دیشب (سی‌ام اردیبهشت‌ماه) علی‌لاریجانی چهار ساعت در کلاب‌هاوس به سوالات حاضرین پاسخ داد. برداشت من از صحبت‌های او این است، که به‌رغم تبلیغاتی که شده بود، او ضعیف ظاهر شد. مضامین اصلی سخنان او این‌ها بود: ۱- لاریجانی گفت کشور را باید عقلانی (نه هیاتی و تندروانه) اداره کرد. که البته سخن درستی است؛ […]

 

دیشب (سی‌ام اردیبهشت‌ماه) علی‌لاریجانی چهار ساعت در کلاب‌هاوس به سوالات حاضرین پاسخ داد. برداشت من از صحبت‌های او این است، که به‌رغم تبلیغاتی که شده بود، او ضعیف ظاهر شد. مضامین اصلی سخنان او این‌ها بود:

۱- لاریجانی گفت کشور را باید عقلانی (نه هیاتی و تندروانه) اداره کرد. که البته سخن درستی است؛ ولی سه دهه هست که اصلاح‌جویان این سخن را می‌گویند و حامیان جناب لاریجانی یکی از موانع پیشرفت این سخن در عمل بودند. بعنوان مثال، احمدی‌نژاد ۵۰۰هزار نفر با مدرک تحصیلی نامربوط و بدون رعایت ضوابط در دم آخر به سیستم اداری کشور تزریق کرد و ۳۰۰۰بورسیه را بدون رعایت ضوابط به نظام دانشگاهی غالب کرد، ولی از لاریجانی اعتراض جدی و اثرگذاری شنیده نشد.

۲- او گفت اهل «این جبهه انقلاب» فعلی نیستم و اهل «جبهه اول انقلاب» هستم که دانشمندانی مثل مطهری و بهشتی داشت. اما وقتی در چهار دهه گذشته متفکران این کشور یک به یک از صحنه تاثیر‌گذاری در کشور با حملات ناجوانمردانه در صدا‌وسیما (مثل حمله استاد زرین‌کوب، سروش، سحابی و…) روبه‌رو شدند، ایشان اعتراضی نداشت و در پاره‌ای موارد با حذف‌کنندگان همراهی کرد.

۳- لاریجانی این را بیان می‌کرد که رهبری یک شخصیت فرزانه است و در حوزه رهبری هیچ مشکلی نداریم. ضمن اینکه لاریجانی قصد داشت به طور غیرمستقیم به مخاطب اعلام کند که من می‌توانم با قلب قدرت در ایران (یعنی رهبری) خوب کار کنم.

۴- ایشان گفتند که اصلاح‌طلب‌ها و اصول‌گراها ریشه ندارند و حتما از نظر ایشان تحول‌طلبان هم ریشه ندارند. اینک سوال این است که پس از نظر ایشان چه نیرویی در ایران ریشه دارد؟ ایشان به طور کلی و مبهم به مردم ارجاع دادند که خود این عمل یک رویکرد پاپولیستی است.

۵- به بیان دیگر، حرف‌های لاریجانی برای سه جریان جذاب نبود: برای پایگاه تندروها، برای پایگاه اصلاح‌طلب‌ها و برای پایگاه تحول‌طلب‌ها. او بیشتر مردم را به طور عام و پایگاه اعتدال را بطور خاص، هدف قرار داده بود.

۶- ظریف اینکه در طول چهار ساعت بحث و پس از چهل سال تجربه مدیریت سیاسی در ایران، لاریجانی از نام کسی به نیکی یاد نکرد. به نظر می‌رسد ایشان بیشتر «خود» را قبول دارند یا همان نگاه فیلسوف‌شاه افلاطونی.

۷- ایشان توضیح نداد که برآمدن احمدی‌نژاد شهردار، از درون یک شورایی که مشروعیتش ۱۶۰هزار رای بود! به موقعیت خطیر ریاست‌جمهوری کار چه نیرویی بود؟ او برخورد با جنبش سبز و برآمدن احمدنژاد درسال۸۸ را هم به‌طور کامل قبول داشت. با مساله حصر، خیلی ساده برخورد کرد. درصورتی‌که روحانی صادقانه‌تر برخورد می‌کرد. همین‌جا نشان داد طرفدار سیاست واقع‌گرا و نااخلاقی است.

۸- لاریجانی دربست از پخش فیلم کنفرانس برلین در صدا‌وسیمای تحت مدیرتش دفاع کرد. و هیچ نگفت که این فیلم بر اساس توسل به دروغ بازسازی شده بود. پخش این فیلم اقدام ناجوانمردانه‌ای بود که پس از انتخابات مجلس ششم و پیروزی اصلاح‌طلبان قصد داشت یک ضربه کاری به آنها وارد کند. لاریجانی نگفت سازنده این فیلم فورا پاداش گرفت و به ماموریت دفتر خبرگزاری صداوسیما در نیویورک اعزام شد و بعد هم نماینده مجلس تندروی هفتم شد.

۹- در طول صحبت، لاریجانی تلاش داشت که بگوید من تندرو نیستم و از ابتدا و در این چهل سال کار عاقلانه انجام می‌دادم. درصورتی‌که لاریجانی یکی از شخصیت‌های تاثیرگذار در رویارویی با اصلاحات در دوره خاتمی بود.

۱۰-لاریجانی ظاهرا از جلیلی و رئیسی در «مقام سخن» بهتر ظاهر شد. ولی او با همان مشکل حسن روحانی روبه‌روست. حرف‌های او برای مخاطبان اعتماد افزا نبود. او به مشکلات اساسی توجه نداشت. ولی توجهش به اقتصاد خوب بود، و به‌درستی گفت که اقتصاد دو دهه کار دارد.

۱۱-چهل سال تجربه کاری لاریجانی و چهار ساعت بحث دیشب او نشان می‌دهد که او قادر نیست همکاران شایسته و کارآمدی را به‌کار گیرد و به مردم معرفی کند، همچنان که قبلا این کار را نکرد. او در این گفت‌وگو به صورت یک نامزد «ویژه» ظاهر نشد و «زیر متوسط» بود.