▪️مهرداد بهار: ما نهتنها اساطیری داریم که از عالم مقدّس ایزدی به عالم شاه و پهلوان درآمده، بلکه در حماسه برخی شخصیتهای تاریخی هم منعکس شده. مثلاً داستان کاوهٔ آهنگر. در وداها، در آثار قدیم هند و ایرانی اصلاً از شخصیت کاوهٔ آهنگر نشانی نیست. در اوستا هم نشانی از آن نیست. ولی ناگهان […]
▪️مهرداد بهار:
ما نهتنها اساطیری داریم که از عالم مقدّس ایزدی به عالم شاه و پهلوان درآمده، بلکه در حماسه برخی شخصیتهای تاریخی هم منعکس شده. مثلاً داستان کاوهٔ آهنگر. در وداها، در آثار قدیم هند و ایرانی اصلاً از شخصیت کاوهٔ آهنگر نشانی نیست. در اوستا هم نشانی از آن نیست. ولی ناگهان در اعصار بعد، محتملاً از اشکانی به این طرف، کاوهٔ آهنگر ظاهر میشود. این مربوط به انعکاس وقایع اجتماعی و تاریخی است و من فکر میکنم نوعی از داستانهای سَمَکی (سمک عیار) است، یعنی داستانهای عیّاران که در تاریخ، از دورهٔ اشکانی به بعد پدید میآید.
جناب استاد!
[مهرداد بهار]
شاهنامه را میتوان به دو بخش تقسیم کرد،
بخشی که اساطیری است و بخشی که تاریخی است؟
▪️مهرداد بهار:
بله، وقتی تجزیه و تحلیل میکنیم، میبینیم که عناصر سازندهٔ شاهنامه، عمدتاً اساطیر است، ولی تأثیرپذیری از تاریخ هم دارد. مثلاً خانوادهٔ گیو و گودرز، که میدانیم شخصیتهای تاریخی دوره اشکانیاند. آنان فرمانروایان گرگان، سمنان و دامغان و مناطق دیگر بودهاند. ضحّاک اسطوره است و تکلیفش روش است. بعد مثلاً میتوان گفت که سیاوش از داستانهای اسطورهای آریایی نیامده، بلکه اصلش از بین النهرین است. پس آن بخش از شاهنامه و حماسهسرایی که از اسطوره آمده، مقداری از آن تحت تأثیر بین النهرین است مقداری هم مربوط به اساطیر هند و ایرانی است.
علاوه بر بخش اسطوره، بخش تأثیرگذاری تاریخ است. شخصیت خاندانهای تاریخی مثل خاندان گودرز و گیو و غیره؛ بعد روابط اجتماعی تاریخی است مثل قیام کاوه آهنگر که قیام بازار است. ما در تاریخ کسی را به اسم کاوه نداریم، ولی این شخصیت نمودار به وجود آمدن شهرهای دوره اشکانی و شکل گرفتن بازارهاست. قیام این شهرها و مسئله عیّاری و به قدرت رساندن شهریار دادگر، شکست ضحّاک و به قدرت رساندن فریدون، در واقع انعکاسی از تحولات اجتماعی است. بیشتر حقایق مربوط به خاندانهای حاکم وارد شاهنامه شده است، کمی هم تحولات اجتماعی نیز وارد آن میشود.
در داستان رستم، چندین عامل میتواند بیاید، تأثیر هند، تأثیر یونان، تفکر قدیم هندوایرانی، سکایی، همه جمع شده، مجموع داستانهای زال و رستم را ساختند. پس اینها نیز تحولات اجتماعی را نشان میدهد. هم سلسلهها و خاندانهای پادشاهی منعکس میشوند، هم اساطیر بیگانه و هم اساطیر خودی در حماسه منعکس میشوند و همه قابل بررسی و توضیح است.
از اسطوره تا تاریخ
بخش اساطیر و حماسههای ایرانی
متن گفتوشنود آقای حمید سهیلی با دکتر مهرداد بهار در زمستان ۱۳۷۱
زندهیاد استاد دکتر مهرداد بهار
صص ۵۷۵ – ۵۷۳
- منبع خبر : کانال استاد شفیعی کدکنی
ناشناس
تاریخ : 23 - اردیبهشت - 1401
خدا رحمت کنه احمد کسروی