دکتر حسین پولادیان حضرت علی (ع) در بین جوانمردان از جایگاهی بس بلند بهره مند است. اهل فتوت بزرگ ترین فضیلت و فریضه را محبت علی(ع) می شمارند. محبت اهل بیت و اعتقاد به اینکه فتوت از پیامبر (ص) به علی(ع) رسیده، اعتقادی اساسی در بین فتیان است. برخی محققان معتقدند « اغلب فتیان از […]

دکتر حسین پولادیان

حضرت علی (ع) در بین جوانمردان از جایگاهی بس بلند بهره مند است. اهل فتوت بزرگ ترین فضیلت و فریضه را محبت علی(ع) می شمارند. محبت اهل بیت و اعتقاد به اینکه فتوت از پیامبر (ص) به علی(ع) رسیده، اعتقادی اساسی در بین فتیان است. برخی محققان معتقدند « اغلب فتیان از قبیله «بُجیله» و از شیعیان و محبّان حضرت علی(ع) بوده اند» (سلمی، ۱۳۸۵: ۱۴ ؛ مقدمه مصحح). اهل فتوت از شیعه و سنی فتوت خود را به علی(ع) اسناد می دهند و از میان اهل تسنن و خلفای سه گانه قبل از علی (ع) اسنادی به فتوت دیده نمی شود؛ چرا که به تعبیر عبدالرزاق کاشی « هرکه در طریق فتوت قدمی دارد یا داعیه آن بر او غالب آید، رشحی از فیض او یافته و پرتویی از نور او برو تافته» (کاشانی، ۱۳۶۹: ۲۲۹).. حضرت علی(ع) در فتوت نامه ها با القاب و عناوین گوناگونی توصیف شده است. میرسید علی همدانی او را «منبع عین فتوت و معدن جود و مروّت» می داند. عبدالرزاق کاشانی به او لقب «امام ائمه فتیان و قطب اقطاب جوانمردان می دهد و نویسنده «نفایس الفنون فی عرایس العیون» آن حضرت را «قطب مدار فتوت» می شمرد (ریاض، ۱۳۸۸: ۱۶۵). در برخی متون نیز از او به عنوان «سرور فتیان»، «کریم هر دو جهان» و «اسدالله الغالب» یاد کرده اند. از مجموعه صفات ذکر شده برای علی (ع) در فتوت نامه ها می توان اندیشید که در پهندشت خیال و منظومه فکری اهل فتوت؛ علی(ع) جایگاهی بس رفیع داشته و نمونه یک « انسان کامل» و«هدایتبخش» بوده است. تشنر نیز معتقد است در بین اعراب قدیم فتی به کسی میگفتند که به منتهای مفهوم انسانیت رسیده باشد و از جمله رایجترین معانی فتوت حسن اخلاق است که شامل فضایلی مانند بزرگواری و رشادت و سخاوت می شود (کربن، ۱۳۸۳ :۱۳۳). برخی نیز در تعریف فتی گفته اند که «فتی جوان است و جوان آن است که قادر بود بر کامل گردانیدن دیگران» (طوسی، ۱۳۶۰: ۱۲).          

در فتوت نامه ها برای مقدّم شمردن علی(ع) در مقام پیشوای جوانمردان و القای وجهی قدسی/ اسطورهای به آن حضرت، ضمن الهی شمردن خاستگاه جوانمردی معتقدند که فتوت از جانب خداوند به پاره ای انبیا سپرده شده و در نهایت به حضرت رسول(ص) رسیده و ایشان هم به علی (ع) تفویض کرده اند. از جمله دلایل تمایل فتیان به تشیع این است که آنها علی (ع) را پیشوای خود در شجاعت و جنگاوری می دانستند. باور به متونی مانند تولّی نامه و تبرّی نامه از دیگر دلایل دلبستگی فتیان به آن حضرت و مکتب تشیع است. تولّی نامه «جملاتی در اقرار به دوست داشتن حضرت علی (ع) و آل او بوده و تبرّی نامه جملاتی بوده است در لعن و نفرین به دشمنان علی (ع) و دشمنان خاندان پیامبر (ص)» . استاد زرین کوب دلیل دیگر قرار گرفتن علی(ع) در رأس مراتب اهل فتوت را این می داند که در جامعه عربی مدینه و عراق، او اولین کسی بود که در باب موالی که در آن دوران طبقات پیشه وران به آنها منسوب بودند، توجه و همدردی نشان دادند (زرینکوب، ۱۳۹۰: ۳۴۸).

 آنچه بیش از همه باعث شهرت علی (ع) در مقام پیشوای جوانمردان شده است، محافظت شجاعانه و جوانمردانه  او از پیامبر اسلام (ص) در جنگ احد است که باعث شد سروش غیبی این سخن را سردهد که: «لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار: جوانمردی جز علی و شمشیری جز ذوالفقار نیست». این سخن به وسیله بسیاری از مورخّین و مفسّرین و محدّثین نقل شده و به عنوان روایتی متواتر مورد پذیرش اکثر فرق و گروه‌های دینی قرار گرفته است ( ر.ک: کاشفی سبزواری، ۹ ؛ مقدمه مصحح؛ ولایتی ،۱۳۹۴: ۱/۹۱) . برخورد جوانمردانه او با دشمنانش و حتی قاتل خویش، به کرّات در  فتوت نامه ها ذکر شده است. حضرت علی (ع) چندین بار جان خود را برای صیانت از جان پیامبر اسلام به خطر انداخت و شب هجرت رسول از مکه به مدینه در بستر پیامبر خوابید تا کفار از هجرت او مطلع نشوند. نمونه دیگر جوانمردی علی، موقعی بود که شخص فقیری مهمان علی (ع) بود. چون چیزی جز دو قرص نان در خانه‌ نداشت از خود و فرزندانش گرفت و به آن فقیر داد. در قرآن نیز در یکی از این سه آیه (۲۰۷ بقره ، ۹ حشر ،۸ و ۹ دهر) به این واقعه اشاره شده است.

در پاره ای از فتوت نامه ها، برای ترسیم علی(ع) در مقام هدایتگر و راهنمای فتیان، فتوت را از زبان آن حضرت تعریف یا نقل قول هایی را از ایشان آورده اند.کاشفی سبزواری نقل قولی از ایشان را   اینگونه روایت می کند: «از حضرت شاه ولایت منقول است که فرمود فتوت آن است که در دنیا و آخرت هیچ خصم نباشد و شک نیست که این صفت در مرتبه تجرید و تفرید حاصل شود» (کاشفی سبزواری،۱۳۵۰: ۱۰). عبدالرزاق کاشانی در فتوتنامه خود از زبان علی(ع) اصل فتوت را بر هشت خصلت نهاده است به این ترتیب: وفا، صدق، امن، سخا، تواضع، نصیحت، هدایت و توبه (کاشانی، ۱۳۶۹: ۱۷). آن حضرت در پاسخ پرسش فرزندش امام حسن (ع) در باب علامت کمال فتوت فرموده است: «هِیَ العَفوُ عِند َالقُدرَه وَالتَّواضُعُ عِندَ الدولَه وَالسَّخاء عِندَ القَلِّه وَالعَطیَّه بغیر مِنَّه» یعنی عفو در وقت قدرت و تواضع در زمان دولت و سخا هنگام فقر و فاقت و عطاء بیمنت (همان، ۱۷). درکتاب الفتوه اخی احمد اردبیلی، آن حضرت شرایط جوانمردی را پهلوانی، شجاعت، عقل، وفا، مراقبت، نماز، روزه، وفای به عهد، مراقبت از برادر و دوست برادر میداند (رضوی، ۱۳۹۵: ۲۸۳-۲۸۴).

در گفتمان فتوت اصناف که بعد از حمله مغول در ایران شکل گرفت، نویسندگان فتوت نامه ها بعد از انتساب شغل خود به یکی از پیامبران، از مقام بالای آدمی و سپس از اصول جوانمردی و حرفه خود سخن میگفتند. در این فتوت نامه ها از میان خاندان پیامبر و ائمه(ع) بیشترین داستان های ذکر شده اختصاص به علی (ع) دارد. این موضوع متأثّر از جایگاه والای علی در بین فتیان است. در واقع از منظر نویسندگان فتوت نامه ها انتساب هرگونه رفتار جوانمردانه به علی (ع) می تواند مورد تأیید همه مسلمانان قرار گیرد و به عنوان الگو آن را عملی نمایند. از آنجایی که غالب داستان های منتسب به علی (ع) و سایر بزرگان دین در فتوت نامه ها منشأ تاریخی دقیق و معتبری ندارند از دیدگاهی دیگر شاید به دلیل ناموجّه بودن برخی مناسک و آداب و رفتارهای فتیان، نویسندگان فتوت نامه ها می کوشیده اند با انتساب آن به علی (ع) یا سایر پیامبران، از محبوبیت و مقبولیت آن بزرگان بهره برده و پذیرش آن رفتار را توجیه نمایند.

از منظر تاریخی معرّفی علی (ع) در مقام مقتدا و محور جریان فتوت در نیمه دوم  قرن ششم هجری و مقارن با خلافت الناصر لدین الله رخ می دهد. در عصر ناصر، اعتراضات و اقدامات مسلحانه عیاران علیه حکومت یکی از عوامل اصلی تهدید کننده مقام خلافت به شمار میرفت. بنابراین خلیفه عباسی برای خاتمهدادن به اعتراضات عیاران، ایجاد آرامش و امنیت در عراق، گسترش قلمرو خلافت، نشان دادن اقتدار و زعامت خلافت عباسی و تحت فرمان خود قرار دادن جریان فتوت در جهان اسلام به آیین فتوت پیوست. در منشوری که ناصر برای جماعت فتیان منتشر کرد، ضمن الزام همگان به رعایت اصول شرعی و اطاعت از خلیفه، اصل فتوت و منبع و مطلع آن علی(ع) معرفی شد که تمام محاسن و آداب فتوت را از وی نقل میکنند و تمام فتیان خود را بدو منسوب می دارند. این منشور که انعکاس آن را در «کتاب الفتوه» ابن معمار می بینیم، نشان از تمایلات شیعی خلیفه الناصر لدین الله دارد. نخستین و کهن ترین کتابی که بسان سلسلههای صوفیه برای فتوت نیز سلسله ای ساخته و علی(ع) را منشأ فتوت قرار داده همین کتاب الفتوه است. ابن معمار در حدیثی از پیامبر نقل میکند که فرموده اند: «جوانمردترین شما علی است. علی پرسید: جوانمردی چیست؟ فرمود: شرفی/ شرافتی است که شجاعان و بخشندگان به آن مشرف میشوند و تو ای علی؛ جوانمرد و جوانمردزاده و برادر جوانمردی» (ابن معمار، ۱۳۹۹: ۱۱۷). در این کتاب، حضرت محمد(ص)، امام علی (ع) و سلمان فارسی در مقام پیشکسوتان فتوت در اسلام هستند. جالب آنکه ابن معمار سلسله سند فتوت ناصر را نیز به سلمان فارسی، امام علی(ع) و حضرت رسول(ص) می رساند (همان: ۱۱۷). در فتوت نامههایی که از قرن هفتم تا عصر قاجار نگاشته شده اند؛ این سه شخصیت نقش محوری در فتوت نامه ها دارند.

در دو فتوت نامه شهاب الدین عمر سهروردی (فوت۶۳۲ ه) حکایات فراوانی درباره زندگی حضرت علی (ع) با مضمون گذشت، بخشایش و شجاعت ایشان آمده است. سهروردی در آغاز فتوتنامه خود مینویسد:

فتوت که در خانه نبوت یا ولایت سر برمیآورد پس از سید علیه السلام به امیرالمومنین علی بن ابی طالب‌ رضی الله عنه رسید که از نسل سید بود، و ابن عمّ خواجه بود، سید در حق امیرالمومنین علی(ع) چنین فرمود:  « یا علی انت منی بمنزله هارون من موسی» (صراف،۱۳۷۰: ۹۹- ۱۰۰).

در روایتی دیگر مبدأ و منشأ فتوت و تشریفات ورود به جرگه جوانمردان که شامل نوشیدن آب و نمک، پوشیدن سراویل و بستن شدّ است به داستانی از زندگی علی(ع) نسبت می دهند. بر اساس این روایت، روزی پیامبر(ص) با گروهی نشسته بود و فردی از فساد زن و مردی در خانه ای به آنها خبر داد. حضرت علی(ع) با اجازه پیامبر برای پیگیری این ماجرا وارد آن خانه می شود و چشمان خود را می بندد و خانه را جست وجو می کند. نهایتاً به پیامبر خبر می دهد که هیچکس را آنجا ندیده است. پیامبر نیز، علی(ع) را با این عبارت خطاب میکند که: «یا علی انت فتی هذه الامه» ای علی تو جوانمرد این امت هستی. بعد از آن قدحی آب برداشت و قدری نمک خواست. رسول کفی نمک برداشت وگفت: «هذه الشریعه» و کفی دیگر برداشت و گفت: «هذه الطریقه» و کفی دیگر برداشت و گفت: «هذه الحقیقه» و در آب افکند و به علی (ع) داد تا قدری خورد و گفت: «انت رفیقی و انا رفیق جبرئیل و جبرئیل رفیق الله تعالی»، بعد از آن زیرجامه خود در علی (ع) پوشانید و میان او دربست و فرمود که «اکملک یاعلی»، یعنی تو را تکمیل کردم. بعد از آن سلمان را فرمود تا قدح از دست علی بیاشامد و حذیفه یمانی را فرمود تا از دست سلمان بیاشامد (همان: ۷۲-۷۳). این حکایت با کم و بیش تفاوتهایی در دیگر فتوت نامه های صوفیانه از قبیل فتوت نامه عبدالرزاق کاشانی، فتوت نامه زرکوب تبریزی، فتوت نامه قریب آمده است. پیام حکایت که ناظر بر عیبپوشی آن حضرت از خطای دیگران است تلاش نویسندگان فتوت نامهها را برای مقدس جلوه دادن جایگاه علی (ع) نشان می دهد. در قرن هشتم هجری شمس الدین آملی در فتوت نامه خود ضمن برتر شمردن فتوت علی (ع) بر ابراهیم، فتوت علی(ع) را ذبح نفس و فتوت ابراهیم را ذبح فرزند میداند. او همچنین مقام ولی را بر نبی ( و به طور طبیعی علی را بر ابراهیم) مقدّم می شمرد و ابراهیم را مظهر فتوت، علی را قطب و حضرت مهدی را خاتم فتوت می داند. در قرن نهم ، در فتوت نامه سلطانی به مثابه کامل ترین و جامع ترین فتوت نامه تاریخ تشیع، تفکرات شیعی با محوریت علی(ع) به شکلی مبسوط بازتاب یافته است. این خط فکری ، وجه غالب جریان فتوت تا اوایل قرن اخیر بوده است.

منابع و مآخذ

ابن معمار، محمد بن ابی المکارم . (۱۳۹۹). فتوت نامه، ترجمه عبدالعلیاسپهبدی. تهران: انتشارات صمدیه .

رضوی، سید مسعود. (۱۳۹۵).تاریخ و فرهنگ جوانمردی. چ ۲، تهران:اطلاعات.

ریاض، محمد. (۱۳۸۸). فتوت نامه، به انضمام رساله فتوتیه میرسید علی همدانی. چ۲، تهران: اساطیر.

زرین کوب، عبدالحسین . (۱۳۹۰). جست و جو در تصوف ایران. چ۱۰، تهران: امیرکبیر .

سلمی، ابوعبد الرحمن . (۱۳۸۵). جوانمردی و جوانمردان (الفتوه).ترجمه قاسم انصاری. چ ۲ ، تهران: حدیث امروز.

صراف، مرتضی . (۱۳۷۰). رسایل جوانمردان ( مشتمل بر هفت فتوتنامه). چ ۲، تهران: انجمن ایران شناسی فرانسه و شرکت انتشارات معین.

کربن، هانری. (۱۳۸۳). آیین جوانمردی، ترجمه احسان نراقی. چ۲، تهران: سخن .

کاشانی، کمال الدین عبد الرزاق. (۱۳۶۹). تحفه الاخوان فی خصائص الفتیان. با مقدمه و تصحیح و تعلیق محمد دامادی. تهران: علمی و فرهنگی .

کاشفی سبزواری، حسین. (۱۳۵۰). فتوت نامه سلطانی. به اهتمام محمد جعفر محجوب، تهران: انتشارات بنیاد و فرهنگ ایران.

ولایتی، علی اکبر. (۱۳۹۴). دانش نامه جوانمردی. با همکاری محمدرضا جوادی یگانه ، محمدرضا جعفر آقائی و رضا مختاری اصفهانی.  ج۱ . تهران: امیرکبیر .