? دوست جانبازم و برادر دو شهید؛ محسن رضایی را در حرم حضرت معصومه  دیده و به وی می‌گوید: چه شد قول و قرارها؟ این چه وضع افتضاح اقتصادی است؟ سردار گفت: دعا بفرمایید. گفتم: دعا! وعده‌های شما چه شد این بود اداره کشور؟ سردار گفت: دعا بفرمایید…و سردار تسبیح بزرگی در دست داشت.

? دوست جانبازم و برادر دو شهید؛ محسن رضایی را در حرم حضرت معصومه  دیده و به وی می‌گوید: چه شد قول و قرارها؟ این چه وضع افتضاح اقتصادی است؟
سردار گفت: دعا بفرمایید.
گفتم: دعا! وعده‌های شما چه شد این بود اداره کشور؟
سردار گفت: دعا بفرمایید…و سردار تسبیح بزرگی در دست داشت.

  • منبع خبر : خبرفوری