نصیربوشهرآنلاین – پروین‌تاج  محمدی کنشگر اجتماعی: تعبیر «دست‏هاى آلوده» را مایکل والزر در دهه هفتاد میلادى وارد ادبیات سیاسى کرد. مقصود از این اصطلاح آن است که دولت‏ها گاه به دلایل متعددى به خصوص در شرایط جنگى ناگزیر از اتخاذ رویه ه‏ایى می شوند که با عمیق‌‏ترین اصول اخلاقى ناسازگار است و عملاً به زیر […]

نصیربوشهرآنلاین – پروین‌تاج  محمدی کنشگر اجتماعی:

تعبیر «دست‏هاى آلوده» را مایکل والزر در دهه هفتاد میلادى وارد ادبیات سیاسى کرد. مقصود از این اصطلاح آن است که دولت‏ها گاه به دلایل متعددى به خصوص در شرایط جنگى ناگزیر از اتخاذ رویه ه‏ایى می شوند که با عمیق‌‏ترین اصول اخلاقى ناسازگار است و عملاً به زیر پا نهادن آن اصول می ‏انجامد.این اصل دستاویزی برای گروه‌هایی است که تابع این نظریه بوده و در تمام پایگاه‌های سیاسی و کارزارهای سیاسی بجهت رسیدن به اهداف نهایی از آن تبعیت می کنند. پیروی از جدایی اخلاق از سیاست گوهر اصلی این نظریه است که باید میان قواعد اخلاق و الزاماتِ سیاست تفاوت قائل شد و بر اساس واقعیت و با در نظر گرفتن منافع و مصالح، به اقدام سیاسى دست زد. براساس این رویکرد که گاه واقع‏گرایى سیاسى نیز نامیده می شود توجه به اخلاق در سیاست به شکست در عرصه سیاست می ‏انجامد، زیرا مدار اخلاق حق و حقیقت است حال آن که غرضِ سیاست، منفعت و مصلحت می ‏باشد.

اخلاق از سیاسیون می‌خواهد که حقیقت را – گرچه بر ضد خودشان باشد ،چاشنی رفتارها و تصمیمات سیاسی شان کنند. حق‏کشى نکنیم، با انسان‏ها همانند ابزار رفتار نکنیم، همواره پایبند عدالت باشیم، دروغ نگوییم، از فریب‏کارى بپرهیزیم، حقایق را پنهان نکنیم ، حال آن که لازمه سیاست دست شستن از پاره ‏اى اصول اخلاقى است و اساساً هرگونه اقدامِ سیاسى، با اخلاق‏ ستیزى و زیر پا نهادنِ فضایل اخلاقى آغاز می شود و بدونِ «دست‏هاى آلوده» هیچ فعالیتِ سیاسى ممکن نیست. این سطور مقدمه ای بود بر شاه بیت زیبای دکتر فاضلی ( جناب رئیس جمهور مجاهدین شنبه را بشناس) بنده در این مقال عبارتی را به اضافه نموده به این جمله سیاسی زیبا: که «جناب رئیس جمهور مراقب مجاهدین شنبه و مریدان سه شنبه باشید!!!»

باید بپذیریم که شاخصه های سیاست چیزى جز عرصه ‏اى براى کسب قدرت و  توسعه تمامیت خواهی نیست و اینها تنها با فدا کردنِ اصول اخلاقى حاصل می ‏شود. در پس هر اقدام سیاسى انبوهى از فضایلِ له شده اخلاقى به چشم می ‏خورد. ماکیاولی معتقد است که آب اخلاق با سیاست در یک جا جمع نمی‌شود.
در کارزارهای ستادی دوره اخیر و در حالیکه اقشار بسیاری از مردم قصد تحریم انتخابات را داشته ….کارزارهای تبلیغاتی و ستادهای انتخاباتی به جهت غلبه بر وضعیت عدم مشارکت مشاهده می شد که با پیروی از اصل ماکیاولی اخلاق جدای از سیاست است و این ستادها دست در دست دست هایی آلوده می‌ گذاشتند.

منظور از دستهای آلوده تفکرات پرچمی گروهایی از حامیان احزاب و کاندیداهای گوناگون است. مجاهدین شنبه و مریدان سه شنبه مصداقش همان نیروهایی هستند که در یک پروسه ۱ ماهه از حامیان یک جناح کاملا مخالف و با داشتن ابلاغ های ستادی به پیروی از اصل «هدف وسیله را توجیه می کند» تعهدات اخلاقی و حزبی خود را له نموده و در لحظات پایانی یک ماراتن انتخاباتی حساس، می‌شوند «مجاهدان شنبه و مریدان سه شنبه».

موجه ترین دلیل پذیرش مریدان شنبه تا سه‌شنبه از سوی ستادها این است که این رجعت کنندگان مقدس می‌توانند آرا جدیدی به سبد آرا پزشکیان اضافه نمایند!

حال آنکه این یک‌ تحلیل بسیار آبکی و غیر منطقی ستادی است. چگونه می‌شود که یک حامی قالیباف دقیقن در روز شنبه و سه شنبه، بتواند حرکتی قابل ملاحظه در جهت تکثیر آرا داشته باشد!! اگر این رجعت کنندگان چنین قدرت و نفوذی در تجمیع آرا می داشتند که باید کاندیداهایشان از آرا قابل ملاحظه ای برخوردار می بودند.

ضعف اخلاق سیاسی وقتی بیشتر خود را نمایان می کند که مسئولین ستادهای آقای پزشکیان با اشتیاق و دادن ابلاغ های جدید پر زرق و برق و با فراموشی ماهیت ضعیف حزبی این‌ مجاهدین و مریدان لحظه آخر به استقبال خدعه های سیاسی شتافتند. شکستن هم پیمانی وعدم پایبندی به ابلاغ های گرفته شده در ستادهای جلیلی و قالیباف در وقت پایانی و پس از شمارش آرا دور اول
نشان‌دهنده توبه نصوح حزبی نیست بلکه تنها بیانگر اتصال به بدنه جدید یک سیستم و اخذ قدرت و توسعه جایگاه اجتماعی و سیاسی است.
پذیرش رجعت کنندگان ستادهای طیف کاملا مخالف، در لحظات پایانی به سمت ستادهای پزشکیان تبعیت از تئوری ماکیاولی است که بیان می‌کند «برای تحکیم و توسعه قدرت هرگونه آموزه اخلاقی را زیر پا بگذارید». مایکل یولانیتی معتقد است که واژگونی آموزه های اخلاق سیاسی موجب بی رغبتی مشارکت مردم در کارزارهای سیاسی است و مردم آمریکا بدلیل ضعفهای موجود در ستادها و تبلیغات انتخاباتی، رغبتی به مشارکت ندارند.
رجال سیاسی و مسئولین راهبردهای انتخاباتی به دو شکل می‌توانند به کسالت سیاسی مردم دامن بزنند:
در مرحله اول،به جهت فرصت طلبی و منفعت جویی تغییر جهت حزبی داده و پایبند به هم پیمانی نباشند.
مرحله بعد دادن وعده های نجومی و بی پایه به مخاطبین است.

دادن ابلاغهای جدید به این مریدان و مطرح کردن آن تحت عناوینی توام با تقدس سیاسی نیز یک بد اخلاقی نوین در این دوره از کارزارهای انتخاباتی بود و همیشه در طول تاریخ این شعار «هدف وسیله را توجیه می کند».
مریدانی که با تدوین یک کلیپ وواجرا یک سخنرانی با طرح دلایلی بی پایه و اساس،با شعور سیاسی مردم بازی می‌کنند.

چگونه می‌توان پذیرفت که حامیانی ابلاغ بدست یک‌شب از هواداری یک طیف سیاسی دست بکشند و به جهت مصلحت امور با چرخش صد درصدی به سمت طیف مخالف داشته و بشود به این حامیان در آینده اعتماد‌ سیاسی داشت.

تزویر طیفی و سیاسی سالم‌ترین مردان اهل سیاست را تخریب نموده است.
آقای رئیس جمهور
مراقب مجاهدین شنبه و مریدان سه شنبه ات باش

  • منبع خبر : نصیر بوشهر آنلاین