نصیربوشهرآنلاین – دکتر بشیر علوی: صرف این ستاک در گویش تنگسیری متفاوت است. هم از مصدر توانستن صورت می‌گیرد و هم از مصدر شاییدن. در پهلوی به نقل از دهخدا shāyistan=shāyitan (توانستن، قادر بودن)، از ریشه اوستایی xshāy (توانستن) است . در فارسی به معنای «توانستن» استفاده‌های فراوانی داشته است: دلا تا بزرگی نیاری به […]

نصیربوشهرآنلاین – دکتر بشیر علوی:

صرف این ستاک در گویش تنگسیری متفاوت است. هم از مصدر توانستن صورت می‌گیرد و هم از مصدر شاییدن. در پهلوی به نقل از دهخدا shāyistan=shāyitan (توانستن، قادر بودن)، از ریشه اوستایی xshāy (توانستن) است . در فارسی به معنای «توانستن» استفاده‌های فراوانی داشته است:
دلا تا بزرگی نیاری به دست به جای بزرگان *نشاید* نشست
جهاندار از ایران سپاهی ببرد که گفتند کان را *نشاید* شمرد
و قلعه او *نمی‌شاید* ستدن
این سه فعل شایستن، توانستن، بایستن همواره مشتقات فعلی آنها گاه به صورت وجه یا فعل مطیعی به کار می‌رود.
پس این ستاک در دو حالت صرف می‌شود:
حالت اول:
مو میتِنُم mo mitenom/ ما میتِنیم mā mitenim
تو میتِنی to miteni/ شما میتِنیت/ د Ŝomā mitenit/d
او میتِنِتow mitenet اونا میتِنن mitenen ownā

حالت دوم از فعل shāyistan= shāyitanشاییتن/ شاییدن به معنای توانستن:
مو میشامن mo miŜāmen/ ما میشامو mā miŜāmow
تو میشاتن to miŜāten/ شمامیشاتو Ŝomā miŜāto
او میشاشن ow miŜāŜen/ اونا میشاشو owna miŜāŜow

این ستاک در حالت دوم در گویش تنگسیری هنوز به کار برده می‌شود، در اهرم که مرکز تنگستان است، حالت‌های مفردی بیشتر از این ستاک استفاده می‌شود و در حالت مفردی و جمعی بیشتر کسانی مانند اهالی عالی حسینی و باغک که تمایل بیشتری گویش‌شان به تنگسیری دارد، استفاده می‌کنند. پس در استفاده کردن از این ستاک تفاوتی در گویش اهرمی و تنگسیری وجود دارد. وجه غالب صرف این ستاک در اهرم همان صرف ستاک از فعل “توانستن” است، در حالی که در نواحی تنگسیرنشین از فعل “شاییدن” نیز در این ستاک استفاده می‌کنند. این ستاک در نواحی دیر و بردستان نیز به کار گرفته می‌شود، منتهی با اندکی تغییر در واک و واج‌ها. صَرف این فعل در این دو ناحیه به این گونه است که تفاوت محسوسی با گویش تنگسیری دارد. در آن دو ناحیه در حقیقت همان حالت الگتیو حادث می‌شود که شناسه به قبل از ماده فعل برمی‌گردد که این نیز خود تفاوتی با لهجه دشتی‌ها دارد:

مو میشات mo miŜāt/ ما مویشات mā mowiŜāt
تو تیشات to tiŜāt/ شما تویشاتŜmā towiŜāt
او شیشاتow ŜiŜat/ اونا شویشاتownā ŜoiŜāt

تشابه این ستاک در این دو ناحیه در به کارگیری حالت الگتیو است و تفاوت آن‌ها در این است که این حالت در لهجه دشتی غلیظ‌تر است و واج/ م/ در لهجه دشتی در اول این ستاک می‌ماند در حالی که در لهجه دیر و بردستان حذف می‌شود. صرف این فعل در لهجه دشتی بدین گونه است:

اُم میشا، اِت میشا، اِش میشا/ امو میشا، اتو میشا، اشو میشا.

در گویش تنگسیری در صرف این ستاک و هیچ ستاک دیگری حالت الگتیو ایجاد نمی‌شود مگر اینکه کار به جمله و تجمیع دیگر وابسته‌های جمله پیش بیاید.
ناگفته نماند که در گویش تنگسیری از ستاک برای گذشته نیز استفاده می‌شود که حالت خاص این گویش است. در این حالت واج/ ن/ از حالت‌های مفردی صرف ستاک حذف می‌شود و فعل بود ←/ بی bi/ به این ستاک در حالت‌های مفردی و جمعی اضاف می‌شود که در حقیقت این ستاک در حالت اصلی، و فعل «بود» در حالت کمکی قرار می‌گیرد.

میشام بیmiŜām bi / میشامو بی miŜāmow bi
میشات بیmiŜāt bi / میشاتو بی miŜātow bi
میشاش بیmiŜāŜ bi / میشاشو بی miŜāŜow bi

همین اتفاق نیز برای این ستاک در گویش دیری و بردستانی نیز به وجود می‌آید:

اُم شا بی، اِت شا بی، اِش شا بی/ مو شا بی/ توشا بی/ شوشا بی.

در این حالت نیز این فعل در حالت الگتیو و اصلی قرار می‌گیرد که با ستاک / بود/← بی/ کار معنا را برعهده می‌گیرند. در همه لهجه‌های ذکر شده، در حالت منفی کردن، فعل/ بود← بی/ منفی می‌شود.
استفاده کردن از / شا Ŝā/ در این ستاک با اختلافاتی در بیشتر گویش‌ها وجود دارد. مانند گویش ابیان‌¬ای/ eŜo، گویش آبوزیدآبادی aŜo، گویش نائینی /Ŝi /Ŝika، گویش بهدینی Ŝa-/Ŝost، گویش قُهرودی Ŝ-/Ŝā، گویش اصفهانی یهودی beŜām، گویش گزی Ŝā، گویش لارستانی Ŝaesso، گویش زازاŜānnān ، گویش تالشی ŜāT. در اوستا این واژه به صورت xŜā(y)-/xŜa-xŜayaو در فارسی میانه Ŝāyitan است و ماده مضارع جعلی آن Ŝāyit است که از ماده مضارع ساخته شده است.

برگرفته از کتاب بنیادهای فعل در گویش تنگسیری در دست نگارش.

منابع:
دهخدا، ج: پاورقی ذیل شایستن.
فارسنامه ابن بلخی، ۶۲
نظامی
فردوسی
حسن دوست، ۱۳۸۹: ج دوم: ذیل توانستن.

  • منبع خبر : نصیر بوشهر آنلاین