نصیربوشهرآنلاین – بشیرعلوی: توجه به تفاوتهای زبانی زنان و مردان، از اواخر دهه ۶۰ میلادی، در کشورهای غربی و در نتیجه یافتههای پژوهشگران جامعهشناسی زبان و فعالیتهای آزادی خواهانه فمنیستها صورت گرفت. بسیاری از پژوهشگران و صاحبنظران، بر این باورند که زنان بهخاطر خلقوخو و روحیات متفاوت، دیدگاههای متفاوتی نسبت به جهان دارند؛ از اینرو […]
نصیربوشهرآنلاین – بشیرعلوی:
توجه به تفاوتهای زبانی زنان و مردان، از اواخر دهه ۶۰ میلادی، در کشورهای غربی و در نتیجه یافتههای پژوهشگران جامعهشناسی زبان و فعالیتهای آزادی خواهانه فمنیستها صورت گرفت. بسیاری از پژوهشگران و صاحبنظران، بر این باورند که زنان بهخاطر خلقوخو و روحیات متفاوت، دیدگاههای متفاوتی نسبت به جهان دارند؛ از اینرو معتقدند که کاربردهای زبانی و شیوۀ نویسنگی آنان متفاوت است.
در این بخش، به روش آماری توصیفی -تحلیلی و بر پایه دیدگاههای برخی پژوهشگران، از جمله دیدگاه «سارا میلز» در کتاب سبکشناسی فمنیستی و نظریات پژوهشگران زبانشناسی اجتماعی، برای کشف نشانههای سبک زنانه در نویسندگی، داستان زنان استان بوشهر در لایه زبانی مورد بررسی قرار گرفته است.
بحث بر سر وجود سبکی به نام «سبک زنانه» موضوعی است که در نتیجه یافتههای پژوهشگران زبانشناسی اجتماعی مبنی بر تفاوتهای زبانی زن و مرد به وجود آمده است.
پرداختن به مواردی مانندِ واژههای متعلق به حوزۀ زنان، اقلام و صورتها و واژههای عاطفی زنان، تعدد شخصیتهای زنان، رنگواژهها، جزئینگری، نشانههای فرازبانی، جملات پرسشی حدیث نفسی و میانگین واژههای جملات میتواند به شناخت سبک داستان زنان کمک کند.
ویلیام لباو (William Labov)نخستین پژوهشگر جدی درباره زبانشناسی اجتماعی است. او در پژوهشهای خود به این نتیجه رسید که به ویژه در حوزه واجی، تفاوتهای بسیاری بین زبان زنان و مردان وجود دارد. لباو در تحقیقات خود به نتایج زیر دست یافت:
۱-زنان، نسبت به مردان همردیف خود، گرایش بیشتری به گونههای معیار دارند.
۲-طبقه متوسط رو به پایین جامعه، گرایش بیشتری به اصلاح زبان خود و استفاده از زبان معیار دارد. (لباو به نقل از یونسی و دیگران، ۱۳۹۸: ۹۸)
در بحث از زبان و جنسیت، که پژوهشگران زبانشناسی اجتماعی آن را تجزیه وتحلیل میکنند، دو مسئله اساسی مورد توجه قرار میگیرد، یکی تفاوتهای زبان زن و مرد و دیگری پایدارسازی سلطه جامعه مردسالار بر زنان با ابزار زبان. همچنین باید به این نکته توجه کرد که زبان در ذات خود و در خلأ قائل به جنسیت نیست، بلکه نگرش کاربران زبان است که چنین است. جنسیت در زبان، مربوط به مرحله اجتماعیشدگی زبان است.(همان: ۹۹)
درآغاز داستاننویسی زنان، زمینه برای چاپ آثار با اسامی زنانه فراهم نبود. در قرن هجدهم میلادی و آغاز قرن نوزدهم، زنان برای پذیرفتهشدن آثارشان از سوی جامعه و خوانندگان، هویّت زنانه خود را در پس نقاب و اسامی مستعار مردانه پنهان میکردند و یا اینکه همانند «جین آستین» رمانهای خود را بینام چاپ میکردند. (آستین، ۱۳۸۸: ۱۹) اما پس از صد سال، توجه به جنسیت نویسندگان زن اوج گرفت و موضوع نقد قرار گرفت. اهمیت رمان زنان شناخته شد و زنان دست به انتشار داستان و رمانهای متنوع زدند. از میان گونههای ادبی، قالب رمان بیش از شکلهای دیگر هنری مورد استقبال زنان قرار میگیرد.
پژوهشگران حوزه زبانشناسی بر این باورند که زن و مرد به خاطر شرایط اجتماعی و قرارگرفتن در سلسله مراتب جنسیتی، برای سخن گفتن، زبان متفاوتی را به کار میگیرند. علاوه بر نظریات پژوهشگران جامعهشناسی، زبان نیز زمینهساز پیدایش نظریه نوشتار « ژاک لاکان » و « ژاک دریدا » اندیشههای دانشمندانی چون زنانه شد. دریدا در فلسفه خود بر این باور بود که بسیاری از تقابلهای دوگانه که برتری یکی بر دیگری را نشان میدهد، از اساس غلط است. (یونسی و دیگران، ۱۳۹۸: ۹۸)
لایههای واژگانی داستانهای داستاننویسان زن استان بوشهر در مبحث واژههای متعلق به حوزۀ زبان، آنهایی هستند که یا به طور سنتی و با شخصیت زنان ارتباط دارند، مثل خانه، آشپزخانه، پختوپز، جارو کردن، گردگیری، رُفت و روب و دوختن و… با واژههایی که به زنانگی آنها مربوط است، مانند آرایش کردن، ناز و کرشمه داشتن. یا واژههایی که به فیزیولوژی آنها مربوط است؛ مانند بارداری و زایمان و… . این واژهها بسامد بالایی در داستان زنان استان بوشهر دارد.
مورد بعدی صورتها و واژههای عاطفی است که در زمرۀ سبک مشخص داستان زنان استان بوشهر است. گاه از این واژهها به نام زبان زنانه نیز یاد میشود. این زبان به صورتِ تکیهکلامهای زنانه و نفرین و دشنامهای خاص شناخته میشود.
در داستانهای زنان بوشهر، راوی، رنگواژهها را معمولاً برای توصیف لباس، چهره و … به کار برده است. زمانی که زمینه و فضای توصیفی وجود دارد، رنگواژهها بیشتر به چشم می خورد. پرداختن به رنگ و رنگشناسی و توصیف جزئیات صحنه با رنگهای متنوع و خاص از دیگر گونههای شناخت سبک زبانی داستان زنان استان بوشهر است. بالاترین رنگ به کار رفته در داستان زنان بوشهر، رنگ آبی است. تفاوت زبانی به کار بردن این رنگواژهها به این دلیل است که مردان به مسائل کلان مانند کار و سیاست و موضوعات اجتماعی علاقهمندند و مسائل جزئی و پیش پا افتاده مثل تشخیص ِ رنگ را در طیفهای گسترده، به زنان واگذار کردهاند؛ جز در مواردی که به خاطر شغل خود با تشخیص رنگها سروکار داشته باشند. (محمودی بختیاری و دهقانی، ۱۳۹۲: ۵۴۷)
نگارش جزئیات یک اتفاق یا یک صحنه و دقت در ریزهکاریهای امور، از ویژگیهای نگاه و نوشتار زنانه است. زنان هنگام توصیف و شرح رویدادها از اطناب بهره میگیرند و با آوردن جزئیات، مسئله را موجه و خوشایند نشان میدهند.(فتوحی، ۱۳۹۰: ۴۱۴) در شعر زنان بوشهر نیز این اتفاق افتاده است و دقت زنان در توصیف جزئیات یک اتفاق به نوعی متنی زنانه تولید کرده است. به نظر میرسد این اتفاق در شعر زنان برای رسیدن به نوعی باورپذیری سخنان خود است که زنان به این شیوه در متن جاری کردهاند.
زنان بوشهر در مقابل نگارش جزئیاتی از اتفاقها که دارند، به جملات کوتاه نیر علاقه نشان دادهاند. داستان زنان بوشهر به کوتاه نویسی جملات کشانده شده است. این کوتاه نویسی یکی از ویژگیهای دستوری نوشتههای زنان است. زنان از به کاربردن جملهها طولانی و پیچیده و تو در تو پرهیز میکنند. علت کوتاهی جملات زنان را در نگاه جزئینگری آنها باید جستجو کرد. بیان ریزهکاریها جزئیات بسیارِ یک کل، نیاز به جملات کوتاه و پیدرپی با استفاده از افعال بسیار دارد. برخی نیز، علت کوتاه و ساده بودن جملات زنان را در ناتوانی زنان از بیان فرایندهای ذهنی پیچیده و جملات مرکب میدانند.(فتوحی، ۱۳۹۰: ۴۰۷)
زنان داستاننویس بوشهر از جملات پرسشی در شعر خود بسیار بهره بردهاند، این رفتار نحوی به خاطر وسواس زنانه در زنان قید شده است. گروهی از زبانشناسان طرفدار برابری جنسیت، معتقدند که در جامعههای مردسالار، زنان فکر میکنند باید به نیروی قویتر یعنی مردان، متکی باشند. دیگر دلیل ذکر شده، هدف سخنوران زن از بیان این نوع جملههاست. این دسته از زبانشناسان معتقدند، این جنس، برای ایجاد همدلی و برقراری ارتباط با دیگران سخن میگویند، بدین سبب از جملههای پرسشی بیشتر استفاده میکنند. (نیکمنش و برجیخانی، ۱۳۹۰: ۲۳۶)
در داستانهای زنان استان بوشهر، نشانههای فرازبانی با بسامدبالایی به کار رفته است. نشانههای فرازبانی همان زبان بدن است که در جمله افزون بر این زبان بدن، به صورتهای سه نقطه یا خط تیره نیز استفاده میشود. پژوهشگران بر این باورند که زنان در ارتباط کلامی خود، بیش از مردان از نشانههای غیر زبانی استفاده میکنند. این علائم غیر زبانی در گفتار به صورت حرکات دست و سر و لحن و آهنگ کلام و سکوت در نوشتار، استفاده از سه نقطه یا خط تیره است. دلیل استفاده از نشانههای فرا زبانی را در تفاوت هدف مرد و زن از سخن گفتن بیان کردهاند. مردان، جملات را به صورت خبری و برای آگاهی بخشی و کسب اعتبار، از جایگاه قدرت به طور کامل بیان میکنند؛ اما هدف زنان از سخن گفتن بیشتر برای برقراری ارتباط با دیگران و حس همدلی با آنان است. (نجمعراقی، ۱۳۸۲: ۲۷۰)
- منبع خبر : نصیر بوشهر آنلاین
یک بنده ی خدا
تاریخ : 16 - فروردین - 1403
زمانی یک نوشته ارزش علمی دارد که مزین به مثال و
نمونه باشد. این که مثل سفره مادر بزرگ ها در فدیم،
کلام این فرهیخته و سخن آن پژوهشگر را با کوک ناساز
به هم وصله پینه کنیم و نام آن را تحلیل بگذاریم، حداقل
در مجامع علمی پسندیده نیست. بی گمان دکتر در کلاس
های درس نگارش علمی خود، بر این موضوع تاکید ویژه
دارند!!!!ا
حکام کلی بدون نمونه هیچ محلی از اعراب در
پژوهش امروز ندارد…
تندرست باشید جناب دکتر…