نصیر بوشهر – اصغر ابراهیمی – اگر تنها ابزار شما چکش باشد با هر چیزی مانند میخ رفتار میکنید. (ابراهام مازلو) رویکرد نوگرایانه و تفکر انتقادی و تطبیقی که به شکل انقلاب علمی در اوائل قرن بیستم در عرصه فیزیک با نظریه نسبیت و کوانتوم آغاز گردید، هم اکنون در سایر زمینهها در حال رخ […]
نصیر بوشهر – اصغر ابراهیمی – اگر تنها ابزار شما چکش باشد با هر چیزی مانند میخ رفتار میکنید. (ابراهام مازلو)
رویکرد نوگرایانه و تفکر انتقادی و تطبیقی که به شکل انقلاب علمی در اوائل قرن بیستم در عرصه فیزیک با نظریه نسبیت و کوانتوم آغاز گردید، هم اکنون در سایر زمینهها در حال رخ نمایی است. نه تنها در رشتههای علوم و مهندسی، بلکه هم اکنون در دانشکدههای حقوق و علوم سیاسی نیز این رویکرد نوآورانه، بویژه نگاه و رویکرد کوانتومی در حال شکلگیری است.
بروز پدیدههایی چون ارتباطات و دهکده جهانی، آزادی خواهی ملتها و اقوام در کنار افراط گرایی، تروریسم بینالمللی و جریانهای مالی حامی آن، نقض حقوق بشر و نسلکشی، جرائم علیه زنان و کودکان، قاچاق انسان و مواد مخدر بیماریهای همهگیر و ویروسهایی که دائماً تغییر ماهیت میدهند، سیاستمداران، حقوقدانان و اندیشهورزان را برانگیخته تا در کنار روشهای مرسوم و سنتی مدیریتی به دنبال روشهای مدرن باشند و طرحی نو دراندازند.
اسحاق نیوتن (ژانویه ۱۶۴۳ – مارس ۱۷۲۷) را یکی از مؤثرترین دانشمندان کل تاریخ و از نوابغ نادر بشریت میدانند، ظاهراً در دوران قرنطینه طاعون، زمانی که کالج ترینیتی به دلیل همهگیری حداقل به مدت دو سال تعطیل بود، بهترین دوران زندگی این نابغه دوران را رقم زد. هنگامی که او زیر درخت سیبی آرمیده بود، فرو افتادن سیبی بر سرش، جرقه ابداع حساب دیفرانسیل و ارائه نظریه حرکت و تئوری عالمگیر گرانش را در او روشن نمود. نظریات این بزرگ مرد زندگی بشر را دگرگون کرد و انقلابی در علم و فناوری پدید آورد. آن دوران، دوران خفقان کلیسا بود، انگیزاسیون و تسلط روحانیون بر امورات مردم بیداد میکرد و از این رهگذر، جامعه علمی نیز دانشمندان زیادی را به دلیل نوع اندیشه قربانی و از دست داد، جردانو برونو زنده زنده در آتش سوزانده شد و گالیلو گالیله ترور شخصیت گردید. ولی در دل همین دوران تاریک، انواری درخشیدن گرفت که کماکان بشریت از تلألواش مستفیض است. گویی در دل بحران است که استعدادهای شگرف شکوفا میشوند، نیمه اول قرن بیستم که بستر دو جنگ خانمانسوز جهانی بود جامعه جهانی علوم دوباره دست به کار شد و این بار کاری کرد کارستان، تا آن زمان مکانیک نیوتنی کاربردیترین ابزار دست بشر برای تفسیر پدیدهای طبیعی بود و انسان برای تشریح و پاسخ رفتارهای طبیعی جهان پیرامون دست به دامان جعبه ابزار نیوتنی میشد. اما اشتیاق بشر برای گسترش دانش خود درباره طبیعت، او را با پدیدههایی مواجه کرد که قادر به توجیه آنها نبود. تعدد این پدیدهها و همچنین روشهای غیرمعمولی که برای توجیه آنها استفاده میشد، به انسانها فهماند لزومی ندارد قوانینی که برای ما قابل لمس هستند، در همه حوزهها صادق باشند و برعکس قوانینی وجود دارند که برای ما مستقیماً قابل لمس نبوده، اما واقعاً در جهانی که در آن زندگی میکنیم جریان دارند. نتایج آزمایشات و کاربردی بودن آن قوانین میتوانند معیاری برای درستیشان باشند. نظریات نسبیت و کوانتوم محصول همین تفکرات در قرن بیستماند. نظریه کوانتوم در ابتدا برای توضیح رفتار ذرات در مقیاسهای اتمی به وجود آمد، اما ازآنجاییکه جهان بزرگمقیاس نیز خود از همین ذرات به وجود آمده، میتوان گفت این نظریه حاکم بر کل اتفاقات جهان است. حتی رفتار اجرام بزرگ مانند ستارگان نیز تنها با اصول نظریه کوانتوم قابل توضیح است. در مقیاسهای اتمی، ذرات از خود رفتاری نشان میدهند که قابل توضیح با مکانیک نیوتونی نیست. همین باعث میشود تا توضیحی که برای رفتار این ذرات به کار برده شود (نظریه کوانتوم)، اصطلاحاً با عقل جور درنیاید، زیرا درک ذاتی ما از طبیعت به همان صورتی است که مکانیک نیوتونی میگوید. اما کاربرد این نظریه و قدرت بالایش برای توضیح پدیدهها، جای هیچ شک و شبههای را در مورد صحتش باقی نمیگذارد. به قول ریچارد فاینمن، “در واقع تناقض موجود در این نظریه، اختلافی است بین حقیقت دنیا و حقیقت به آن صورت که ما دوست داریم باشد”.
چالشهای فیزیک کوانتوم همان اصول اساسی آن هستند، برخی از این اصول عبارتند از:
– اصل هم ارزی جرم و انرژی، جرم و انرژی معادل همدیگرند. (طبق رابطه معروف انیشتن E = mc²)
– ویژگی دوگانگی موج و ذره، این اصل بر این فرض استوار است که تمامی ذرات دارای هر دو خاصیت موجی و ذرهای هستند و بسته به شرایط، یکی از دو ویژگی یا هر دو را باهم بروز مینماید.
– اصل عدم پیوستگی و گسسته بودن انرژی (بستههای انرژی یا فوتون).
– اصل عدم قطعیت هایزنبرگ.
– ذره میتوانند همزمان در هر مکانی حضور داشته باشد، احتمال حضور است که متفاوت است.
با نگاهی موشکافانه و دقیق، میتوان این اصول مکانیک کوانتوم را در جوامع انسانی و دنیای سیاست یافت نمود:
– دلیلی ندارد که یک جنبش فقط در یک منطقه جغرافیایی خاص اتفاق افتد، بسته به شرایط سیاسی، اجتماعی، و اقتصادی یک پدیده اجتماعی میتواند در هر مکانی رخ دهد.
– در هیچ پدیده اجتماعی، سیاسیای قطعیت وجود ندارد و آینده جنبشها و نهضتها را نمیتوان با خواست اولیه آنها پیشبینی نمود. همین گونه در رفتار ملتها و دولتها.
– مطالعه میدانی جهت شناخت یک فرهنگ و آداب و رسوم ملل خود باعث تغییر در ماهیت آن جامعه خواهد شد.
خواننده علاقهمند میتواند نمونههای بسیاری را برای تطابق رفتارهای سیاسی و اجتماعی با اصول بنیادین مکانیک کوانتوم بیابد. حال آیا رهیافت کوانتوم در هستی شناسی و ارائه راه حلهای خلاقانه در فیزیک مدرن نمیتواند در سایر علوم رهگشا باشد؟
در مقوله ادبیات نیز این شبیه سازی فیزیک کلاسیک و فیزیک مدرن راه گشا بوده است. شعر نو را شاید بتوان رویکرد کوانتومی در ادبیات دانست، نیما یوشیج با خروج از قالبهای عروضی و شعر کلاسیک فارسی، دروازهای بسیط را مقابل ادیبان پارسی گوی گشود، همانگونه که پدیدههایی مقابل طبیعی دانان رخ نموده بود که با فیزیک کلاسیک توجیهپذیر نبودند و باعث تولد ایدههای نوین فیزیکی در قالب نسبیت خاص و عام و مکانیک کوانتومی گردید.
خواننده علاقمند به اینگونه شبیه سازی، نگاشت رهیافتهای کوانتومی به علوم اجتماعی و سیاست بین الملل میتواند بطور خاص به کتاب تئودور بیکر:
Quantum Politics: Applying Quantum Theory to Political Phenomenon edited by Professor Theodore L. Becker.
و مقالات متعدد دیگری نظیر :
Quantum Politics New Methodological Perspective
اثر دکتر علی اصغر کاظمی رجوع نمایند
- منبع خبر : نصیر بوشهر
Friday, 11 October , 2024