هفتم فروردین ماه روز جهانی تئاتر را حضور هنرمندان ایران بویژه هنرمندان توانای این هنر در استان بوشهر تبریک عرض می کنم. یاد و خاطره اساتید، نویسندگان، کارگردانان و بازیگران، آنانی که از این جمع ارزشمند در کشور و استان، از این دنیای خاکی رخت بر بسته و به دیدار حضرت حق سفر نموده اند […]
هفتم فروردین ماه روز جهانی تئاتر را حضور هنرمندان ایران بویژه هنرمندان توانای این هنر در استان بوشهر تبریک عرض می کنم.
یاد و خاطره اساتید، نویسندگان، کارگردانان و بازیگران، آنانی که از این جمع ارزشمند در کشور و استان، از این دنیای خاکی رخت بر بسته و به دیدار حضرت حق سفر نموده اند گرامی باد.
استان بوشهر با داشتن شخصیت های توانمند در عرصه فرهنگ و هنر، میتواند کمک شایانی به پیشرفت و اعتلای خود و کشور بکند.
تئاتر پدر هنرها و زبان زندگی است. طی دهه های گذشته تاکنون آثار فاخری توسط هنرمندان استان بوشهر بر روی صحنه تئاتر کشور رفته که همگی شایسته تقدیر می باشند. از جمله این آثار فاخر می توان نمایشنامه قلندر خونه کار استاد ایرج صغیری در دهه پنجاه را نام برد.
استاد ایرج صغیری فرزند زنده یاد میرزا موسی صغیری از جمله افراد نادر و پیشکسوت فرهنگ و هنر کشور و استان بوشهر می باشد. شخصیتی که تاثیر بسزائی در هنر تئاتر کشور داشته و دارد. شاید به جرات بتوان گفت که استاد ایرج صغیری از اولین ها در ارائه و اجرای تئاتر آئینی کشور است .
از این مناسبت ، روز جهانی تئاتر، استفاده می نمایم و ضمن احترام به سایر آثار نویسندگان و هنرمندان استان عزیزمان بوشهر، دراین نوشتار اندکی درخصوص نمایشنامه قلندرخونه بدلیل قدمت آن اثر مصدع وقت خوانندگان محترم می گردم . (هرچند که نوشته ام در این خصوص یقیناً خالی از نقص نخواهد بود . پیشاپیش از نویسنده و کارگردان این نمایشنامه و خوانندگان عزیز پوزش می طلبم ).
استاد ایرج صغیری با هنرمندی و خلاقیت تمام، دایرهٔ وسیعی از آئینها و آداب و رسوم جشن و عزا و حماسه در بوشهر را در این نمایشنامه پوشش داده وکم نمی گذارد .
ایشان درنمایشنامه قلندر خونه تماشاچی را بخوبی با آداب، گویش، هنر، آئین، شجاعت، دلاوری و سخت کوشی مردم بوشهر آشنا می نماید.
نوای غریو سنج و دمام و بیرقه های بر افراشته شده عزاداری و نوحه خوانی و سینه زنی بوشهری در آغاز نمایش یاد آور واقعه جانسوز روز دهم محرم در کربلا و بزرگداشت حماسه بزرگ عدالت خواهی و رشادت و ایثارگری های اهل بیت و یاران سالار و سرور شهیدان امام حسین (ع) در مسیر اقامه عدل و دفاع از آزادی می باشد .
به اعتقاد نگارنده ، نویسنده محترم نمایشنامه قلندر خونه از ماجرای غم انگیز و عبرت آموز سرزمین کربلا و روز عاشورا وام گرفته و در پی انتقال پیام عظیم و مصائب بزرگ روز عاشورای محرم سال ۶۱ هجری به افراد و جامعه است .
پاسخ یکی از چهره های نمایش درگفتگوهای ابتدائی نمایشنامه در جواب به سوال های متعددی که از وی می گردد، به این مضمون که :
نقل اکبرو حسین علی سالارِن !
این جمله گرچه با گویش محلی بیان گردیده اما از نگاه نگارنده خود حکایت و تداعی کننده مصائب و روضه ای بسیار جانسوز از واقعه غم بار روز نهم و دهم محرم می باشد .
داستان و ماجرای دیدنی نمایشنامه قلندر خونه در فضا و حال و هوای مکانی از مسجد و حسینیه، قلندر خونه (محل نگهداری وسایل پذیرائی و آماده و دم نمودن چاهی و قهوه) و حیاط مسجد و حسینیه که در سالهای پیشتر با تیرهای چوبی و طناب کشی و برای برگزاری مراسم سینه زنی سنتی پوشیده و آماده می گردید و همچنین در فضای بندر و اسکله، کار در دریا، بار و غُراب و موتور لنج، روستا و خون، روایت می گردد .
در دیالوگ های زیبای خالو محد در نمایشنامه قلندر خونه پاکی، صداقت، صمیمیت و شجاعت دلدادگی موج می زند .
آنجا که خالو محد می گوید :
حَواسُم اینجا ،
چیشام تو دریا ،
سِرُم تو آسمون ،
سینه ام تو تَش ،
نه … نه!
تَش تو سینه م …
سی خُم می گم :
نونِت کم بید خالو محد ،
اُوِت نِبید خالو،
موزیری رفتِنِت سی چه بید؟
خوم بیدم و صحرا !
خوم بیدم و مسیله !
و صدای بِرنوم تو باد . ..
استاد ایرج صغیری خود تنها بازیگر نمایشنامه تک نقش «بار دیگر ابوذر» (نمایشنامه ای بر گرفته از کتاب ابوذر سوسیالیست خداپرست ترجمهٔ زنده یاد دکتر علی شریعتی) نوشته آقای رضا دانشور به کارگردانی استاد داریوش ارجمند می باشد.
استاد ایرج صغیری با بازی زیبا و تاریخی و جذاب خود در نقش ابوذر در مشهد و حسینیه ارشاد تهران در آن روزها شور و شوقی وصف ناپذیر در مجامع علمی و فکری و فرهنگی مشهد مقدس و پایتخت برپا کرده بود .
استاد ایرج صغیری سرمایه فرهنگی و سرشار از ذوق، قلم و خلاقیتی استثنائی در خلق آثار هنری است.
نمایشنامه قلندرخونه داستان زندگی آدم های یک جامعه با افکار، اهداف، دغدغه ها و دل مشغولی و گرفتاری های گوناگون شان می باشد که آن را را در قالب شخصیت جاشوها (کارگران و ملوانان شاغل در کشتی و موتورلنج) حکایت می کند.
دلمشغولی هائی که بدلیل آنها چه بسا هریک از افراد جامعه بعضاً از یکدیگر غافل و بی خبر می شوند و حتی از حمایت یکدیگر و اندیشه و جبهه حق و افراد مورد ظلم واقع شده در اطراف خود به دلایل و بهانه هائی شانه خالی می نمایند . آن هم جاشوها (مردمانی) که همه در یک مکان کار و زندگی می کنند .
سراسر نمایشنامه قلندرخونه تقابل حق و باطل، آزمون های اجتماعی و زندگی آدمها است. نمایشنامه ای که بدلیل محتوی و اجرای فوق العاده قوی بازیگران توانمندش همانگونه که آن روز بسیار مورد توجه مجامع فرهنگی داخل و خارج از کشور قرارگرفته بود، اکنون نیز با گذشت چند دهه هنوز با رجوع به آثار و فیلم ضبط شده آن دیدنی و تماشائی است.
استاد ایرج صغیری و تیمش در نمایش قلندرخونه اثری به غایت هنری و تاریخی از خود برای هنر استان بوشهر خلق نموده اند که هرگز از یاد نمی رود و همواره بدلیل خلق این اثر ماندگار شایسته تقدیر و تجلیل می باشند.
و اینک بماند تا مجلی دیگر
Friday, 18 April , 2025