…..: تأملی بر انتصاب مشاور رسانهای مدیران صنایع نفت و گاز؛ نمود سیاسیبازی و رفیقبازی در انتصاب مشاوران رسانهای مدیران صنایع/ قبای مشاوری بر تن افراد غیرمتخصص و فرصتطلب گشاد است حجت عبداللهیپور چند مدت پیش بود که اکبر پورات، معاون سیاسی، امنیتی استانداری بوشهر بر لزوم انتصاب مشاوران رسانهای مدیران صنایع نفت و گاز […]
…..:
تأملی بر انتصاب مشاور رسانهای مدیران صنایع نفت و گاز؛
نمود سیاسیبازی و رفیقبازی در انتصاب مشاوران رسانهای مدیران صنایع/ قبای مشاوری بر تن افراد غیرمتخصص و فرصتطلب گشاد است
حجت عبداللهیپور
چند مدت پیش بود که اکبر پورات، معاون سیاسی، امنیتی استانداری بوشهر بر لزوم انتصاب مشاوران رسانهای مدیران صنایع نفت و گاز مستقر در استان بوشهر از بین خبرنگاران بومی تأکید کرد؛ تأکیدی که البته با گذشت چند ماه از آن، هنوز شکل جدی به خود نگرفته است؛ اما همین که یک مقام مسئول به این موضوع مهم ورود کرده، خود جای امید دارد؛ زیرا بسیاری از افرادی که بهعنوان مشاور رسانهای مدیران غیربومی منصوب شدهاند و بهلطف و سهلانگاری نمایندگان مردم استان بوشهر در مجلس شورای اسلامی و مافیای قدرت به این عنوان دست یافتهاند از کمترین شناخت، توان و تخصص در حوزه ذکرشده برخوردار هستند.
هر چند عنوان مشاور رسانهای در نظام مدیریتی صنایع نفت و گاز تا اینجای کار صرفاً یک عنوان تشریفاتی یا به قولی، پارکینگ یا حیاط خلوت مدیران جلوه کرده؛ اما طبق تعاریفی که برای این رده تعریف شده، نه تنها عنوان مهم، بلکه بسیار مؤثر در هدایت مدیران به سمت تصمیمگیریها هدفمند و منطبق بر نیاز و اهداف عالی شرکتها و صنایع مذکور است.
از دید کارشناسان علوم ارتباطات، «مشاور رسانهای فردی است که تسلط قابلتوجهی به نظریههای ارتباطی دارد؛ جایگاه و نفوذ هر رسانه را میشناسد، باتجربه و مؤثر است و بخشی از اوقات روزانه خود را به رسانهگردی اختصاص میدهد؛ با رسانهها و روزنامهنگاران متعددی آشنایی نزدیک دارد؛ با رشتههای بینارشتهای مثل جامعهشناسی و روانشناسی و حوزه تخصصی فرد یا سازمان خود ناآشنا نیست؛ از قدرت پیشبینی برخوردار است و البته از روحیات و تواناییها و نقاط ضعف رئیس خود و مجموعه او بسان فردی مَحرم، باخبر است و میداند چه نسخهای بنویسد. بهطور شهودی یا با فراگیری و تجربه، ادبیات استراتژیک را میشناسد و با تحلیل و رصد محیط پیشنهاد میدهد یا مخالفت میکند.»
بر اساس این تعریف، آشکار میشود که ما از مشاوران رسانهای مدیران صنایع تنها یک نام شنیدهایم و کمتر وجود فیزیکی و تأثیرگذار آنها را به چشم دیدهایم که اگر غیر از این است، پس چرا مدیران صنایع نفت و گاز مستقر در جنوب استان اینچنین نسبت به جوامع پیرامونی و مصائب و مشکلات و کمبودهای آن بیخبر و غافل هستند! اغلب این مدیران، مشاورانی غیرمتخصص و غیربومی را از میان دوستان خود یا افرادی که از سوی جریانهای قدرت به آنها تحمیل شده، بهعنوان مشاور رسانهای برگزیدهاند و حقوقهای بالایی هم برای آنها ماهانه واریز میکنند!
مشاورانی که اکثراً نه علم ارتباطات را میدانند و نه رسانه و جامعه صنعتی را به خوبی میشناسند. تنها افرادی هستند که یا برای حفظ شأن یا رفیقبازی یا معامله با افراد بانفوذ و تصمیمگیر صنعت نفت و… از طرف مدیران صنایع نفت و گاز به این عنوان مهم دستیافتهاند. متأسفانه این انتصابهای آبکی و خارج از اصول نه تنها سطح کیفی مدیریت این مدیران را گاه زیر سؤال برده، بلکه موجب تضعیف حق نیروهای نخبۀ بومی شده است. به همین دلیل در دورۀ کنونی که مدیران استانی عزم خود را برای گماشتن نیروهای نخبه از اهالی رسانه یا غیر آن که در حوزه جامعهشناسی و ارتباطات دارای تخصص هستند، جزم کردهاند، ضرورت دارد که در ساختار اولیه ایده و فضای کار مشاوران رسانهای بازنگری شود و این خلأ در نظام مدیریتی که صرفاً با نگاه تشریفاتی به آن نگاه شده، این بار با جدیت برطرف و بهعنوان یک رده شغلی رسمی و اثرگذار پخته شده و پرورش بیابد.
بدونتردید با توجه به سهلانگاری مدیران کنونی صنایع در راستای وظایف اصلی و وظایفی که در حیطۀ مسئولیتهای اجتماعی و حفظ محیط زیست و بهکارگیری نیروهای بومی مستعد و نخبه در رستههای مختلف شغلی در شرکتهای متبوع خود داشتهاند و تنها به کمک نیروهای قوی روابط عمومی و برخی از رسانههای بومی تا کنون از تیغ نقدهای سازنده و کارآمد در امان ماندهاند، نیاز است که در حوزۀ مدیریتی خود قانونمندتر و مسئولیتپذیرتر ظاهر شوند. بدونتردید در نخستین گام بایستی، حکم مشاوران رسانهای ضعیف خود را لغو و مشاورانی را به کار بگیرند که بیش از هر چیز متخصص و شجاع و آگاه به وظایف سازمانی شرکتهای مذکور باشند.
مشاورانی که بهخوبی این منطقه استراتژیک و نیازها و آلامش را بشناسند. در حال حاضر مدیران صنایع نفت و گاز برای داشتن مدیریتی کمنقص در این منطقه، بایستی با تبرا جستن از سیاسیبازی و انتصاب مشاوران نابلد و بیاستعداد، مسیر را برای ورود و نفوذ نیروهای مستعد و متخصص فراهم کنند که در این بین، نخبههای بومی برای پذیرش این عنوان در اولویت هستند.
بدونتردید گماشتن مشاوران آگاه و شجاع، توان مدیریتی مدیران مذکور را در رتق و فتق کردن امور افزایش میدهد، زیرا این افراد با بهرهگیری از دانش و سواد رسانهای و حضور مؤثر و شناخت روحیۀ رئیس خود و بازنگری حوزههای سازمانی و مردمی شرکتهای صنعتی و مسائل پیشآمده، مدیر را در تصمیمگیریها کمک میکند. کار اصلی مشاور رسانهای هم همین است. از دید کارشناسان حوزۀ ارتباطات، «مشاور رسانهای در جایگاه و موقعیت یک مدیر ارشد قرار دارد.» از اینرو، آنها باید مهارت آنالیز و تحلیل مسائل و تفکر استراتژیک را داشته باشند.
این تواناییها و مهارتها در کنار داشتن سواد رسانهای بالا و اشراف به مسئولیتها و وظایف دستگاه متبوع خود، او را به فرد توانمند و مؤثری برای مشاوره دادن در تصمیمگیریها خرد و کلان مبدل میکند. با این توضیحات، معلوم میشود که مدیران صنایع نفت و گاز مستقر در چهار شهرستان جنوبی در حوزۀ مشاور رسانهای اغلب با سهلانگاری و رفیقبازی ظاهر شدهاند که این مسئله منجر به ضعف کارکرد مدیریتی این شرکتها و پایمال شدن حقوق نیروهای بومی شده که در این حوزه هم دانش کافی را دارند و هم تخصص لازم را!
البته در این بین ذکر این نکته هم لازم است که بعد از تأکید اکبر پورات دال بر لزوم انتصاب مشاوران رسانهای مدیران صنعتی از میان خبرنگاران بومی، برخی افراد که چندان سررشتهای از خبرنگاری نداشته و ندارند یا تجربۀ اندکی در این زمینه دارند با متوسل شدن به افراد و چهرههای سیاسی و دولتی، دست به کار شدهاند تا به هر طریقی شده این فرصت را از دست ندهند و به عنوان دندانگیر «مشاور رسانهای» مدیران پتروشیمی و دیگر صنایع مستقر در جنوب استان دست یازند که این تلاش مذبوحانه با انتصابهای غیراصولی پیشین مشاوران نابلد غیربومی از سوی مدیران مذکور هیچ توفیری ندارد.
قطعا معاون سیاسی، امنیتی استانداری بوشهر اگر بر این مهم تأکید کرده، دلیلش این نیست که فضایی برای سوءاستفاده نیروهای فرصتطلب بومی که کمترین تعامل و توان را در این حوزه دارند، فراهم شود، بلکه تصمیم بر این است که با تزریق نخبههای رسانهای و متخصصان بومی، ضعفهایی که تاکنون در این رده دیده شده، بازشناسی و ریشهکن شود تا مدیران صنعتی غیربومی قدرتطلب، حواسشان جمع شود که اگر تا امروز به کمک قدرت و تعامل مدیران روابط عمومی خود، مدیریت فشل و نمادین و ناکارآمدی مشاوران رسانهای آنها مغفول مانده است، از امروز هم عملکرد خودشان و هم مشاوران آنها زیر ذرهبین قرار گرفته است. طبیعتا در این شرایط مشخص میشود که قبای مشاور رسانهای بر تن افراد فرصتطلب و غیرمتخصص گشاد است.
- منبع خبر : نصیر بوشهر انلاین
خبرنگار پیشکسوت
تاریخ : 29 - مهر - 1402
فکر کنم مدیران موردنظر نویسنده مقاله،آنانی هستندکه عنایتی به ایشان نداشته و به عبارت ساده تر ایشان را به بازی نگرفته اندوالا اینهمه باسوزوگداز قلم فرسایی نمی کردند.