در سوم خرداد سال ۱۳۶۲ روزی که قرار بود برق روستای کره بند را وصل کنند، توسط برادرم که در فرمانداری گناوه کار می کرد مطلع شدیم که برای افتتاح استاندار وقت بوشهر، امام جمعه گناوه، فرماندار گناوه هم می آیند، چون هم زمان با ماه مبارک رمضان بود باید تدارک افطار و سحری را می دادیم، تلاشمان این بود که در منزل آماده کنیم، آن روز من با پدرمرحومم که از معتمدین روستا بود در میان گذاشتم، او برنامه ای ریخت، اول کاری که کردیم این بود که به همراه پدر و مادرم، قوچ سه ساله ای را که درگله بود آوردیم خانه ، مرحوم پدرم آن را سر برید و آماده طبخ کرد. بعد از ان پدر برای خرید به برازجان رفت تا میوه، سبزی ، هندوانه وچیزهایی را که لازم بود خریده و با خودش به روستا بیآورد، ۴ تا هندوانه بزرگ آورده بود، چون وسایل خنک کننده ای نبود هندوانه‌ها را در داخل گونی کردیم و در چاه منزل گذاشتیم تا خنک شوند، کمی بعد با مادرم مشغول درست کردن فرنی و نشاسته شدیم، این بار هم چون برقی نبود که یخچالی باشد، ظرف های فرنی را دانه دانه داخل تشت آب خنک نهادیم، تقریبا دم دمای غروب بود که فرش ها را در حیاط پهن کردیم و در دو گوشه آن ها چراغ توری گذاشتیم، تا مسئولین برای صرف افطاری تشریف بیآوردند و بعد خوردن افطاری در مسجد روستا برق را افتتاح کنند، آن شب استاندار وقت گفت گویی با امام جمعه کرد تا برای استراحت به همراه بعضی از اهالی روستا به منزل ما یعنی حاج شیرزاد فرهمند صابر تشریف بیآوردند، آمدند، پذیرایی شدند، اهالی روستا از مشکلاتشان گفتند، او هم قول همکاری داد، برق روستا افتتاح شد، قبل از سحر سفره سحری را چیدیم، عجب سفره قشنگی بود، خیلی وقت گذاشته و خسته بودیم، ساعتی گرفتار سرخ کردن دست ها و ران گوسفند شدیم تا پلو ماهیچه آماده شد، سفره را که پهن کردیم، اهالی هم کمک کردند، ظرف های غذا چیده شد و مهمان ها نوش جان کردند، تا صبح اهالی منزل ما در تکاپو بودند، بدرستی و با وجود این که ان زمان امکاناتی نبود اما با همدلی خیلی کمبودها را حس نمی کردیم، از آن شب تا به حال سال ها گذشته است اما خاطره افتتاح برق روستا در سوم خرداد هم چنان در یاد من و اهالی روستا مانده است.

• منبع خبر : نصیر بوشهر