قسمت دوم ✍️. مهرور بوشهر با خاطرات کودکی *زنده ایم* و با همه کمبودهایش اما حس و حال خوبی در بزرگسالی *بجا* میگذارد . اصولا خاطرات گذشته *برگ زرینی* از زندگی فعلی مان را شکل میدهند که میتواند *چراغ راه آینده* مان باشد هر چند که گذشته ها دیگر بر نمی گردد اما دنیایی از […]
قسمت دوم
✍️. مهرور بوشهر
با خاطرات کودکی *زنده ایم* و با همه
کمبودهایش اما حس و حال خوبی
در بزرگسالی *بجا* میگذارد .
اصولا خاطرات گذشته *برگ زرینی* از
زندگی فعلی مان را شکل میدهند که
میتواند *چراغ راه آینده* مان باشد هر
چند که گذشته ها دیگر بر نمی گردد
اما دنیایی از معرفت و پاکی میتواند برایمان *صحنه آرایی* کنند .
اینکه چرا ما با گذشته زندگی می کنیم شاید بخاطر مجهول بودن آینده است .
*صدو* علاوه بر زبان فضولش ، قوی و
هیکلی بود . اما *خیرو* و *مانو* فقط
زبان فضولی داشتند . *زینو* هم دختری
کم زبان و ترسو بود .
هر روز صبح زود *مانو و زینو* با دختر
عمویشان *خیرو* برای برداشتن خمال
(خارک کال) و لگجی(هندوانه کوهی)
از زیر درختان دو ماراتون میگذاشتند .
به همین منظور *مانو و زینو* شبانه با
هم نقشه می ریختند تا صبح زود از
*خیرو* سبقت گرفته و زودتر به درختان
خمال و بوته های سرخ و شکفته لگجی برسند .
همیشه صبحگاهان همین برنامه را
تکرار میکردند و سر *خیرو* کلاه میرفت
تا اینکه یک روز صبح زود *خیرو* زودتر
از آنها از خواب بیدار شده و تمام
خمالها و لگجی ها را جمع آوری کرده
و در بین راه موقع برگشت به خانه با
*مانو و زینو* برخورد کرده و به طعنه
به آنها میگوید *بروید که جای خیار*
*کولمبن* (چیزی برای شما نمانده )
که با حسرت آنها مواجهه میشود اما
غافل از اینکه *عفریتی یا جنی* دیگر
بنام *صدو* در کمین هر سه آنها نشسته
همین که نزدیک میشوند *صدو* همه
دستاوردهای آنها را میگیرد و با *کتک*
هر سه را بدرقه خانه میکند .!!!
*صدو* چنان فضول بود که ما پسرها
هم از دستش *الامان* بودیم نمیگذاشت
شاخک بگذاریم هر روز با گوسفنداش اطراف *کاروانسرای شکری برای ما مزاحمت ایجادمیکرد و پرنده ها را *فراری* میداد تا اینکه یک روز سه نفره از خجالتش در آمدیم اما با دندانهای *تیزش* چنان دستمان را گاز گرفت و موقع فرار سنگی به فرق یکی از دوستانم بنام *جمشیدو* زد که خون سراپایش را فرا گرفت همینکه سر خونی *جمشیدو* را دید گوسفندانش را گذاشت و *فرار را بر قرار* ترجیح داد .
اما زینوی خاطرات ما ،حکایت خاص دیگری هم دارد که هفته آینده در قسمت سوم به آن می پردازم.
۱۴۰۴/۲/۲۵
Friday, 16 May , 2025