نصیربوشهرآنلاین – عزت الله تقواییان:

عده ای باور دارند که حاکمیت بخاطر قدرت نمائی در برابر جهان خارج این فرصت انتخاباتی سال ۱۴۰۳ را فراهم کرد .

عده ای هم باور دارند که حاکمیت بخاطر قبول شکست در یکدست سازی این فرصت را فراهم کرده تا بتواند تغییر ریل از میدان به توسعه بدهد و فرصت گفتگوی جهانی را فراهم سازد.

آقای پزشکیان هم گفت اگر توجه رهبری نبود امکان نداشت نام من از صندوق در آید.

عده ای هم باور دارند که حاکمیت بخاطر فشار عدم مشارکت در انتخابات های ۹۸ و ۱۴۰۰ و ۱۴۰۲ جهت ایجاد تفرقه بین رای نداده ها چنین فرصتی را پیش آورد.

عده ای باور دارند که حاکمیت با اطمینان از رای آوری قالیباف یا جلیلی با ایجاد این فرصت خواست انتخابات را تا حدودی معنادار کند و بتواند در قبال آن برنامه یکدست سازی را به پیش ببرد که با آمدن مردم و رای به آقای پزشکیان غافلگیر شد.

بهر حال هر چه بود آقای پزشکیان رای آورد و رئیس جمهور شد.

رهبری هم سفارش های دو پهلو به مجلس کردند که با آقای رئیس جمهور همکاری کنند و به رئیس جمهور هم سفارش کردند که آدم هایی که مجلس به نسبت به آنان حساس هستند را معرفی نکنید ، معاون پارلمانی رئیس جمهور هم گفتند آقای پزشکیان در تهیه لیست کابینه با رهبری تعامل می کنند و…

آقای پزشکیان دستور دادند کمیته هایی تشکیل شوند با حضور کارشناسان متخصص و مجرب جهت بررسی سوابق کاندیداهای وزارت خانه ها و حتی معاونین آنها و شورای راهبری هم بالای سر این کمیته ها گذاشت، برای هر وزارتخانه ای حداقل ۱۰ کاندیدا توسط این کمیته ها تعیین و به شورای راهبری معرفی شد.

آقای پزشکیان از باب شفافیت از سوابق این کاندیداها استعلام کردند هر چند که طبق قانون اساسی تعیین وزرا بعهده رئیس جمهور هست و نیازی به استعلام هم نبود.

ولی آقای پزشکیان اخیرا اعلام کرده که نمی گذارند کار کنم و در تعیین وزرا برایش مانع ایجاد می کنند.

آقای پزشکیان در تبلیغات انتخاباتی رفع دعواهای داخلی را پشتوانه ای برای رفع دعواهای خارجی و تعامل با جهان مطرح کرد و شعار دولت وفاق ملی داد.

اما شعار وفاق ملی بنظر می‌رسد فقط در سطح قوه مجریه هست.

در حالی که شعار وفاق ملی باید در سطح ملی در همه زمینه های حاکمیت ملی فراهم شود. در غیر اینصورت این معنی شعار وفاق ملی نیست و بیشتر به شعار سهیم کردن رقیبان حاکمیتی شکست خورده انتخابات در قوه مجریه است تا کارشکنی نکنند و همکاری هم بکنند.

این شکست خوردگان در انتخابات به راحتی در دستگاه های حاکمیتی مستقر و ضمن برخورداری از مواهب مالی در کارشکنی قوه مجریه بیشتر پر و بال خواهند گرفت، حاکمیت هم هرگز شعار وفاق ملی از نوع آقای پزشکیان را نمی دهد که بخواهد غیر خودی ها را در دستگاه ها و بنگاه های اقتصادی بکار گیرد .

بطور واضح و روشن باید گفت که مجلس حاکمیتی اگر سهمی نداشته باشد می توان توقع داشت بی مزد و مواجب با دولت همکاری کند؟

از رسانه های حاکمیتی بدون داشتن سهم می توان انتظار داشت جنجال بپا نکنند؟

آنها که در حاکمیت یکدست فرصت پیدا کرده اند نفت و‌‌‌… بفروشند و فقط بخشی از حاکمیت جرات دارد از کار آنها با خبر شود و حتی مجلس حاکمیتی هم حق سوال و جواب و استیضاح آنها را ندارد ، می توان از آنها انتظار داشت بدون سهم با دولت همکاری کنند و پول فروش نفت و… را به دولت بدهند؟

آنها که در همین ابتدای کار در تعیین لیست وزرا مانع آقای پزشکیان هستند، در عمل خواهند گذاشت دولت طبق نظر رئیس جمهور محترم شکل بگیرد ؟

آیا بعد از شکل گیری خواهند گذاشت که دولت کار کند؟

این موارد را برشمردم تا هم موانع سخت کار کردن در زمین حاکمیت مشخص شود و هم کار سخت برآورده کردن خواسته های مردم در زمین حاکمیت.

جبهه اصلاحات قبل از تائید صلاحیت ها آقای پزشکیان را کاندیدای خودش اعلام کرد.

اینکه آقای پزشکیان خود را وامدار این جبهه بداند یا نداند در همکاری دو جانبه موثر است .هر چند که عده ای گفته اند که نقش جریان اصلاحات کم رنگ تر از دیگر حامیان و توانمندی آقای پزشکیان در پیروزی ایشان می باشد. تا به حال بنظر نگارنده تعامل تعریف شده و دو جانبه بین آقای پزشکیان و جبهه اصلاحات با وظایف روشن شکل نگرفته و شاید هم نگیرد، توقعی هم که جبهه اصلاحات استانها از جبهه اصلاحات ایران دارند هم فشار مضاعفی هست که جبهه باید پاسخگوی تشکیلات خویش در استانها هم باشد.

آنچه که باید برای جبهه مهم باشد تحقق خواسته های ملت در راستای کاهش فقر و فلاکتی هست که دامن گیر مردم شده و تغییر ریل اقتصادی جهت ایجاد حداقل تامین معیشت مردم و توجه به حداقل های رفاه و بهتر شدن سطح زندگی مردم باشد .

همه آگاهان و خود آقای پزشکیان هم اعلام کرده اند چنین امری جز تعامل با جهان و تبادل قرارداد های مالی و امنیتی با سایر کشورهای شرقی و غربی و همسایه ها و رفع مشکل تبادل پولی و مالی با آن کشورها میسر نخواهد شد.

جبهه اصلاحات از ابتدا مدعی خرد ورزی و تعامل جهانی بوده است، آقای پزشکیان هم همین موضوع را در ایام انتخابات اعلام داشتند.

باید همانطور که در تعامل جهانی باید بازی برد برد را تعریف کرد، باید در زمین سخت حاکمیت هم یک بازی برد برد را برنامه ریزی کرد اما بازی در زمین جهانی بنظر می آید راحت تر از بازی در زمین سخت حاکمیت باشد!!!.

این آگاهی از  بازی در زمین سخت حاکمیت را هم جریان اصلاحات و هم آقای پزشکیان داشتند و با این وجود مردم را تشویق کردند که به پای صندوقها آمده و رای دهند تا با این حداقل ها و با برنامه های خردورزانه بتوانند خواسته های مردم را برآورده سازند.

بنابراین جای هیچ بهانه ای برای جبهه اصلاحات و آقای پزشکیان باقی نمانده و باید با همه نگذاشتن ها و کارشکنی ها در راستای تحقق خواست های مردم گام بردارند و در عین حال همه آنچه را که بعنوان موانع وجود دارند را هم به مردم گزارش دهند تا مردم بدانند که اگر دولت موفقیتی بدست می آورد چه شرایط سختی را پشت سر گذاشته و اگر هم موفقیتی در برخی زمینه ها بدست نمی آورد دلایل آن چه می باشد.

این موضوع قطعا صرف اطلاع رسانی نیست بلکه باور به کمک مردم هست که می تواند این کمک مردم عدم موفقیت ها را هم با کمک به دولت تبدیل به کارهای موفقیت آمیز نمایند.

آنچه که تا حالا مغفول مانده عدم تبادل اطلاعات بین جبهه اصلاحات و آقای پزشکیان هست که خود جبهه هم نمی داند چرا و چگونه و چه کسانی نمی گذارند آقای پزشکیان کار کند.

این عدم شفافیت کمکی به همکاری بین آقای پزشکیان و جبهه اصلاحات نمی کند و در آینده که دولت ایشان هم تشکیل شود این استمرار عدم همکاری و تبادل گفتگو و تبادل اطلاعات بین دولت ایشان و جبهه اصلاحات اوضاع را بدتر هم خواهد کرد چون جبهه اصلاحات چه بخواهیم و چه نخواهیم باید پاسخگوی مردمی که آمدند رای دادند و هم مردمی که رای ندادند باشد.

وظیفه جبهه اصلاحات در پاسخگوئی به مردم بیشتر از وظیفه دولت آقای پزشکیان از سوی مردم تلقی می‌شود چون مردم جبهه اصلاحات را جهت تشویق مردم برای حضور در انتخابات ها را از باب پیگیری مطالبات مردم بیشتر می شناسند.

در پایان امیدوارم هم جبهه اصلاحات ایران و هم آقای پزشکیان این وظیفه دوجانبه را درک و برآورده نمایند.

• منبع خبر : نصیر بوشهر آنلاین