درحاشیه برکناری تامل برانگیزرحمان برزگرازمدیریت انجمن سینمای جوانان استان بوشهر   خورشید فقیه : پژوهشگر تاریخی و اجتماعی و فعال رسانه ای     عملکردهای تا به اکنون دولت به اصطلاح انقلابی در اکثر زمینه ها، مویّد این ضرب المثل معروف ایرانی است که: « ترقی های مردم رو به بالا، من از بالا […]

 

درحاشیه برکناری تامل برانگیزرحمان برزگرازمدیریت انجمن سینمای جوانان استان بوشهر

 

خورشید فقیه : پژوهشگر تاریخی و اجتماعی و فعال رسانه ای

 

 

عملکردهای تا به اکنون دولت به اصطلاح انقلابی در اکثر زمینه ها، مویّد این ضرب المثل معروف ایرانی است که: « ترقی های مردم رو به بالا، من از بالا به پائین میترقم !!»

اکثریت اهالی فرهنگ و هنر استان، از بدو انقلاب تا به اکنون، گذر و سر و کارشان به ادارات کل و شهرستان های تابعه فرهنگ و هنر و نهادها و دنبالچه های آن افتاده است و کمابیش ازعملکردهای مثبت و منفی آن ها اطلاعاتی داشته و دارند. یکی از این نهادها، «انجمن سینمای جوانان استان» است که در رژیم گذشته و در رقابت با « سینمای آزاد ایران» که با حمایت و ابتکار سازمان رادیو و تلویزیون ملی آن روزهای ایران فعالیت میکرد، به وجود آمد. اما این انجمن، ازهمان ابتدا و بیشتر به لحاظ سیاسی، مورد اقبال هنرمندان و به ویژه سینما گران قرار نگرفت و فقط در حد یک نام و عنوان باقی ماند تا اینکه پس از انقلاب و با انحلال سینمای آزاد ایران، انجمن سینمای جوانان شکل و توان بیشتری پیدا کرد و مورد عنایت خاص وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار گرفت و دارای شعباتی در سراسر استان های ایران و از جمله بوشهر گردید. ضمنا جای تعجب هم نخواهد بود اگر که بگویم این نهاد فرهنگی هنری نیز به لحاظ مدیریتی، همانند دیگر ادارات و موسسات حکومتی، پیوسته متاثر از ایده و افکار و برنامه های دولت های مستقر بوده و مجری آن ها، و تا جایی هم که من میدانم، حداقل در خصوص نهادهای فرهنگی و به ویژه در ارتباط با فرهنگ و هنر نوشتاری، تصویری، شنیداری و… کمتر مورد توجه و رضایت فعالان این حوزه قرارداشته و یا حتا دست آوردهایی که منشاء خیر و برکاتی برای کلیت نظام، چه به لحاظ تبلیغی و چه سیاسی و اجتماعی مثبت، داشته باشند!؟

لذا با اتکا و استناد به این واقعیت های غیر قابل انکار است که حتا با یک نگاه و نظر اجمالی و زود گذر به آنچه که از سال ۹۵ تا کنون در انجمن سینای جوانان استان بوشهر صورت گرفته و با شتاب و برنامه ریزی های کوتاه و بلند مدت، قابل اجرا و درحال پیشروی است، به ارزش و اهمیت وجودی شخصیت هنری برجسته ی دیارمان جناب حاج رحمان برزگر بیشتر پی میبرم و بر تاسف و تامّلم پیرامون بر کناری ایشان از مدیریت این نهاد فرهنگی بیشتر میشود!

این نوشتار من، نه در باب ستایش و بزرگداشت ایشان است که نیازی به آن ها ندارد، و نه مقابله و ضدیّت با صادر کنندگان چنان حکمی و نه درحمایت و جانبداری مثلا دوستانه و رابطه ای از ایشان، چون مقامات اداره مذکور و حتا اکثر هم استانی هایم به خوبی مرا شناخته و میدانند که در راه مداهنه و تعریف و تمجید های متملقانه از مقامات حکومتی، هرگز قلم خویش را نیالوده ام و راستی و صداقت گفتار را در مسلخ هیچ والا مقامی، قربانی ننموده ام، ولی در این مورد خاص، نمیتوانم ساکت بمانم چون در ماهیت درستی آن، هم دستخوش تردیدهایی جدی شده ام، و هم دچار یک نگرانی بزرگ در محتمل دانستن نابود سازی آثار و ارزش های مادی و معنوی ای که مخلوق تفکر و تلاش های به یاد ماندنی او و تیم هنرمندان خلاق همراه با ایشان است ضمن آنکه سکوت را نیز، در مجرای عدل و انصاف، نمی بینم !! در اینجا اگرقرار برارزش گزاری و امتیاز دهی به اقدامات ۶-۷ ساله اخیر جناب برزگر باشد، کافیست تا من به موردی اشاره کنم که به باور من، یکی از مهمترین موضوعات است و در بُعدی بمراتب وسیعتر و کار آمد تر از مابقی فعلیت های ایشان، و آنهم گرد آوری و تجمیع اکثریت قریب به اتفاق هنرمندان و بخصوص اهالی سینما با نحله های فکری و اندیشگی بعضا متفاوت و حتا برخی گریزان از هر نوع همکاری و فعالیتی دربنیاد ها و موسسات دولتی، در نهاد تحت مدیریت داهیانه خود، در زمانه و شرایطی که تمامی دستگاه های تبلیغاتی و رسانه ای بقول حضرات « معاند و مخالف نظام» یک صدا در حال القای این باور در ایران و جهان هستند که صاحبان اندیشه و هنر راهی و جایی برای ابراز وجود و فعالیت در کشورخود را نداشته و ندارند!؟ و با اتکای به همین واقعیت است که من نه تنها ارزش نوع و نحوه مدیریت ایشان را بسیار برجسته ارزیابی میکنم، بلکه به شدت نیز نسبت به برخورد و اقدام زعمای قوم، دستخوش نوعی سوء ظن شده ام، به خصوص با افشای قضایا و عملکردهای اعجاب انگیز منتسب به افرادی خاص وغیر قابل باور که بن مایه اولیه آن ها علی الظاهر حفظ منافع نظام ولی با ماهیت درونی و پنهانی ضدیت و تخریب محیلانه ی هرچه بیشتر آن .

به هر حال، ختم کلام میکنم و دوستانه و مصلحانه از مقامات مربوطه و عقلای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و اداره کل استان بوشهر، درخواست میکنم هرچه زودتر در این مورد تجدید نظری به عمل آورده و بیش ازاین موجبات تشویش ذهنی هنرمندان استان را فراهم نفرمایند، من آنچه شرط بلاغ بود با شما گفتم، بقیه را خود دانید!

  • منبع خبر : نصیر بوشهر