در طول تاریخ، تئوریهای جسورانهای که به صورت تصورات خیالی تلقی شده کم نیست، ولی همین مسائل پس از گذشت زمان به صورت حقایق ثابت روز درآمده است.چه بسا مسائل غیرممکنی در گذشته، امروز به صورت حقایق مسلم درآمده اند. نسلهای آینده، انواع حیات را که امروز ما حتی خواب آن را هم روی زمین […]
در طول تاریخ، تئوریهای جسورانهای که به صورت تصورات خیالی تلقی شده کم نیست، ولی همین مسائل پس از گذشت زمان به صورت حقایق ثابت روز درآمده است.چه بسا مسائل غیرممکنی در گذشته، امروز به صورت حقایق مسلم درآمده اند. نسلهای آینده، انواع حیات را که امروز ما حتی خواب آن را هم روی زمین نمیتوانیم ببینیم، در کیهان خواهند دید. اگر ما امروز این نوع از حیاتها را نمیتوانیم ببینیم باید قبول کنیم که حیات روی زمین، از قدیمیترین نوع آن است. یکی از شگفت انگیز ترین داستان های حیات بر روی زمین را شاید بتوان در تمدن سومر دید بر اساس الواح سومری نحوه پیدایش انسان بدین گونه بوده است[۱]:
– حوادث قبل از سیل عظیم (طوفان نوح)
۴۵۰ هزار سال قبل
با فرسوده شدن اتمسفر سیاره نیبیرو (سیارهای دور دست در منظومه شمسی)، حیات رو به انقراض رفت. آنو[۲] (Anu) پادشاه سیاره نیبیرو بود. آلالو (Alalu) در طول یک سفر فضایی، از وجود سیارهای با نام زمین مطلع میشود، زمین سرشار از ذخایر طلا بود و با این میزان از طلا، میشد اتمسفر سیاره نیبیرو را احیا کرد.
۴۴۵ هزار سال قبل
به رهبری انکی (Enki) یعنی پسر آنو (Anu)، آنوناکیها به زمین سفر کردند. اولین ماموریت آنها، استخراج طلا از اعماق آبهای خلیج فارس بود؛ به همین علت آنوناکیها در همین منطقه فرود آمدند.
۴۳۰ هزار سال قبل
آب و هوای کره زمین، از سیاره نیبیرو بهتر است؛ از این جهت تعداد بیشتری از آنها به زمین میآیند. در میان آنها، نینهورساگ (Ninhursag) به عنوان خدای کوهستانها نیز به زمین آمد.
۴۱۶ هزار سال قبل
زمانی که فرآیند استخراج طلا با مشکل مواجه میشود، آنو همراه با انلیل به زمین میآیند و فرآیند استخراج طلا در قاره آفریقا ادامه پیدا میکند. در این حال انلیل رهبری این ماموریت را به دست می گیرد و انکی برای ادامه کار به آفریقا فرستاده می شود. آنو پیش از ترک زمین توسط نوهی آلالو به جنگ تهدید میشود.
۴۰۰ هزار سال قبل
هفت قرارگاه کاربردی در جنوب بین النهرین ساخته میشود که از جمله آنان میتوان به یک فرودگاه فضایی سیپار[۳] (Sippar)، مرکز کنترل ماموریت نیپور» (Nippur) و یک مرکز متالورژی «شوروپپاک (Shuruppak) اشاره کرد. کشتیها با طلای خالصسازی شده از آفریقا میرسند و به توسط ایگیگی (Igigi) به سفینههای فضایی که از نیبیرو میآیند، تحویل داده میشود.
۳۸۰ هزار سال قبل
نوهی آلالو، با کسب اعتماد و پشتیبانی ایگیگیها، علیه آنوناکیها شورش کرده و به دنبال تسلط بر زمین است. در پی این اتفاق، جنگی بزرگ در میگیرد و پیروان انلیلیها در جنگ خدایان کهن پیروز میشوند.
۳۰۰ هزار سال قبل
کار طاقت فرسای آنوناکیها در معادن زمین، موجب شورش آنان میشود. انکی و نینهورساگ، با دستکاری ژنتیکی میمون ماده، نسل جدیدی از کارگرها را خلق میکنند. کارگرها شروع به کار میکنند، انلیل با حمله به معادن تمامی کارگرها را به عدن در بین النهرین میبرد. در اینجا، انسان امروزی شروع به تولید مثل کرده و نیاکان ما پا به دنیا میگذارند.
۲۰۰ هزار سال قبل
حیات بر روی زمین به علت عصر یخبندان، با مشکلات جدی رو به رو میشود.
۱۰۰ هزار سال قبل
آبوهوا دوباره گرم میشود. آنوناکی (نفیلیم در تورات)، بر خلاف میل انلیل با دختران آدمیان ازدواج میکند.
۷۵ هزار سال قبل
عصر یخبندان جدیدی آغاز شده و تنها گونههای قوی و غارنشین از انسان نجات مییابند.
۴۹ هزار سال قبل
انکی و نینهورساگ، انسانهایی از نژاد آنوناکی را بر مسند پادشاهی شوروپپاک قرار میدهند. انلیل از این تصمیم خشمگین شده و در صدد نابودی انسانها بر میآید.
۱۳ هزار سال قبل
به علت عبور سیاره نیبیرو از نزدیکی زمین، جذر و مدی فوقالعاده بزرگ در راه است. انلیل، آنوناکی را به قسم وامیدارد تا در مورد آن، چیزی به انسانها نگوید تا نژاد آنان به کلی نابود شود.
– حوادث بعد از سیل عظیم (طوفان نوح)
۱۱ هزار سال پیش از میلاد مسیح
انکی سوگند خود را میشکند و به زیوسدرا (نوح) دستور میدهد که کشتی بزرگی را بسازد. سیلی بزرگ سرتاسر زمین را در بر میگیرد و بسیاری از شهرها و پایگاههای ساخته شده آنوناکی را از بین میبرد. انلیل به باقیمانده انسانها، مهارتهای کشاورزی و بذر مربوط به گیاهان را میدهد، انکی نیز به اهلی کردن حیوانات مشغول میشود.
۱۰ هزار و ۵۰۰ سال پیش از میلاد مسیح
فرزندان نوح، در سه نقطه از زمین ساکن میشوند. نینورتا (Ninurta) به عنوان پسر بزرگ انلیل، کوهستانها را سد کرده و با خالی کردن آب رود، بینالنهرین را قابل سکونت میکند. انکی ناحیه مربوط به رود نیل را به دست خود میگیرد. از شبه جزیره سینای برای ساخت فرودگاه فضایی استفاده شده و مرکز کنترلی مربوط به آن نیز در کوه موریا (Mount Moriah) ساخته ساخته میشود.
۹۷۸۰ سال پیش از میلاد مسیح
را/مردوک، اولین پسر انکی، حکومت مصر را بین ازیریس (Osiris) و ست (Seth) تقسیم میکند.
۹۳۳۰ سال پیش از میلاد مسیح
ست با کشتن ازیریس، حاکمیت دره نیل را به کلی به دست خود میگیرد.
۸۹۷۰ سال پیش از میلاد مسیح
هروس (Horus) با راهاندازی جنگ اهرام اول، انتقام پدرش ازیریس را میگیرد. ست به آسیا فرار کرده و شبه جزیره سینا و کنعان را به تصرف خود در میآورد.
۸۶۷۰ سال پیش از میلاد مسیح
با شورش پیروان آنلیل به علت تصاحب کلیه امکانات فضایی توسط انکی، جنگ اهرام دوم آغاز میشود. نینورتا پسر انلیل، بعد از پیروزی در این جنگها، تمامی تجهیزات هرم بزرگ را تخلیه میکند. نینهورساگ با برگذاری کنفرانس صلح، زمین را به دو دسته حکومتی مجزا از هم تقسیم میکند. حکومت مصر از را/مردوک گرفته شده و به سلسلهای از توث (Thoth) داده میشود.
۸۵۰۰ سال پیش از میلاد مسیح
آنوناکی، یک پایگاه فضایی جدید برای دستیابی به امکانات فضایی را احداث میکند که جریکو (Jericho) یکی از آنهاست.
۷۴۰۰ سال پیش از میلاد مسیح
با ادامه یافتن دوران صلح، آنوناکی به انسان اجازه میدهد که به پیشرفتهای بیشتری دست پیدا کند. در این زمان، عصر نئولیتیک آغاز شده و نیمه خدایان در مصر حضور پیدا میکنند.
۳۸۰۰ سال پیش از میلاد مسیح
تمدن شهرهای سومری در مصر آغاز شده و آنوناکی شهرهای کهن از جمله اریدو و نیپور را مجددا تاسیس میکند. آنو برای بازدید، به زمین سفر میکند. شهر جدید اوروک (Uruk) به افتخار او ساخته میشود. او معبد این شهر را به نوهی دخترش یعنی اینانا/ایشتار میبخشد.
– پادشاهی در زمین
۳۷۶۰ سال پیش از میلاد مسیح
سلطنت زمین به انسان اعطا میشود. کیش اولین پایتخت تحت نظارت نینورتا است. تمدن در سومر شکوفا شده و به اوج خود میرسد.
۳۴۵۰ سال پیش از میلاد مسیح
قدرت در سومر به نانار/سین (Nannar/Sin) اعطا میشود. مردوک، بابل را با عنوان «دروازه خدایان» معرفی میکند و پس از وقوع حادثه برج بابل، آنوناکی زبان بشر را تغییر میدهد. با شکست کودتای مردوک، او به مصر بازگشته و با کشتن توث و برادرش دموزی (Dumuzi) که با اینانا نامزد بود، در هرم بزرگ زندانی میشود. مردوک از طریق راهروی اضطراری این هرم به تبعید میرود.
۳۳۵۰ تا ۳۱۰۰ سال پیش از میلاد مسیح
با انتصاب اولین فرعون در ممفیس، دوران هرج و مرج به پایان رسیده و تمدن وارد مرحلهای جدید میشود.
۲۹۰۰ سال پیش از میلاد مسیح
تمدن از سومر به اوروک (Erech) منتقل میشود. سلطنت سومین ناحیه (دره سند) نیز به اینانا سپرده میشود.
۲۶۵۰ سال پیش از میلاد مسیح
با تغییرات محل اصلی حکومت در سومر، پادشاهی متزلزل میشود. در این میان، انلیل از افزایش جمعیت انسانها و مشکلات موجود خشمگین است.
۲۳۷۱ سال پیش از میلاد مسیح
اینانا عاشق شارو-کین (Sharru-Kin) میشود. شارو-کین با احداث یک پایتخت جدید آکاد، امپراطوری جدیدی را احداث میکند.
۲۳۱۶ سال پیش از میلاد مسیح
شارو-کین با هدف حکومت بر ۴ منطقه (سند، نیل، سومر و آکاد)، خاک مقدس را در بابل از بین میبرد. درگیری مردوک و اینانا وارد مرحلهای جدید شده و با سفر برادر مردوک یعنی نرگال (Nergal)، از آفریقای جنوبی پایان میپذیرد. او، برادر خود مردوک را متقاعد میکند که از بین النهرین خارج شود.
۲۲۹۱ سال پیش از میلاد مسیح
نارام-سین (Naram-Sin) بر مسند پادشاهی آکاد نشسته و با حمله به مصر، در تلاش برای تصاحب شبه جزیره سینای برمیآید.
۲۲۵۵ سال پیش از میلاد مسیح
اینانا، قدرت در بینالنهرین را به دست میگیرد. نارام-سین با نیپور به مخالف برخواسته و آنوناکیهای بزرگ به آکاد حملهور میشوند. اینانا فرار میکند و پادشاهی سومر و آکاد به دست نیروهای خارجی وفادار به انلیل و نینورتا میافتد.
۲۲۲۰ سال پیش از میلاد مسیح
تمدن سومری، تحت فرماندهی پادشاه لاگاش (Lagash) به درجات بالا میرسد. توث با کمک به گود-آ (Gudea)، معبد زیگورات را برای نینورتا میسازد.
۲۱۹۳ سال پیش از میلاد مسیح
مصر بین پادشاهان فراعنه و مردوک تقسیم میشود.
۲۱۳۰ سال پیش از میلاد مسیح
از آنجا که انلیل و نینورتا، پادشاهی را در نقاط دورتری دنبال میکنند، حکومت در مرکز بینالنهرین به انحطاط رفته و تلاش اینانا برای تصاحب قدرت بی فایده است.
با دقت در متون کشف شده در کتیبههای سومر، نحوه پیدایش انسان ، حاصل دخالتی مستقیم از سوی بیگانگان فضایی است. اما آیا این متون تاریخی قابل استناد هستند؟ چه دلیلی دارد که ما موجودات مغرور، خود را برترین نوع نژاد نامیده و برای کشف حقیقت نحوه پیدایش انسان ها، از مطالعه بقایای تمدنهای قدیمی سر باز بزنیم؟
تصویری از آنوناکی ها الواح آشوری
تصویر آنوناکی ها با مچ بندی شبیه ساعت الواح سومری
انسان پرنده درون یک کره
کتیبه عجیب سومری با نقش انسان هایی در حال کار با وسایلی شبیه به کامپیوتر
آتلانتیس
اما یکی دیگر از شگفتی های زمین تمدن آتلانتیس است که تا کنون معمایی حل نشده باقی مانده است که نظریات متعددی از نویسندگان باستان تا دوره معاصر درباره آن ارایه شده است اما هیچگاه تا به امروز مکان دقیق آن مشخص نشده است تمدنی که اگر اثری از آن یافت شود شاید برای بسیاری از سوال ها درباره تاریخ زمین پاسخی پیدا شود.
براد استایگر نویسنده ی کتاب آتلانتیس معتقد است که تمدن های موجود بروی زمین چرخشی بوده است.و پیش از دوران ما انسان های کاملا پیشرفته در علم و فرهنگ وجود داشته اند.
در سال ۱۹۵۶ فردی به نام دکتر رنه مالاس از موزه ی ریکز در سوئد شواهد تازه ای را مبنی بر اینکه ممکن است آتلانتیس در اقیانوس اطلس وجود داشته باشد ارائه داد بر اساس نظریه ی دکتر مالاس در قسمت میانی اقیانوس اطلس زمانی یک رشته کوههایی وجود داشته است که ۱۰-۱۲ هزار سال قبل به اقیانوس فرو رفته است که سلسله کوههای فوق مانند سدی در برابر گلف استریم قرار داشته و اقیانوس منجمد شمالی از اروپا تا منطقه گرینلند جدا ساخته است.زمانی که این کوهها فرو نشست .گلف استریم به اقیانوس منجمد شمالی متصل شد و عصر یخبندان پایان یافت که این تغییر به علت فرونشستن آتلانتیس ایجاد شده است.
در ۱۹۶۳ پرفسور گئورگلی لیندبرگ از بخش بخش جانور شناسی آکادمی اتحاد جماهیر شوروی اعلام کرد:یافته های جدید این فرضیه را که قاره ای در شمال اقیانوس اطلس وجود داشته در حال حاضر در عمق ۴۵۰۰-۵۰۰۰ متری آب دریا فرو رفته است اثبات می کند.
نویسندگان قدیمی از جمله افلاطون و پلینی از آن یاد کرده بودند افلاطون نوشته است که آتلانتیس مهد تمدنی پیشرفته نه تنها در زمینه ی تکنولوژی بلکه در زمینه ی علوم و هنر نیز بوده است.او می گوید مردم آتلانتیس دارای قدبلند پوست سفید موهای درخشان و مردمی بسیار مهربان بوده اند. و هیچ چیز برای آنها با ارزش تر از اخلاقیات نبوده و اقتصاد آنها دارای پول نبوده و یک ملیون ارتش و کشتزار های فراوان بوده اند. افلاطون در رساله ی کورتیاس نوشته است که آتلانتیس دارای جمعیت بیست میلیون نفری بوده است. و دارای مساحت ۱۵۴ هزار مایلی بوده است هم چنین افلاطون نوشته است که در قاره ی آتلانتیس قاره ها با شکل هندسی زیبایی ساخته شده بودند و نهر های آب مانند رگ های بدن در همه جا جاری بودند.
همچنین افلاطون علت نابودی این قاره را چنین بیان کرده است.که وقتی زیاده طلبی مردم آتلانتیس زیاد شد و قصد حمله به آتن را داشتند زئوس طوفانی را بر آنها نازل کرد سپس به کمک سه نیروی طوفان آتشفشان و زلزله آنجا را از بین برد .
پائول توئیچل نویسنده ی کتاب اک ویدیا می نویسد در دوران باستان در حدود ۲۰ هزار سال قبل در وسط اقیانوس اطلس شمالی سرزمینی وجود داشته آن سرزمین به بزرگی مجموع انگلیس فرانسه و اسپانیای فعلی بود و شکلی شبیه به قاره ی استرالیا داشته است. به عقیده مغولها در زمان قدیم، دو قاره در اقیانوس اطلس وجود داشته که هر دو در آب فرو رفتند، ولی بعضی از ساکنان آنها توانستند در پناهگاههایی زیرزمینی به زندگی خود ادامه دهند. این غارها با نور عجیبی روشن میشد که گیاهان در پرتو آن رشد میکردند. تونلهای زیرزمینی بلند و متعددی در سینچوان چین کشف شده که این تعبیر مغولی را تایید میکند.
اوتو هاینریشموک، مهندس اتریشی که علاقه وافری به تاریخ و جغرافیا داشت، کتابی تحت عنوان راز آتلانتیس نوشت که شهرتی جهانی یافت و بار دیگر آتلانتیس را سر زبانها انداخت. به اعتقاد وی، جزیره آتلانتیس وجود داشته و دستخوش بلای سهمگین طبیعی شده اما تمام آتلانتها از بین نرفتهاند و بازماندگان آن فاجعه توانستهاند خود را به سواحل اقیانوس اطلس (شامل آمریکای جنوبی، آمریکای شمالی، آفریقا و اروپا) برسانند. آنها به هر سرزمینی که رسیدند، دانش خود را در زمینه شهرسازی و معماری به کار گرفتند تا بناهایی عظیم، معابدی باشکوه و قصرهایی بزرگ مانند آنچه در آتلانتیس وجود داشت، بسازند. براساس فرضیههای موک، بناهایی مانند اهرام مصر، معابد مایا و آزتک و بسیاری از تمدنهای دوره باستان همگی زاییده یک تمدن مادر به نام آتلانتیس هستندبا توجه به تکنولوژی و تمدن آتلانتیس شاید این تمدن ارتباطی با آنوناکی ها یا فرا زمینی ها داشته است!
رد پای آنوناکی ها در ایران
نمونه نقوش حکاکی شده درایران (تیمره)
یک شئ آیرودینامیک که شباهت نزدیک به سفینه یا رهنوردهای فضایی دارد، انسانی با لباسی عجیب و سری بزرگ که شباهت به لباس و کلاهخود فضانوردان دارد.
انسان بالدار در پاسارگاد
نقش انسان بالدار در پاسارگاد در میان تاریخنگاران دربارهی نقشبرجسته انسان بالدارِ پاسارگارد سخنهای فراوانی شده است ولی هیچگونه همسانسازی نظری در میان آنها بهوجود نیامده است. از اینرو پیامی که این نقشبرجسته میبایست به آیندگان بدهد همچنان در پردهای از گمان قرار دارد. این نقشبرجسته با فر کیانی کوروش بزرگ پادشاه هخامنشی درپیوند است همچنین انسان را به یاد نقوش آنوناکی ها در الواح سومری می اندازد.
دست برافراشته: دست راست این نقشبرجسته از ناحیه آرنج خم شده و بهسوی جلو بلند شده است. حالت دست در این نقشبرجسته همانند حالت دست شاهان و شاهزادگان در نقشبرجستههای تختجمشید و سنگنبشتهی داریوش شاه در بیستون است. این حالت دست و چگونگی قرارگرفتن پاها که انسان در حالت حرکت را نشان میدهند، نشاندهندهی حرکت رو به جلو و پیشرفت است.
تاج نقشبرجسته: پیش از آنکه بخش بالای نقشبرجسته بشکند، دستکم دو تصویر وجود دارد که یکی را «رابرت کِرپورتر» در سال ۱۸۱۸ میلادی و دیگری را «چارلز تکسیر» در سال ۱۸۴۰ میلادی کشیدهاند. بر پایهی این نقاشیها تاج این نقشبرجسته قابل توضیح است.در پایینترین بخش این تاج دو شاخ، تاج نقشبرجسته گاو نر دیده میشود که ماندهی تاج بر روی آن سوار است. در بالای آنها سه شیی به شکل کوزه آب یا ماهی دیده میشود که در اصل نماد آب هستند. نماد خورشید به گونهی سه دایرهی توپر بر بالای آنها دیده میشود.
بلندای نقشبرجسته: بلندای نقشبرجسته ۲۱۰ سانتیمتر است که در مقایسه با یک انسان قد بلند(به اندازه ۱۹۰ سانتیمتر) بلند قدتر جلوه میکند. البته گزنفون تاریخ نگار یونانی بر بلندی قد و خوش اندام بودن کورش تاکید میکند.همچنین در الواح سومری به قد آنوناکی ها اشاره شده که بلند قد تر از انسان ها بوده اند.
چهار بال نقشبرجسته: نقشبرجسته دارای چهار بال است که به چهارسو گسترده شدهاند.در ادامه شباهت نقش انسان بالدار در پاسارگاد با نقش آنوناکی در الواح سومری قابل ملاحظه است.
نقش انسان بالدار پاسارگاد
نقش آنوناکی الواح سومری
کتیبه بیستون
کتیبه بیستون بصورت آشکارا در کوهی در ارتفاع ۳۰۰ فوتی (تقریبا ۱۰۰ متری) مانند یک بیلبورد بسیار بزرگ امروزی قرار دارد. اشکال و صوری که در آن صحنه ها رسم شده اند، صحنه هایی از زندگی به اندازه یا بزرگتر از آن هستند که بوسیله داستانی در سه زبان میخی مختلف در کنار هم واقع شده اند.سن واقعی این حکاکی به شدت مورد بحث و جدل است و برای آن بازه های زمانی بسیار متفاوتی در نظر گرفته می شود.آرم زرتشت در آنجا (روی متون و کتیبه) در واقع استعاره ای از این است که آنانوکی در واقع می تواند پرواز کند. مرد دارای بال و دم که در اینجا نشان داده شده است و درون حلقه ای که حال راندن آن است می تواند ارائه ای از وسیله پروازی باشد که آنانوکی از آن استفاده می کرد. سومریان هوشمندانه از این عکس برای نشان دادن تصویر خدایان خود که پرواز می کردند، استفاده کرده اند. بعد ها بابلیان و آشوریان و پارسیان نیز آین آرم را پذیرفتند.
کتیبه بیستون با نقش انسان پرنده
کتیبه آشوری با نقش انسان پرنده
از آنجایی که هنرمندان در دوران باستان تصاویر را به صورت نیم رخ ترسیم می کردند شاید اگر نقش کتیبه بیستون سه بعدی تصور شود بتوان سر نخی از این کتیبه با نقش انسان پرنده را یافت. در ادامه اینجانب با استفاده از نرم افزار های سه بعدی ساز با چرخش ۳۶۰ درجه نقش انسان پرنده حول محور مرکزی آن به تصویر شگفت انگیزی از وسیله پروازی آنوناکی (انسان پرنده)دست پیدا کردم که در ادامه کتیبه بیستون را با بعد سوم و سفینه پرنده آنوناکی می توانید مشاهده کنید.
کتیبه بیستون به صورت سه بعدی و سفینه پرنده آنوناکی
کتیبه بیستون به صورت سه بعدی و سفینه پرنده آنوناکی
کتیبه بیستون فقط یکی از وقایع تاریخی است که به وسیله گذشتگان باقی مانده و ما تازه شروع به باز کردن چشمانمان بر روی واقعیاتی که این ایده ها و تصاویر قابل توجیه ارائه می دهند، کرده ایم. همانطور که ما در بخشی از کائنات قرار گرفتیم و توان بالایی داریم که به ماه و یا کرات دیگر سفر کنیم در سطوح مختلف تکنولوژی و توان علمی باشند و دلیل اینکه ما نتوانسته ایم با آنها ارتباط برقرار کنیم شاید این بوده که آنها نتوانستند و یا نخواستند با انسان ارتباط برقرار کنند و در پایان قضاوت با شماست که باور کنید ما در این جهان بی انتها تنها نیستیم.
۱- کتاب گمشده انکی، نوشته زکریا سچین،ویرایش دوم
۲- اسامی خدایان سومری:
آنو (Anu): صاحب بهشت و خدای اصلی
انلیل (Enlil): خدای هوا
نینورتا: خدای جنگ
انکی (Enki): خدای دانش
ارشکیگال (Ereshkigal): فرشتهای از عالم اموات
اینانا (Inanna): خدای آسمان
نامو (Nammu) – نینهورساگ (Ninhursag) – نانا (Nanna): خدایان ماه
اوتا (Utu): خدای خورشید– (ایگیگی ها)، گروهی از خدایان بهشت هستند.«ایگیگی» ها خدایان جوانتر بودند وگاهی مترادف با «آنوناکی» بودند.
۳- اسامی شهرهای سومر
-
اریدو
-
بادتیبیرا
-
لارسا
-
سیپار
-
شوروپاک
-
اوروک
-
کیش
-
اور
-
نیپور
-
لاگاش
- منبع خبر : نصیر بوشهر
https://nasirboushehronline.ir/?p=1835
اشکان
تاریخ : 5 - خرداد - 1400
بسیار جالب و محتمل هست
البته جزئیات خیلی جالبترش کرده
نسرین
تاریخ : 31 - خرداد - 1400
خیلی کامل و جالب بود به نظرم ادم ها از میمون جدا نشدن درواقع خواستن ازشون به عنوان یه برده استفاده کنن واسه همین چندتا ژن رو ترکیب کردن…..درواقع ما نژادهای مختلفی داریم بعضی از انسان ها روحشون فرق داره و کاملا معلومه دورگه هستن و یه نسلشون فضاییه
رضا
تاریخ : 9 - اسفند - 1400
منم مستند ما و فرازمینی ها رو دیدم و کتاب ارابه خدایان ون دنیکن رو هم خوندم تا حدودی منطقیه ولی نه کاملا خیلی از گفته هاشون و همینطور همین مطلب شما عاقلانه نیست.
مینا
تاریخ : 5 - مرداد - 1403
فکر کنم تاریخ طوفان نوح درست نیست ، کلا این مطلب و نوع مطالب میخوان بگن خالق این جهان و
ما انسانها موجودات فضایی هستن که میدونید که این
موجودات همون
جنیان کافر یا شیاطین هستن که مثل ما انسانها نژادها و انواع مختلف دارن ، اونایییشون که ساکن سیاره نیبرو هستن
یک نوع متفاوت دارن از اونایی که رو زمین تو یه بعد از زمان و مکان دیگه زندگی میکنن یا شاید هم ارتباط دارن با هم دیگه ،
به هر حال انسانهایی که زنده دل هستن و و واقعا عاشق انسانیت
هستن و عقلشون رو به کار میگیرن وقتی در مورد باستان ، جهان هستی و موارد دیگه این جهان مطالعه میکنن بیشتر به خالق یگانه ای که دوجهان رو از عدم آفریده ایمان میارن و خالق بی همتاو قادر مطلق و مهربونشون وارد قلبشون میکنن
ولی کسانی که سرکش و طغیانگر و دنیادوست و خودپرست و قسی القلب و پوچ گرا هستن وقتی
این مطالب رو میخونن با کمال بلاهت و حماقت به کفرشون
افزوده میشه و با سنگ شدگی و جهل تمام شیطان و شیاطین
رو که تموم جنایات و پستی ها و پلیدی های منفور تاریخ بشریت و
و زمین و زمان از گور اونها بلند میشه
به جای خالق یگانه میشونن و چه بدونن و چه ندونن میشن
شیطان پرست چون ولایت ابلیس رو قبول کردن و شیطان رو وارد قلبشون کردن ،
ابلیس که پادشاه جنیان کافر و سرکشه، ابلیس و لشگرش که از انسان که
اشرف مخلوقات خداست بیزارن ، عزیزان علی ولی خداست و پادشاه دو جهانه ، پادشاه انسانها و جنیانه، نه ابلیسِ نکبت زپرتی که خودش و لشگرش بعد از اومدن حضرت عیسی سه در از آسمانهای بالا براشون بسته شد و بعد اومدن حضرت محمد و خاتم الانبیا به روی زمین
۴ در دیگه از آسمانها براشون بسته و تو همین منظومه شمسی و سیاره نیبرو گیر افتادن و دیگه نتونستن با استراق سمع از آسمانهای بالاتر به جاسوسی ادامه بدن ، تمدن بشری رو این شیاطین
با جاسوسی از آسمان های بالاتر و دنیا های بالاتر به روی زمین اوردن و بنام
خودشون ثبت کردن و به انسان ها القا کردن ، فتنه کردن
و وسوسه کردن تو وجود انسان ها که ما خداییم
و نیرومند و خیر خواه ، ما شایسته ی پَرستشیم نه خدای یگانه ای که شما رو وِل کرده
روی این زمین به حال خودتون تا بدبختی بکشین ، آدمیزادگان جاهل
و دنیا پرست هم تمثالی از اونا رو به شکل مجسمه و بت ساختن به عنوان الهه و معبود و پرستشون کردن و میکنن و
این داستان و وسوسه های نکبتانه ی ابلیس و لشگرش به شکل
های گوناگون و به روز شده همچنان ادامه داره ، همونطور خیلی
واضح و آشکار داریم تو این زمونه میبینیم .
امیدوارم منتشر کنید نظرم رو ،
این هم یه نظره ا گه منتشر نکنید
پس معلومه عصبانی شدین از نظرم پس از خودتون بپرسید چرا بدتون
اومده از این حرفا ، از خالق یگانه مون گفتم و از شیاطین بد گفتم
همنوع من ممنون میشم یه ثانیه با قلبتون فکر کنید چرا بدتون اومده
از این حرفا با تشکر