به مناسبت روز جهانی زبان مادری گوشه ای از آنچه مردم جزیره خارگ با آن تکلم دارند را با شما بزرگواران عزیز به اشتراک میگذاریم. باتوجه به اینکه جزیره خارگ از قدیم الایام از نظر سوق الجیشی حائز اهمیت بوده است، دریانوردان انگلیسی ، پرتغالی ، هلندی ، ملاحان ، صیادان هندی ، پاکستانی و […]
به مناسبت روز جهانی زبان مادری گوشه ای از آنچه مردم جزیره خارگ با آن تکلم دارند را با شما بزرگواران عزیز به اشتراک میگذاریم. باتوجه به اینکه جزیره خارگ از قدیم الایام از نظر سوق الجیشی حائز اهمیت بوده است، دریانوردان انگلیسی ، پرتغالی ، هلندی ، ملاحان ، صیادان هندی ، پاکستانی و از اهالی سواحل و شیخ نشین های خلیج فارس به این جزیره رفت و آمد داشته اند و بعضا عدهای در خارگ سُکنا گزیده اند. و به همین علت زبان مردم خارگ مرتب دستخوش تغییر و دگرگونی گشته است.
پدرو تیشیرا جهانگرد پرتغالی در مورد جزیره خارگ این چنین می گویید ؛ کوه های اینجا سنگی هستند و آب خوبی دارد و باغات ، نخل ، گوسفند و بُز نیز در این حوالی است ، اینجا دُکان های پیاز فروشی هستند که پیاز ها را به بصره می برند و بومی های اینجا بیشتر عرب هستند.
زبانی که مردم خارگ به آن تکلم می کنند ، مخلوطی از زبان های عربی، ترکی، هندی، انگلیسی بوده است. با توجه به میراث تاریخی و فرهنگی به جا مانده از تمدن های عظیم کُهن پارسی در این جزیره و سیاری از واژگان مستعمل در این گویش با زبان های باستانی ایران مشابهت هایی دارد که نشان از انشعاب این گویش از زبان های باستانی رایج در خاورمیانه و وسعت تاریخ آن دارد و می تواند خود دلیلی بر اثبات غنای تاریخی جزیره خارگ باشد . می توان گویش کنونی مردم این سامان را بازمانده ی زبان پهلوی اشکانی /ساسانی دانست. بجز حالات دستوری ، بسیاری از اصطلاحات و کلمات که در این گویش کاربرد دارد شکل بومی شده کلمهٔ پهلوی هستند؛
اُستُرَگ: (sterah) ستاره. هم ریشه با stãrak در زبان پهلوی است و هم پیوند با زبان های هند و اروپایی، هم ریشه باstãr در زبان انگلیسی است.
اُشتُر «Ostor» «شتر»
اُشتُ «oshtow» «شتاب»
اُورowr «ابر»
پازن «بز نر بزرگ»،
پریر «Perir» (یک روز بیش از روز گذشته)،
پِرَندوش؛دوشب گذشته،
دُوش «Dush» «شب گذشته، دیشب»،
دِهنی «دیروز»،
گَپ ،حَدی«Gap» حرف و سخن
کلبوک «Kalbuk» مارمولک،
کُلوک «Koluk» خمره سفالینه بزرگ،
گَپ: بزرگ
گُردِهGordeh کمر
گِنِه «Gene»، نامرغوب، دیوانه
محتک یا مَختَک “Maxtak” مهد،
گهواره، مُروا «Morva» فال نیک زدن،
مِلیل “melil” ولرم، نیم گرم
زبان مردم خارگ به مانند زبانهای دیگر دارای چار چوب ساختاری و صرف افعال میباشد و برای اکثر افعال هم می توان فعل را به صورت مضارع داشت و هم صرف ماضی آن به شش صیغه زبان فارسی این افعال را صرف کرد . به عنوان مثال : فعل دیدن که به زبان خارگی می شود (دیرِه) ماضی و مضارع آن به این صورت صرف می شود :من می بینم (مِ اَبینَه) تو می بینی (تُ اَبینَه) او می بیند (او اَبی) ما می بینیم (یمه اَبینی) شما می بینید ( شُمه اَبینِه) آنهامی بینند ( اونهه ابینه) جالب این است که این زبان سر شار از ضرب المثل و امثال و حکم می باشد . و حتی به این زبان در زمانهای دور شعر های جالبی گفته شده است. ضرب المثل:به زبان خارگی: نَم نِمِکای دوشی، تِرَکِشا پوشیبه زبان خارگی؛یَک نِفری اَشِه در خونه تویی سریَک جِریانی که مابینشو بیره دُشموشاِدِ و دَعوِشاِشِکُ او بنده خُدَ هیچ شاش نِمیگِ،بَعد یَک روزی مِثل روز عید اَشِ خونِشُ،دَس گِردِشُکُ که وابَخشِشه،او نمیبَخشِشِ،اَگِ اَمِرستَ دَر خونِمِ، دِشمومو دارِه،ایسَه،اِسکات وابَخشِناتِ ترجمه: یکنفر به درب منزل شخصی که از قبل بین آنها مشکل و کدورتی بوجود آمده بوده است می رود و به آن شخص توهین و دشنام می دهد،ولی صاحب خانه جوابی به آن شخص نمی دهد،تا اینکه چند وقتی از این قضیه میگذرد و در یکی از اعیاد،آن شخصی که به شخص دیگری توهین و ناسزا گفته است برای طلب حلالیت به منزل آن شخص می رود و دست به گردن آن می اندازد و عذرخواهی میکند،ولی نمی پذیرد و رو به آن میگویید:نَم نِمِکای دوشی، تِرَکِشا پوشی آن روزی که به من توهین و دشنام دادی،فکر کردی من امروز تو را میبخشم؟! معانی واژگان که اکثر به صورت فعل به کار می روند و قسمتی از واژه های که کاربرد زیادی در مکالمات روزمره دارند را معنا میکنیم:
رفتن (شُرِه) -آمدن(اَمِرِه) -گفتن(گُتِ) -حرف زدن(حَدی کِردِه) -نگاه کردن (تاشِه کِرده) -خوابیدن (خِتیرِه)- بلند شدن(جُویستارِه) -بستن(هوبَند )- گرفتن(گِرتِه)- دیدن(دیرِه)-رسیدن(رسیرِه)- کوبیدن(کوتیره)- گذاشتن(اَنِسَه) -آوردن(اَمارَه). سلام صبح بخیر(صباح کلا بوالخیر)- کجا می خواهی بروی؟ ( اِسکات کُجَ بِشَ)- می خواهم بروم …(اَوُّمِ بِشَه… اِسکام بِشَه) گرسنه ات نیست؟(نه گُسنِتِنِه؟)- غذا نمی خواهی؟ (ذاد نیوتِه؟) ناهار چی داریم؟ (ذاد چ مو هِ؟ ) کجا بوده ای؟ (کُجَ بیرِستَه ؟ ) و چندین واژه دیگر : لباس (دَلمَن )- زیر پیراهن (گنج فِراخ ) – آستین (اُفتی) -روسری (شیله ) -زود (هِریار ) – دریا (تیو )- پسر (پُس ) -دختر (دُخت) – شوهر (شی ) -عروس (بیی ) -خواهر شوهر (خَهشی ) داماد (دِمَ ) جزیره خارگو (اَندِرُوّی)
رضا
تاریخ : 2 - اسفند - 1403
گویش بسیار زیبایی است فقط در عجبم چرا هیچ اشاره ای نکردید که ۹۹درصد شبیه زبان لارستان است.