دریانوردان خلیج فارس از دیرباز شرایط جغرافیایی و اقلیمی جزیره خارک را می شناختند و از چندین هزار سال پیش کشتی های آنان در کنار این جزیرۀ صخره ای پهلو می‌گرفت. یک معبد یونانی، یک آتشکده، صومعه و کلیسایی نسطوری و مسجدی قدیمی، بقایای اماکن مقدس مردم قدیم خارک می‌باشد. طی سده ها و هزاره […]

دریانوردان خلیج فارس از دیرباز شرایط جغرافیایی و اقلیمی جزیره خارک را می شناختند و از چندین هزار سال پیش کشتی های آنان در کنار این جزیرۀ صخره ای پهلو می‌گرفت. یک معبد یونانی، یک آتشکده، صومعه و کلیسایی نسطوری و مسجدی قدیمی، بقایای اماکن مقدس مردم قدیم خارک می‌باشد. طی سده ها و هزاره ها پیروان چهارتا از بزرگ‌ترین مذاهبی که انسان بر روی این کره‌ی خاکی به وجود آورده از این جزیره گذشته یا یکی پس از دیگری در آن به سر برده است. از تنوع و تعدد معابد می‌توان حدس زد که در ایام گذشته ملل و اقوام گوناگونی بر این تکه خاک ایران می‌زیسته اند قدیمی ترین آثاری که هیئت باستان‌شناسی فرانسوی یافته است دو قبر سنگی مربوط به تقریبا ً هزار سال پیش از میلاد است. این دو قبر در سنگ کنده شده و هنوز لحد آنها که عبارت از دو تخته سنگ ضربی است حفظ شده است. یکی از قبرها خالی بود. دیگری با دقت گشوده و در آن باز مانده تقریبا ً پانزده اسکلت تشخیص داده شد که آشفته در هم ریخته بودند. این استخوان ها را به وسیله سبدی قیراندود از دخمه‌ی دیگری بدینجا حمل کرده بودند. دفن کردن مردگان در جزیره ای که قبرهای آن را نمی توان در خاک کند بلکه باید در سنگ نقر کرد سبب می شد که اهالی از گورها به دفعات استفاده کنند و استخوان های پیشین را در قبرهای قدیمی تر بریزند. سکه ای رومی که در این مقبره یافت شده نشان می دهد که انتقال اجساد در قرن چهارم یا پنجم میلادی صورت گرفته است.


معبد: در بدنه‌ی قسمت مرکزی کوه که جزیره را از شمال به جنوب می‌پیماید، آب، محوطه‌ طشت مانند بزرگی که اطرافش را سنگ فراگرفته گود کرده است. در اینجا چشمه ای بوده که آب آن دریاچه ای تشکیل می‌داده که بنا به گفته کارشناسان پنجاه میلیون لیتر گنجایش داشته است. چهارده سال پیش بر اثر زلزله ای چشمه کور و آب دریاچه خشک شد. از دیرباز آدمی در جستجوی آب، خواه چشمه، خواه دریاچه، این عنصر مقدسی که زندگی، تولید و برکت در پی دارد بوده است تا پرستشگاه خود را کنار آن بنا کند. احتمالا ً از دوران های ناشناخته کهن ساکنان جزیره خارک نیز چنین بوده اند. آثاری مربوط به پیش از دوران رسیدن یونانی‌ها به آن جا وجود ندارد. اما چهار دیوار معبد پوزیدون که با سنگ به خوبی ساخته شده هنوز آشکار است. بی گمان سنگ ها را از خارج آورده اند زیرا چنین سنگ خوشرنگی در خارک پیدا نمی‌شود. سه ردیف سنگ‌چین در جانبی وجود دارد و دو ردیف در جانب دیگر و در دو طرف دیگر تنها یک ردیف. آن ها مستقیما ً روی صخره ای که اندک شیبی دارد و هرگز نکوشیده اند تا سطح آن را هموار کنند نهاده شده اند. در داخل چیزی نیست مگر صفحه ای در جانب شرقی که مانند پله ای کوتاه بر آمده است. در خارج حوضی چهارگوش و عمیق در سنگ کنده شده که یکی از زوایای آن به کناره معبد می‌رسد. ۱۰۰متر دورتر در شمال آب انباری در دامنه صخره در آورده اند که باید آب باران را در خود جمع کند. زمین خارک آب را فرو نمی‌خورد. از عمر این معبد بی‌خبریم و نمی دانیم به آیین دیگری خدمت کرده است یا نه. اما به طوری که از حفریات برمی‌آید در قرن چهارم میلادی معبد ویران شد و بر خرابه های آن آتشکده زردشتی بنا به مذهب رسمی ایران ساسانی، ساخته شد. سکه‌ی هرمز که در آغاز قرن چهارم سلطنت می‌کرد، تاریخ احتمالی بنای مجدد معبد را به دست می‌دهد. آتشکده از سنگ نتراشیده و ملاط گل ساخته شده و در میانه تالار آن بر محرابی آتش جاوید مقدس می‌سوخت. همچنان که هنوز هم در آتشکده های پارسیان یزد می‌توان همانند آن را دید. سه جانب آتشکده را میدان اجتماع در بر گرفته است.
در قرن هفتم میلادی و درپی استیلای اسلام بر ایران و تغییر دین ایرانیان، بسیاری از آتشکده های زمان ساسانی تبدیل به مسجد شد. آتشکده خارک نیز چنین شد.در دیوار رو به قبله محرابی برای ادای فرایض دینی مسلمین ساخته شد.


کلیسا و صومعه‌ی نسطوری‌ها: تعداد مقابر مسیحی که بر مدخل آن صلیبی ساده به شکل صلیب نسطوری‌ها حک کرده اند، نشان می‌دهد که در عصر ساسانیان (از قرن سوم تا هفتم) جماعت بزرگی از نسطوریان در خارک وجود داشته اند. نخستین مسیحیان ایران در حدود سال ۱۰۰ میلادی می‌زیستند. در قرن دوم، ایران شش- هفت اسقف نشین داشت و در قرن سوم مرکز مهم مسیحیان ایران، شهر ریو اردشیر در ۱۰کیلومتری بوشهر بود و در نتیجه با کشتی بیش از سه یا چهار ساعت با خارک فاصله نداشت.

این بنا قبری با قطعات بزرگ سنگ تراشیده شده و صحن سه‌گانه ای دارد که به سبک معماری ساسانی قسمت میانی از جنبی‌ها بزرگ‌تر است. ستون‌های نیرومند که با سنگچین نر و ماده ساخته شده زوایای خارجی صحن را نگه می دارد. بلندی طاق‌هایی که سه قسمت صحن را می‌پوشاند محتملا ً می‌بایست در حدود شش هفت متر بوده باشد. از دهلیز به وسیله پلکان پنج پله ای به قسمت اصلی صحن می‌رسیدند. در منتهی الیه قسمت مقابل پلکانی چهار پله به محل همسرایان می‌رسیدند که مکانی مربع شکل و گنبدی بر فراز آن بوده و محراب مستطیل شکل نیز باید سقفی می‌داشته است. محل محراب در وسط جایگاه همسرایان به شکل دایره ای بود که در خاک گچی کنده بودند و هنوز تکه هایی از میز سنگی تیره‌رنگی در آن جا است. در جانب چپ محل همسرایان خزانه و حوض کوچک زیر آب داری دیده می‌شود. دیوار ته بیش از ۲٫۵ متر ارتفاع دارد و با توجه به سقف آن این قسمت به صورت حجره ای به نظر می‌رسد. در طرف راست همسرایان یک جامه‌خانه و در انتها بستری با زوایای برجسته و مجری اشیاء مقدس وجود داشت. می‌دانیم که راهبان نسطوری موظف بودند پاره ای از شب‌ها کنار محراب بمانند. در برابر بستر که همیشه با سنگ و گچ ساخته می‌شود در زاویه‌ی دست راست مجمعه ای دیده می‌شود که از تنگنای مدخلی به پهنای یک دست در آورده اند. محتمل است که اشیاء مقدس در آنجا نهاده می‌شد و راهبان با دست کردن در شکاف می‌توانستند آنها را لمس کنند. دو پایه‌ی چراغ به شکل دو ستون کوچک نزدیک دو زاویه وجود دارد. جامه‌خانه به دالان پهنی راه دارد. در آنجا بازمانده‌ی سه سبو از گل پخته (سفالین) دیده می‌شود که به مدد قیر بر پایه هایی استوار اند. در اطاق های البسه، خزانه‌ی کلیسا به این دالان باز می‌شد. در منتهای جنوبی خزانه به بنای جداگانه و کوچکی که احتمالا ً از آن دربانی بود که در ورودی محوطه را می‌پایید منتهی می‌شده است. هنگام برداشتن خاک صحن جنبی شمالی، بر اثر کاوش، قبر گچ گرفته ای کشف شد که ده سانتی‌متری بالاتر از خاک بود. در این قبر استخوان های درهم ریخته‌ی چهار نفر بالغ جا داشت. معلوم می‌شود آنها را در اینجا دفن نکرده بلکه از جای دیگری آورده بودند. شاید اینها استخوان‌های مسیحیان شهیدی بوده که از ایران آورده و برای تبرک در این کلیسا جای داده اند.


صومعه: اطراف صحن و جای همسرایان میدان‌گاه های بزرگی است که به سه جناح صومعه، که خود دیوار خارجی را تشکیل می‌دهد منتهی می‌شود. صومعه دارای تقریبا ً شصت حجره است که هریک دارای سه قسمت کوچک می‌باشد که یکی از آنها جای خواب بود و در آنجا بستری از سنگ و گچ به بلندی ۱۵ سانتی‌متر از سطح وجود داشت. تمام درهای ورودی حجره ها به طرف میدان‌گاه ها باز می‌شد مگر یکی که دری هم به خارج داشت. محتملا ً در اینجا دربان دیگری به سر می‌برد. این در آخر ارتباط با قسمت دیگری را که نزدیک زاویه شمالی صومعه بنا شده و ظاهرا ً در اختیار مقامی بالاتر بود، ممکن می‌ساخت. خانه های کشیشان: چند ۱۰۰ متری کلیسا چندین ویرانه‌ی کوچک به فواصل زیاد از یکدیگر دیده می‌شود. هیئت یکی از آن ها را کاوش کرد. این مسکنی است با چهار اطاق در اطراف راهرویی و چند پستو برای انبار و آشپزخانه. گرداگرد خانه و حیاط دیوار است. قبلا ً گفته شد که کلیساییان نسطوری باید ازدواج می‌کردند. وضع کلیساییان که با خانواده شان به فاصله ای از صومعه مسکن داشتند و فرایض الهی را فقط در کلیسا می‌توانستند به جای آرند، بی‌شک چنین نیز بوده است. امور آبیاری و کشاورزی: تمامی کسانی که در صومعه و خانه های کشیشان می‌زیستند به صد نفری می‌رسید که نیازمند آب بودند و باید آن را به دست می‌آوردند. هوشمندی، بردباری و پشتکار آنان در انجام کارهایی که خرابه های آن بازمانده است اعجاب آدمی بر‌می‌انگیزد. آب پای دامنه‌ی غربی پشته از ژرفای مادر چاه قنات یا کاریز به وسیله نقب زیرزمینی و چاه‌های میان راه با حلقه های باز بدست می‌آمد. گذشته از آب قنات چاه های دیگری بود که برای آبیاری مزارع خیلی کوچک اهمیت داشت. برای آب‌کشی حیوانات را به کار می‌گرفتند بدین ترتیب که طنابی بلند به قرقره ای می‌بستند حیوان در حالی‌که دلوی پُر را بالا می‌کشید از چاه دور می‌شد و در بازگشت دلو خالی به چاه فرو می‌رفت.

گورستان: گذشته از قبرهایی که در بدنه صخره‌ی مجزای جزیره، محل معابد، کنده شده، گورستان‌های وسیعی در قسمت شرقی جزیره وجود داشت. این گورستان ها میان محلات مسکونی که به دریا پیوسته بود و پشته ای که جزیره را به دونیم می‌کرد گسترده شده بود. اندکی از گورها دست‌نخورده باقی مانده است. اشغال جزیره به دفعات و طی چند هزارسال موجب استفاده‌ مجدد و یا شکافتن پیاپی آنها بوده است. هیئت فرصت یافت ده تایی از این مقابر را که متعلق به گذشته نه چندان دور یعنی محتملا ً اواخر دوره‌ی ساسانی و یا شاید هم بعد از آن بودهف بشکافد. همه‌ی آن ها را در سنگ کنده بودند و لحدهای سنگینی گچ گرفته بر آنها نهاده بودند. مردگان در گور خوابانده شده بودند. در گور مردان چیزی از اشیاء تدفینی یافت نمی‌شد، اما در گور زنان شیشه های کوچکی بود که احتمالا ً عطر در آن می‌کردند. جواهرات کم‌قیمتی مثل حلقه انگشتری ویاره‌ی مفرغی ، یا آینه هایی از همین فلز در آرامگاه ابدی زنان نهاده می‌شد.

  • منبع خبر : نصیر بوشهر