حقیقت این است که طرز فکر زنان با مردان بسیار متفاوت است. این تفاوت به خاطر اختلاف شگفت انگیز ذهن زنان و مردان است.
زنان بصورت فطری توانایی های زیادی در شاد ساختن دیگران دارند . حتی در حالی که غمگین هستند لبخند می زنند، البته به این معنی نیست که در اوج شادمانی بسر می برند. زمانی که احساسات یک زن به اوج می‌رسد هیچ محدودیتی در ابراز و بخشش عشق نمی‌بیند. زنان در برقراری رابطه جسمانی هدف شور شهوانی ندارند. بلکه منظورشان لذت بردن از صمیمیت، عشق و ملاطفت در کنار شور جسمانی است.
زیرا که زنان در درون خود عشقی عمیق دارند و به فرد مورد علاقه شان توجه دارند، مدام قدردان لحظات در کنار هم بودن هستند
آن ها خواهان آزادی عمل در زندگی می باشند، و دوست دارند به شریک زندگی شان شانس آزادی را بدهند. چون خودشان هم احساس خوبی خواهند داشت وقتی بدانند که همسری قابل اعتماد دارند. آنان دوست دارند همسرشان این احساس را در مورد خودشان نیز داشته باشد.
و هیچ وقت از یاد نمی برند که باید مراقب رابطه ی خود باشند.
از نظر علمی بخشی از مغز به نام سینگولیت که در تصمیم گیری و احساس ناراحتی فعال است در زنان بزرگ‌تر از مردان است. قسمتی از مغز جلوی پیشانی که احساسات و عواطف انسان را مدیریت می‌کند و قشر دیگری که مسئول احساسات شهودی است و کلید حافظه بلند مدت هیپوکامپوس در زنان بزرگ‌تر و فعال تراز مردان است.
همه ما می دانیم که شخصیت زنان و مردان هر دو بر اساس صفات اخلاقی مشترک شکل می‌گیرد. رفتارهای اعضای خانواده در اوایل دوران کودکی شروع به تاثیر پذیری می کند. محققان تیپ شخصیتی زنان و مردان را تائید کرده اند در حالی که ابراز آن معمولا متفاوت است.
زن آلفا که موضوع قابل بحث جامعه امروز است، به‌عنوان زنی قدرتمند، موفق، اجتماعی، جذاب و کانون توجه دیگران نام برده می‌شود. در مقابل زن بتا دارای خصوصیات مثبت متعددی می باشد که می توان به : شنونده خوب، زن منفعل، زن مهرورز، زن نجیب و….اشاره کرد. درست است که این دو، خصوصیات اخلاقی و رفتاری متفاوتی دارند اما هر دو در یک طیف قرار گرفته اند. بعضی صفات آلفای بیشتری دارند و دیگری صفات بتای بیشتری و بقیه زنان در میانه قرار می گیرند.
متاسفانه با وجود این که زنان در همه عرصه ها توانایی خود را نشان داده اند، اما هنوز به‌ عنوان انسانی خانه‌دار و زینتی شناخته می‌شوند. که در حال مبارزه برای شکستن سقف شیشه‌ای خواسته های مردان هستند. خشونت خانگی یکی از واقعیت های تلخی است که زنان زیادی با آن روبرو هستند. حتی آنانی که فکر می‌کنند هرگز اجازه چنین اتفاقی را نمی دهند.
همین باعث شده تا زنان بیشتر از مردان مبتلا به اختلال اضطرابی شوند. و شخصیت وجودی خود را نادیده بگیرند. البته افسردگی زنان ممکن است تا حدودی مربوط به عوامل هورمونی هم باشد.
زنان همواره در تلاش بوده اند تا مانند مردان، به‌عنوان فردی دارای خصوصیات، مهارت ها، ایده‌ها و انگیزه‌های مشخص، در زندگی به رسمیت شناخته شوند. تا خانواده و جامعه بهتری را بسازند.
ویر جینیا وولف:
قرن ها است که زنان به مثابه آیینه درشت نمای این امکان را برای مردان فراهم آورده اند تا خود را دوبرابر بزرگتر از آنچه هستند، ببینند.

• منبع خبر : نصیر بوشهر