با نزدیک شدن به موعد برگزاری انتخابات اسفند ماه ۱۴۰۲ برای تعیین ترکیب مجلس دوازدهم، تصمیم و راهبرد اصلاحطلبان در این دور از انتخابات بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. رویه رد و عدم احراز صلاحیت کاندیداهای جریان اصلاحات در دو انتخابات پیشین- انتخابات مجلس یازدهم و ریاست جمهوری سیزدهم- این چشمانداز را […]
با نزدیک شدن به موعد برگزاری انتخابات اسفند ماه ۱۴۰۲ برای تعیین ترکیب مجلس دوازدهم، تصمیم و راهبرد اصلاحطلبان در این دور از انتخابات بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. رویه رد و عدم احراز صلاحیت کاندیداهای جریان اصلاحات در دو انتخابات پیشین- انتخابات مجلس یازدهم و ریاست جمهوری سیزدهم- این چشمانداز را ایجاد کرده که فرصت حضور در عرصه رقابتهای انتخاباتی برای اصلاحطلبان مهیا نیست از طرف دیگر برخی این موضوع را رویهای برای حذف سیاسی اصلاحطلبان میدانند.
سیدحسین مرعشی دبیر کل حزب کارگزاران سازندگی ایران در گفتوگو با روزنامه سازندگی میگوید: این انتخابات برای اصلاحطلبان برگ سوخته است چراکه از ابتدا هم در مورد استفاده از برگ انتخابات به تصمیم نرسیده بودند و رها کردند. به این دلیلکه به تصمیم نرسیده بودند، الان دیگر انتخابات برای اصلاحطلبان برگ سوخته است. مرعشی همچنین در این گفتگو درباره تقسیمبندیهای سیاسی تعاملات و تقابلهای جریان اصولگرا در زمان فعلی نیز صحبت کرده و میگوید انتخابات پیش روی مجلس عرصه رقابت رئیسی و قالیباف است.
دبیر کل حزب کارگزاران سازندگی ایران همچنین به این سوال نیز پاسخ میدهد که چرا مجمع تشخیص مصلحت نظام به رغم مخالفت سرسختانه با درخواست دولت روحانی برای تصویب لوایح مربوط به “FATF” حالا در دولت سیدابراهیم رئیسی برای تصویب این لوایح در صورت درخواست دولت، اعلام آمادگی کرده است.
آقای باهنر اخیرا صحبتی کرده که فضای مجمع درباره تصویب لوایح مربوط به FATF تغییر کرده و اگر آقای رئیسی و دولت در این باره درخواست یا پیگیری داشته باشند، احتمالا مجمع موافقت کرده و لوایح را تصویب میکند. این تغییر رویه با توجه به مخالفت سرسختانه مجمع تشخیص با اصرار آقای روحانی برای تصویب این لوایح از نظر دور نمانده است. مشخصا چرا باید تصمیمی کارشناسی با هزینههای گزاف اقتصادی و سیاسی همچون پیوستن یا نپیوستن به FATF در دو دولت با این تفاوت نظر همراه باشد؟
این چیز جدیدی نیست و در فضای سیاسی کشورها این دست از رفتارها معمول است، اما میزان آنها به سطح توسعهیافتگی سیاستگذاران و مدیران بر میگردد. اگر توسعهیافته نباشند، منافع فردی و سیاسی را لحاظ میکنند، در حالی که اگر توسعهیافته باشند، منافع ملی را مدنظر قرار میدهند.
سالهاست مدیران از عدم توسعهیافتگی مدیران خود رنج میبرند. این مخصوص FATF و نوع رفتارهای مجمع با توابع مربوط به این موضوع نیست؛ در خیلی از مسائل این رفتارها به ایران لطمههای جبرانناپذیری زده است. بدون شک این رفتارها، سیاسی و جناحی است مقررات فعلی اعمال شده در بانکهای دنیا تاکید دارد که باید این چارچوب در کشورها پذیرفته شود. اگر مسئولیتهای FATF را نپذیرید حتی بانکهای کشورهایی مثل چین که در دوران تحریم با ما کار میکردند، دیگر با ما کار نخواهند کرد چراکه آنها خودشان پروتکلهایی دارند.
این مسائل روشن است که متاسفانه به دلیل توسعهنیافتگی سیستمها و شخصیتهای سیاسی ما در ایران با آن مواجه هستیم.
این تغییر رویه به وجود آمده در مجمع را چقدر ناشی از “حاکمیت یکدست” میدانید؟
تا امروز حاکمیت یکدست بر خلاف انتظاری که جمعی از مردم به آن امید داشتند، هم سیاسیون اصلاحطلبان بر آن تاکید میکردند و هم خود حاکمیت بر آن تاکید داشت، هیچ مشکلی را حل نکرده است. امروز دیگر خودشان نیز متوجه وخامت اوضاع شدند دو سال زمان از دست رفته است. ما که منتقد اصولگرایان و جبهه پایداری بودیم و هستیم، تصور میکردیم که با یکپارچه شدن نهادهای حاکمیتی اعم از مجلس دولت و قوه قضائیه آنقدر برای ایران و مردم خوب کار خواهند کرد و شرایط را مطلوب میکنند که پایگاههای اجتماعی ما را از بین میبرند.
البته من از این مساله استقبال میکردم اگر میتوانستند این کارها را انجام دهند. در اولین دیدار هم به آقای رئیسی گفتم که شما رقیب ما نیستید، یأس مردم رقیب ماست و اگر کشور را به خوبی اداره کنید، این به نفع ما – اصلاحطلبان- هم خواهد بود. ایشان هم گویا این مساله را فهمید و کشور را خوب اداره نکرد!
اما به رغم این کارنامه و عملکرد چه در مجلس و چه در دولت پیشبینی این است که هم مجلس با ترکیبی مشابه ترکیب فعلی تکرار میشود و هم دولت آقای رئیسی دو دورهای خواهد بود.
این مساله باید مورد توجه باشد که استراتژی نظام سیاسی از مشارکت حداکثری به انتخابات با مشارکت محدود، اما با نتایج مطلوبتر تغییر کرده است.
وضعیت داخلی جریان اصولگرا نشان میدهد که به دنبال تغییر ریاست مجلس هستند و انتقادات جدی نسبت به آقای قالیباف مطرح میکنند. جبهه پایداری شریان و شورای وحدت به دنبال کنار زدن ایشان هستند.
من تصور میکنم انتخابات پیش رو در تهران رقابت آقایان قالیباف و رئیسی است. آقای قالیباف برای حیات سیاسی خود در این انتخابات مبارزه میکند و اگر نتواند انتخابات پیشرو را در تهران ببرد، حیات سیاسیاش افول میکند.
آقای رئیسی هم میخواهد دور بعد رئیسجمهور شود و تصور میکند با ضعفهایی که شخص او و دولتش داشتهاند، آقای قالیباف رقیباش در ریاستجمهوری شود. آقای رئیسی قطعاً به دنبال پیروزی در دور انتخابات ریاستجمهوری بعدی برای دولت چهاردهم است و تصمیم دارد همین حالا آقای قالیباف را کنار بزند و زمینگیر کند.
یعنی وضعیت فعلی لزوما به معنای نارضایتی اصولگرایان و دولت آقای رئیسی از مجلس نیست؟
مجلس و دولت الان کار مهمی برای ایران نمیتوانند بکنند. دستشان بسته است، کسری بودجه شدید است و تورم بالاست. از اساس کاری نمیتوانند بکنند. رقابتها شخصی است و کسی به فکر بهبود امور کشور نیست. مسیر بهبود امور کشور از جای دیگری میگذرد.
از سیاست خارجی؟
مسیر اول از سیاست خارجی میگذرد و بعد سیاست اقتصادیهای درست میطلبد.
این برداشت که گفته میشود، کل دولت آقای رئیسی در دست جبهه پایداری و نیروهای آقای سعید جلیلی است را چقدر منطبق بر واقعیت میدانید؟
من شناخت دقیقی از روابط داخلیشان ندارم، اما این تحلیل نمیتواند درست باشد. آقای جلیلی تعیینکننده نیست. جبهه پایداری در مجلس تعداد قابل توجهی نماینده دارد و به نظر میرسد در انتخابات پیش رو متحد آقای رئیسی باشند. آقای رئیسی نیز در انتخابات متحد جبهه پایداری است و آقای قالیباف منتقد و در مقابلشان است.
چقدر احتمال میدهید ترکیب هیات رئیسه اعم از رئیس مجلس در مجلس دوازدهم متفاوت از وضعیت فعلی باشد؟
احتمال زیادی میدهم. به نظر من آقای قالیباف برخلاف آنچه در سابقه سیاسی در انتخابات تهران ثبت کرده است حالا که شهرداری را ندارد و دولت را هم ندارد، کار سادهای در پیش رو ندارد. ائتلاف رئیسی، پایداری و زاکانی شانس بیشتری در انتخابات دارند.
در مورد دولت آقای رئیسی چه طور؟ مثل الگوی دو دولتی ادوار قبل ایشان نیز دوباره دولت بعد را در اختیار خواهد داشت؟
بستگی به سیاستهای نظام دارد که آیا کسی دیگر از شخصیتهای اصلاحطلب یا مستقل را تایید کنند یا خیر. در صورت تایید این گروهها، موقعیت آقای رئیسی چندان مناسب نیست.
یعنی اصلاحطلبان هنوز امید دارند که در انتخابات تایید صلاحیت شوند؟
اصلاحطلبان عموماً به همان اندازه که از انتخابات مجلس دوازدهم فاصله گرفتند به انتخابات ۱۴۰۴ خیلی امید دارند.
چرا؟ شورای نگهبان که همان شورای نگهبان است.
در هر صورت چنین امیدی هست که برای انتخابات ۱۴۰۴ کشور به سمت سیاستهای نیمه باز میل پیدا کند؛ بنابراین در چند ماه باقیمانده اصلاحطلبان در انتخابات پیشرو تکلیف روشنی دارند.
جبهه اصلاحات و نزدیکان این جبهه پیشاپیش از انتخابات ۱۴۰۲ برای مجلس کنارهگیری کردند.
این باعث نقدی به جبهه اصلاحات نمیشود؟
به هر حال تعبیری که در جلسات دارم این است که این انتخابات برای اصلاحطلبان برگ سوخته است. چون از ابتدا هم در مورد استفاده از برگ انتخابات به تصمیم نرسیده بودند و رها کردند. به این دلیل که به تصمیم نرسیده بودند، الان دیگر انتخابات برای اصلاحطلبان برگ سوخته است.
تغییر ترکیب جبهه اصلاحات در این تصمیم موثر بود؟
نه تاثیری نداشت. کلاً اصلاحطلبان از بنیان به انتخابات ورود نکرده و پیشاپیش انتخابات را واگذار کردند. این برگ سوخته ممکن است به ما لطمه بزند و آنچه اصلاحطلبان باید به آن فکر کنند این است که چگونه با این برگ سوخته برخورد کنند که اگر شرایطشان را بهبود نمیبخشد- که نمیبخشد- اوضاع را بدتر نکند.
اما شما در گفتوگویی که با سالنامه سازندگی داشتید بسیار امیدوارتر از امروز بودید و از تشکیل دولت صحبت میکردید.
عجلهای نداریم؛ بنابراین پرونده انتخابات مجلس دوازدهم برای اصلاحطلبان بسته شده است؟
ما در کارگزاران سازندگی ایران در تلاش هستیم تا دوستان اصلاحطلبمان را متقاعد کنیم، افرادی که احتمالاً حوزههایی تایید صلاحیت میشوند و صلاحیتشان مورد تایید اصلاحطلبان است را مورد توجه قرار دهیم و در آن حوزهها در انتخابات مشارکت کنیم. البته این مشارکت مشروط است و باید منتظر نتیجه نهایی بررسی صلاحیتها بمانیم. به هر صورت این مساله در حزب ما مصوبه شده و در حال صحبت و رایزنی با دوستان دیگرمان در این زمینه هستیم.
- منبع خبر : فرارو
Sunday, 24 November , 2024