !
دقیقا سال ۱۳۸۹بود یک ظهر گرم تابستان دیدم مرد و زنی خسته، گرما زده شده بودند !
دعوت کردم وارد دفتر هفته نامه نصیر بوشهر شوند ، می گفتند از شهر خورموج آمدند ؟!
رفتیم پیش رئیس تربیت بدنی برای کمک بنده خدا آه نداشت که با ناله هم عوض کند!
ما را پاس داد به استانداری !
البته رئیس تربیت بدنی اهل دشتی است ولی انگاری بودجه ندارد ؟!
که کمک باشگاه ایران جوان خورموج کند!
با زبان خوش دشتیاتی صحبت می کردند ، آن مرد و زن !
حاج غلامرضا؛ می گفت:
هر چه اداره آب بهم حقوق می دهد خرج تیم فوتبال می کنم !
حاجیه خیری؛ هم می گفت: ایران جوان؛ هم مثل بچه هایم دوستش دارم و دار و ندارم می ریزم پایش تازنده بماند !
این مرد و زن دو قهرمان دوران ما بودند که خوب آنها را نشناختیم !
اگر امروز ایران جوانی؛ در شهرستان دشتی وجود دارد، مرهون زنده یادان حاج غلامرضا منفرد و حاجیه خیری خورموجی است، به روح پاک هردو صلوات می فرستیم و فاتحه ای نثارشان می کنیم…
اینک بیش از صد فوتبالیست در باشگاه ایران جوان خورموج، مشغول به ورزش هستند، صدقه سری، زحمات و تلاش های دلسوزانه و عاشقانه این دو قهرمان دیار دشتی است، روحشان شاد و راهشان پر رهرو باد…/ حسن غریبی
- نویسنده : حسن غریبی قلم رسانه ورزش نصیربوشهر بوشهر
Saturday, 16 August , 2025