روز چهارشنبه، ۱۵ خرداد ۱۴۰۴، جمعی از دوستان، همرزمان و همکاران رسانهای و دانشگاهی حاج حسن، گرد هم آمدند تا یاد و خاطرهی او را زنده نگاه دارند؛ مردی که برای من نهتنها همسر، بلکه همراهی صبور، پناهی مطمئن و انسانی شریف و استوار بود. در آن روز، هر یک از یارانش بخشی از خاطرات […]
روز چهارشنبه، ۱۵ خرداد ۱۴۰۴، جمعی از دوستان، همرزمان و همکاران رسانهای و دانشگاهی حاج حسن، گرد هم آمدند تا یاد و خاطرهی او را زنده نگاه دارند؛ مردی که برای من نهتنها همسر، بلکه همراهی صبور، پناهی مطمئن و انسانی شریف و استوار بود.
در آن روز، هر یک از یارانش بخشی از خاطرات مشترک خود با حاج حسن را بازگو کردند. از روزهای سخت جبهه و دفاع مقدس گفتند، از رشادتها و ایمان راسخ او، از مهربانیها و روحیهای که حتی در دل سختیها، آرامش و امید را میان همرزمانش میپراکند.
دوستان رسانهایاش از نقش بیبدیل او در آگاهیبخشی، صداقت حرفهای و قلم پاکش سخن گفتند؛ همان قلمی که هیچگاه به دروغ آلوده نشد و همواره دغدغهی حقیقت و عدالت داشت.
برخی دیگر، از همراهی با او در سفر معنوی حج یاد کردند. چقدر برای او این سفر، فرصتی برای تلطیف روح و نزدیکی به خالق بود. دوستان دانشگاهیاش نیز از روحیه علمی، تواضع، و نگاهی عمیق به انسان و جامعه گفتند؛ نگاهی که همواره در سخنانش جاری بود و در رفتار او جلوه داشت.
این گردهمایی برای من، بیش از هر چیز، نشانگر آن بود که حاج حسن، تنها متعلق به خانه و خانوادهاش نبود؛ او متعلق به نسلی از مردمان نجیب، فهیم و مقاوم بود که در کنارشان زیست، نوشت، جنگید، آموخت و آموخت.
من، به عنوان همسرش، با تمام وجود به او افتخار میکنم. میدانم جای خالیاش در خانه، در جمع دوستان و در جامعه، همواره حس خواهد شد. اما آنچه تسلای دل من است، مهریست که در دلها کاشت و یادگاریهاییست که از خود باقی گذاشت.
از همه دوستانی که با حضور گرم و دلگرمکنندهشان، یاد او را زنده کردند، صمیمانه سپاسگزارم. دعا میکنم که روح بلندش در جوار رحمت پروردگار، آرام گرفته باشد و راهی که او با صداقت، ایمان و محبت پیمود، چراغ راه ما باقی بماند.
نصیر بوشهر
Saturday, 7 June , 2025