@ یک نَفَر به‌جای همگان [از ریشه‌های تاریخی استبداد در جامعهٔ ایران]     ▪️ریشه‌های تاریخی امر و نهی‌ها و تحذیرهای مستقیم را در ساختار جامعهٔ استبدادی شرق و به‌ویژه ایران ساسانی – که بعدها، به گونه‌ای دیگر در تمدّن اسلامی نیز به حیات خود ادامه داده است، باید جستجو کرد: ایران «فرّه ایزدی» و […]

@

یک نَفَر به‌جای همگان

[از ریشه‌های تاریخی استبداد در جامعهٔ ایران]

 

 

▪️ریشه‌های تاریخی امر و نهی‌ها و تحذیرهای مستقیم را در ساختار جامعهٔ استبدادی شرق و به‌ویژه ایران ساسانی – که بعدها، به گونه‌ای دیگر در تمدّن اسلامی نیز به حیات خود ادامه داده است، باید جستجو کرد:

ایران «فرّه ایزدی» و تصمیم‌گیری یک تن به جای همگان؛

که بعدها در تمدّن اسلامی نیز

«پیر و مراد و مرشد و دیگر قضایا»

تجلّیات متنوّع همان نظام استبدادی است.

 

وقتی می‌توان ارتباط اینگونه اوامر و نواهی را با ساختار استبدادی جامعه دریافت که بتوان به مقایسهٔ نوع اندرزنامه‌های ساسانی – و بعداً نصایح دورهٔ اسلامی که خلف الصّدق همان اندرزنامه‌هاست – با آموزش‌های اخلاقی و فلسفیِ یونان، پرداخت.

 

یک نگاه به دیالُگ‌های فلسفیِ افلاطون که در آن خواننده،  در پایان، به طور حسّی و تجربی و از رهگذر استدلال و منطق و سنجیدن تمام جوانبِ یک فکر، به حقیقتِ امر پی می‌برد و متوجه می‌شود «شجاعت» چیست و چه کسی شجاع است و چه کسی نیست، به ما نشان می‌دهد که هر کدام از این دو نوع «حکمت» یا «اندرزنامه» محصول چه اجتماعی است.

 

در اندرزنامه‌های ساسانی و در دنبالهٔ آن نصایح تمدّن اسلامی – یک نفر به جای همگان ایستاده و تشخیص داده و تصمیم گرفته و «حقیقت» را خلاصه کرده و در صورت یک «امر» یا یک «نهی» کار را تمام کرده است؛

در آموزش‌های اخلاقی یونانی تقابل دمکراتیک اندیشه‌ها و صف‌بندی رویاروی تجربه‌ها و شناخت‌هاست که شکل نهائی خود را در یک نمایشنامه یا یک دیالگ آزاد عرضه می‌کند و این خواننده یا بیننده است که تصمیم آزادانهٔ خویش را بر اساس در مستقیم و مستقل از مجموع قضایا، می‌گیرد و در کمال آزادی عمل می‌کند.

 

تازیانه‌‌های سلوک

[نقد و تحلیل چند قصیده از حکیم سنایی]

محمدرضا شفیعی کدکنی

صص ۵۶–۵۵

  • منبع خبر : کانال استاد شفیعی کدکنی