در عرصه سیاست و مدیریت کشورها، یکی از چالشهای همیشگی، تضاد میان منافع شخصی یا جناحی با منافع ملی است. این مسئله زمانی خطرناکتر میشود که این تضاد در لایههای بالای حاکمیت ریشه بدواند و ساختار سیاسی را دچار اختلال کند.این دو تیپ شخصیتی و رفتاری نقش تعیین کنندهای در حاکمیت و اداره امور دارند […]
در عرصه سیاست و مدیریت کشورها، یکی از چالشهای همیشگی، تضاد میان منافع شخصی یا جناحی با منافع ملی است. این مسئله زمانی خطرناکتر میشود که این تضاد در لایههای بالای حاکمیت ریشه بدواند و ساختار سیاسی را دچار اختلال کند.این دو تیپ شخصیتی و رفتاری نقش تعیین کنندهای در حاکمیت و اداره امور دارند که اغلب به شکل همزمان در قدرت حضور دارند و هر یک به نوعی روند سیاستورزی را مختل میکنند.
منافقان زیرک همیشه عقلانیت را در خدمت منافع فردی قرار می دهند. این گروه از سیاستورزان به لحاظ توانمندیهای فنی و سیاسی بسیار ماهر هستند. آنها به خوبی قواعد بازی قدرت را میشناسند و در تحلیلها و عملکرد از زبان عقلانیت، مصلحت و ثبات سخن میگویند. اما شاخصترین ویژگی این افراد، ترجیح منافع شخصی، گروهی یا جناحی بر منافع ملی است.
رفتار این طیف در راستای اتخاذ تصمیماتی است که در ظاهر کارشناسی و مصلحتآمیز است، اما در واقع منافع ملی را قربانی تأمین منافع خود و گروهشان میکنند، که در بدنه قوا می توانیم به وضوح این افراد را مشاهده کنیم. کسانی که دم از خدمت به مردم می زنند، اما غرق در فساد و رانت خواری برای اعوان و انصار شان هستند. که از طریق
بهرهبرداری از رانت های اطلاعاتی و اقتصادی برای حفظ جایگاه و ثروت شخصی و باندی یشان عمل می کنند
و نهادها و تصمیمات کلان را به نحوی هدایت می کنند، که سود کوتاهمدت آنها تضمین شود، حتی به قیمت زیان بلندمدت کشور.آنچه این تیپ را خطرناک میکند، آگاهی کامل از تبعات اعمال شان و نداشتن دغدغه برای آینده ملی است.
گروه دیگری که بال دیگر پرواز این جریان مخوف و دنیا طلب است زاهدان احمقی است که نیت خیر، اما غفلت راهبردی دارند.
افرادی با نیت پاک، دغدغههای اخلاقی و اعتقادات مذهبی که به سبب نداشتن درک کافی از پیچیدگیهای سیاست و قدرت، عملکردی ناکارآمد و در خدمت منافقان زیرک دارند. کسانی که برخوردی سادهانگارانه با مسائل سیاسی دارند و مشکلات ساختاری را صرفاً با موعظه، صبر و دعا پاسخ میدهند و یا ناتوان در مقابله با فساد و سوءمدیریت هستند، که گاه به توجیه یا پوشش آن منجر میشود و از تصمیمات سخت و اصلاحات ضروری به بهانه حفظ وحدت یا اخلاق جلوگیری می کننداین رویکرد، هرچند از سر خیرخواهی است، اما باعث تثبیت وضعیت معیوب و جلوگیری از تحول و اصلاح میشود.
تعامل و ترکیب دو گانۀ فرصت طلبی و ساده دلی در بسیاری از ساختارهای سیاسی، موجب می شود تا منافقان زیرک تصمیماتی به زیان منافع عمومی اتخاذ کنند و زاهدان احمق با واکنش منفعلانه یا توجیه، مانع از تغییر و اصلاح شوند.
نتیجه این همکاری ناخواسته، فرسایش تدریجی ساختار سیاسی، افزایش بیاعتمادی عمومی و سقوط اخلاق در تصمیمگیری هاست.
پیامد این روند و زمانی که منافع شخصی بر منافع ملی چیره شود، توسعه پایدار و ثبات سیاسی را به خطر میاندازد و زمینه را برای نفوذ بیگانگان در جاهای حساس تصمیم گیری فراهم می کند و اعتماد عمومی که سرمایه اصلی هر حکومت است را کاهش می دهد و زمینه برای ورود بحرانهای عمیق فراهم میشود. علت ادامه حضور این دو طیف خطرناک که امام علی (ع) هم در زمان امامت و حکومت داریش فرمودند کمر من از این دوگروه یعنی منافقان زیرک و زاهدان احمق شکست. انتصاب مدیران ضعیف و ناکارآمد. ناکار آمد بودن نهادهای نظارتی و عدم شفافیت در تصمیمگیریها؛ عدم ترویج فرهنگ مسئولیتپذیری و تفکر نقادانه در میان مدیران؛ نداشتن احزاب سیاسی واقعی جهت آموزش سیاسی وحضور دموکراتیک در قدرت و نداشتن مطبوعات آزاد به عنوان رکن پنجم حکومت داری برای آگاهی بخشی عمومی و برای درک بهتر پیچیدگیهای قدرت و سیاست به منظور ایجاد توازن میان عقلانیت سیاسی و تعهد اخلاقی است
در نتیجه هیچ جامعهای نمیتواند با حضور همزمان «منافقان زیرک» و «زاهدان احمق» در مراکز تصمیمگیری به پیشرفت و ثبات واقعی دست یابد و مصون از نفوذ باقی بماند. تنها با شناخت این دو چهره خطرآفرین و به حاشیه راندن آنها در حکمرانی و با اصلاح ساختاری و استفاده از مدیران کارآمد، قوی و پاک دست میتوان به آیندهای روشنتر امیدوار بود، جایی که منافع ملی در اولویت قرار گیرد و سیاست، وسیلهای برای خدمت به مردم باشد نه ابزار منافع فردی.
- نویسنده : قدرت اله رحیمی از نصیر بوشهر
Sunday, 27 July , 2025